به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی معاونت صدا، محمدپناه درباره تجربههای کاری خود میگوید: «نزدیک به ۱۷ سال است که در این حوزه فعالیت میکنم. سختیهای کار گزارشگری بسیار زیاد است. این کار تنها با عشق و علاقه پیش میرود؛ عشقی که به یک آرمان مقدس گره خورده است.»
محمدپناه با وجود تمام این سختیها، رادیو را همچنان خانه و پناهگاه حرفهای خود میداند. او در کنار رادیو، تجربه کار تلویزیونی هم داشته، اما به گفته خودش، «عشق واقعیام همیشه رادیو بوده است.»
او از خاطرات ماندگارش در طول این سالها نیز یاد میکند: «یک روز قرار بود به مهمانی بروم. برای صرفهجویی از خودروی سازمان استفاده نکردم. لباس پوشیده بودم و آماده رفتن بودم. اما درست همان لحظه، مأموریت دقیقه نودی پیش آمد. موضوع درباره شعر و شاعری بود. رفتم بالای سکو، میان پایانه اتوبوسها در پارکوی تا گزارش تهیه کنم. ناگهان مردی که کیف سامسونت در دست داشت، کیف را محکم به سمت من پرتاب کرد. پرت شدم، لباسم پاره شد، نتوانستم به مهمانی بروم و از پارکوی تا لویزان را لنگلنگان برگشتم.»
این خاطره تلخ تنها نمونهای از روزهای دشوار یک گزارشگر رادیویی است؛ روزهایی که در پشت صحنه شنیده نمیشوند. اما او با وجود همه ناملایمات، همچنان در این مسیر مانده است.
محمدپناه معتقد است رادیو رسانهای است که بیش از هر چیز به صداقت و خلوص وابسته است.
او میگوید: «رادیو برای من فقط یک رسانه نیست؛ یک عشق است، یک زندگی است. سالهای زیادی را با رادیو گذراندهام و هنوز هم وقتی پشت میکروفن قرار میگیرم، همان هیجان روز اول را دارم.»