بازخوانی گنجینه‌های ادبی
هنرمندان در گفت‌وگو با «قاب‌کوچک» از بازخوانی ادبیات کلاسیک در آثار نمایشی گفتند

بازخوانی گنجینه‌های ادبی

ادبیات کلاسیک ایران گنجینه‌ای بی‌بدیل و نامتناهی از حکمت، اخلاق، عشق، انسانیت و فلسفه زندگی است که قرن‌ها روح و جان ایرانیان را تغذیه کرده و هنوز در دل‌ها و ذهن‌ها جاری است. از شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ گرفته تا مثنوی مولوی، بوستان و گلستان سعدی، رباعیات خیام، آثار نظامی و کلیه متون برجسته‌ای که روح ایرانی را شکل داده‌اند، این آثار نه‌تنها میراث فرهنگی و تاریخی بلکه آیینه‌ای از تفکر، ارزش‌ها و تجربه‌های انسانی‌ هستند.
کد خبر: ۱۵۱۷۰۷۴
نویسنده معصومه نورزاد - گروه قاب‌کوچک
 
در عصری که تصویر و فناوری دیجیتال بر زندگی روزمره مسلط شده، این متون فاخر فرصتی کم‌نظیر برای بازخوانی و تجربه از طریق نمایش‌های رادیویی یافته‌اند. صدا، بازیگری و فضاسازی در این قالب، امکان بازسازی جهان‌ کلاسیک، شخصیت‌ها و مفاهیم انسانی را برای شنونده مهیا می‌کنند و به او اجازه می‌دهند با زمان و مکان داستان همراه شوند، با قهرمانان و ضدقهرمانان همذات‌پنداری و لایه‌های عمیق فرهنگ و تاریخ ایران را درک کنند. نمایش رادیویی، برخلاف کتاب یا تصویر، به شنونده اجازه می‌دهد در خلوت ذهنی خود با متن ارتباط برقرار کند، هر صدا و هر حرکت را به تصویر بکشد و با ریتم و موسیقی زبان، تجربه‌ای منحصر به فرد از ادبیات کلاسیک را تجربه کند. این شکل از روایت نه‌تنها میراث کهن ایران را زنده نگه‌می‌دارد بلکه پیام‌های انسانی و اخلاقی آن را در جامعه مدرن، پرچالش و پیچیده امروز منتقل می‌کند.چهار هنرمند پیشکسوت و فعال در عرصه‌ نمایش‌های رادیویی(محمد پورحسن،شمسی صادقی، بهرام سروری‌نژاد ونازنین مهیمنی) با تجربه و دانش خود، داستان‌های کهن رابه زندگی بازمی‌گردانندوارزش‌های جاودانه ادبیات ایران رابه نسل امروز هدیه می‌کنند. گفت‌وگو با این هنرمندان، نمایی زنده از تلاش‌ها و دغدغه‌های کسانی را نشان می‌دهد که صدای تاریخ و فرهنگ را به‌گوش شنونده رادیو نمایش می‌رسانند و از راه صدا، تخیل و بازیگری، پیوندی تازه میان گذشته و حال برقرار می‌کنند. 

بازخوانی انسانیت و ارزش‌های فرهنگی  
محمد پورحسن متولد سال ۱۳۳۷، فارغ‌التحصیل رشته بازیگری و کارگردانی در مقطع لیسانس و فوق‌لیسانس است. او از کودکی وارد عرصه تئاتر شد. وی بعدها با گروه بازی به سرپرستی آتیلا پسیانی ادامه داد و با پیشکسوتانی چون نادعلی همدانی و اسماعیل شنگله همکاری داشت.محمد پورحسن در بیش از ۱۰۰تئاتر نقش اصلی ایفا کرده و تئاتر «خودکشی» اثر چخوف را در دهه۶۰ در تالار وحدت روی صحنه برده است. وی در چندین سریال و فیلم سینمایی بلند از جمله «آوای دریا» به کارگردانی رحمان رضایی بازی کرده و در جشنواره‌های تئاتر و رادیو بارها جایزه اول بازیگری و کارگردانی دریافت کرده و نزدیک به ۳۰سال مشغول بازیگری و کارگردانی در اداره کل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش است.
او درباره این‌که برای مقام فردوسی چه کرده‌ایم، گفت: بسیاری از آثار ادبی ایران و حتی جهان آثاری برای همه ادوار و مملو از مسائل مردم‌شناسی، روان‌شناسی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، جوانمردی، انسانیت و صداقتند که در جامعه مدرن امروز کمرنگ شده و شاید بتوان از طریق نمایش رادیویی آنها را به مخاطبان بازگرداند. به‌عنوان مثال شاهنامه عظیم‌ترین کتاب ایرانیان است که هیچ‌وقت از ارزش و اهمیت آن کاسته نمی‌شود. 
اکثر مطالبی که شکسپیر گفته، فردوسی شش قرن قبل آنها را گفته اما انگلیسی‌ها برای شکسپیر چه کار می‌کنند و ما برای فردوسی و شاهنامه چقدر تلاش کرده‌ایم؟  وی افزود: یک اثر ادبی جدا از ابعاد زیبایی‌شناختی و ظرفیت و کشش‌پذیری برای نمایش رادیویی، طبیعتا می‌بایست دارای پیامدهای انسانی و قابلیت به‌روز شدن باشد. ما ایرانی‌ها از دیرباز عاشق داستان و 
قصه بوده‌ایم. قرن‌ها و نسل به نسل با ادبیات شفاهی مأنوس بوده‌ایم و خیلی از باورها و اعتقادات و دغدغه‌های ملی و میهنی را از طریق داستان‌ها منتقل کرده‌ایم اما جامعه امروز درگیر مدرنیته و مصنوعات تکنولوژی شده و به همین دلیل پیوند خود را با گذشته و باورهای ملی و میهنی از دست داده‌ است. پس امروز جا دارد برخی معیارهای برجسته انسانی را دوباره بازگو کنیم و یکی از این روش‌ها که من در نظر گرفته‌ام، بازنویسی و اقتباس این قبیل آثار در قالب نمایش رادیویی است؛ کاری که به‌تازگی برخی از مؤسسات کتاب‌های صوتی انجام می‌دهند اما نمایش رادیویی با پیشینه‌ای نزدیک به ۸۰سال به این مهم پرداخته است. 
پورحسن ادامه داد:هربازیگر وصداپیشه دارای صدا وهنر مختص به خوداست.اگر کارگردانی بتوانداین ظرفیت‌ها و توانایی‌ها و صداها را بشناسد، طبیعتا در انتخاب بازیگران موفق خواهد بود و هدایت آنها نیز آسان‌تر انجام می‌شود. 
در خوانش آثار کلاسیک ابتدا به طراحی متن می‌پردازم و به جنس صدای پرسوناژ و شخصیت‌ها فکر می‌کنم. سپس برای انتخاب بازیگران تمام سعی‌ام این است تا بهترین و نزدیک‌ترین صدا را انتخاب کنم. عوامل دیگر مانند تهیه‌کننده، افکتور و صدابردار را هماهنگ می‌کنم تا بهترین ارائه و خوانش را از متن به شنوندگان ارائه دهیم. 
وی افزود: فضاسازی برای آثار کلاسیک، طبیعتا همواره با چالش‌هایی مواجه است؛ از چالش انتخاب بازیگر گرفته تا محدودیت‌هایی که دست کارگردان را بسته نگه‌می‌دارد. گاهی فضاسازی باید ریتم تند داشته باشد تا شنونده را خسته نکند و متن نیز باید به‌قدری احساسی و تأثیرگذار باشد که با ریتم تند خراب نشود. باید منطقی را بر کل کار اعمال کرد که هم شالوده اصلی متن حفظ شود و هم شنونده راضی باشد.این منطق از طرق مختلف قابل اجراست؛ چه از طریق فضاسازی و جنبه‌های تکنیکی، بازیگری، صدابرداری و افکت و چه از طریق کم و زیاد کردن یا پس و پیش کردن متن. 
پورحسن تأکید کرد: امروزه مشاهده می‌کنیم که ادبیات کلاسیک ایران روزبه‌روز مهجور واقع می‌شود. ادبیات با این‌که در رگ و خون ما جاری است اما به‌دلیل عدم توجه و نادیده گرفتن آن دریای بیکران ناخواسته به‌سمت آثاری رفته‌ایم که شاید به‌اندازه یک‌صدم ادبیات خودمان جذابیت و کشش‌پذیری نداشته باشند. این آثار باید به نسل جدید شناسانده شود و به آنها گفت ادبیات ایران از غنی‌ترین و شاخص‌ترین آثار ادبی جهان است. این دغدغه همواره با من بوده و سعی دارم بسیاری از این آثار را که شایسته معرفی هستند به‌گوش شنوندگان برسانم. 

بازتاب فرهنگ و تاریخ ایران  
شمسی صادقی، بازیگر نمایش‌های رادیویی تا مقطع کارشناسی تحصیل کرده و از سال ۱۳۷۳ در شهر کرمانشاه وارد رادیو شده است. او سال ۱۳۷۸ به تهران آمد و همچنان مشغول بازی در نمایش‌های رادیویی است. شمسی صادقی در چند تئاتر با اقتباس از آثار کلاسیک ایرانی بازی کرده از جمله نمایش «افشین و بودلف هر دو مرده‌اند» به کارگردانی قطب‌الدین صادقی در سالن اصلی تئاتر شهر که برگرفته از کتاب تاریخ بیهقی است. صادقی درباره ویژگی‌های ماندگاری آثار کلاسیک گفت: عمق و گستردگی آثار ادبی در طول سالیان سال، یکی از دلایل ماندگاری و جذابیت آنهاست. زیبایی زبان فارسی و پرداختن به اساطیر و حماسه‌های آن در شاهنامه و موضوعاتی از قبیل عشق، اخلاق، آزادی و فلسفه در آثار شاعرانی مانند حافظ، خیام، مولوی و سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد. این آثار از نظر محتوا و تکنیک در دنیا بی‌نظیرند و به‌راحتی هر مخاطبی را جذب می‌کنند و باعث رشد و تکامل انسان می‌شوند. 
وی در ادامه افزود: علاقه‌مندم در آثار کلاسیک و نمایشنامه‌هایی درباره زندگی‌نامه نویسندگان ایفای نقش کنم. همچنین داستان‌های نویسندگان معاصرکه بازتاب تاریخ، فرهنگ و روان‌شناسی ایران و ایرانی است جذابیت دارند.این هنرمند توضیح داد: در ارائه یک بازی باورپذیر و مؤثر، درک موقعیت و شخصیت از ارکان اصلی است. در آثار کهن بنابر زمان و مکان رخدادهای نمایش، ابتدا باید به باور موقعیت آن زمان، جزئیات و شناخت برهه خاص در نمایشنامه برسیم. 
همچنین ویژگی‌های شخصیت، زبان اثر و حتی میزان صدا و حرکت افراد را درک کنیم. این موارد باعث می‌شود اجرا باورپذیرتر و مؤثرتر باشد.

قصه‌گویی جهانشمول 
بهرام سروری‌نژاد، بازیگر و کارگردان نمایش‌های رادیویی دارای مدرک کارشناسی ‌ارشد کارگردانی تئاتر از دانشکده سینما و تئاتر است. وی اوایل ۱۳۷۹ وارد رادیو شد. سروری‌نژاد درباره جذب آثار ادبی گفت: آثار فاخر ادبی ایران به‌دلیل داشتن موضوعی جهانشمول و قصه‌پردازی عمیق و مفهومی به‌دلیل آن‌که در فرهنگ ما مردم، قصه شنیدن را دوست دارند، ظرفیت بالایی برای نمایش رادیویی دارند و مثل مغناطیس باعث جذب مخاطب می‌شوند. وی در ادامه افزود: در وهله اول باید متن ادبی را فهمید و تحلیل کرد تا بازیگر به باور برسد. این درک و باور باید در زمان کمی اتفاق بیفتد؛ گاهی حتی در حد یک نصف روز. پس از آن برای باورپذیری اجرا، از بازیگر خواسته می‌شود که علی‌رغم سنگینی متن و واژگان، از تکلف و بیانی دکلمه‌گونه پرهیز کند تا کلام بازیگر بر جان مخاطب بنشیند. بخشی از فضاسازی باید توسط نویسنده یا تنظیم‌کننده انجام شود و تهیه‌کننده براساس پیشنهادات متن آنها را رعایت کند اما در کارگردانی باید کوشید رابطه شخصیت درست اجرا شود و در نهایت به ساخت، اتمسفری مناسب منجر شود. 
سروری‌نژاد تأکید کرد: در آثار کلاسیک به‌دلیل داشتن زبانی کمی مشکل کار سخت می‌شود و کارگردان باید در انتخاب بازیگر و جنس صدا دقت ویژه‌ای داشته باشد تا عمق تاریخ و اصالت ادبی به مخاطب منتقل شود. 

اصالت و صداقت ادبیات کهن  
نازنین مهیمنی، بازیگر و کارگردان نمایش‌های رادیویی، از سال ۱۳۷۳ وارد رادیو شده و کارشناسی تئاتر با گرایش ادبیات نمایشی دارد. او در طول دوره فعالیتش در چندین فیلم سینمایی بلند و سریال‌های تلویزیونی حضور داشته و تاکنون بازیگری و کارگردانی آثار بسیاری را در عرصه نمایش‌های رادیویی برعهده دارد.مهمینی درباره ویژگی‌های متون کلاسیک ایرانی گفت: ویژگی متمایز این آثار، داشتن اصالت، دانش و معرفتی است که خواننده یا شنونده اثر را همراه و حمایت می‌کند. وی افزود: صداقتی که در ادبیات کهن ما وجود دارد، هر بازیگری را ترغیب می‌کند شخصیت‌های داستانی ایرانی را زندگی کند، چه به‌عنوان بازیگر و چه به عنوان کارگردان. قرار گرفتن در فضای بی‌آلایش این آثار و زنده کردن پرسوناژهای آن دوران، جذاب و وسوسه‌برانگیز است. مهیمنی درباره نحوه هدایت بازیگران برای انتقال مؤثر متن ادبی تاکید کرد: به تصویر کشیدن صحنه‌هابهترین روش هدایت بازیگراست.همچنین معادل‌سازی نقش‌هابازمان حال کمک می‌کندبازیگران همذات‌پنداری و نقش را با تمرین مال خود کنند. 
وی در پایان درباره چالش‌های کارگردانی آثار کلاسیک ایرانی در رادیو توضیح داد: ابتدا باید از خود فاصله بگیریم و به زمانی که داستان در آن شکل گرفته پرتاب شویم. هرچه تمرکز بیشتری بر تخیل داشته باشیم موفق‌تر خواهیم بود. وفاداری به متن و جذابیت شنیداری منافاتی با هم ندارند و ادای صحیح ادبیات کهن خود جذابیت شنیداری ایجاد می‌کند. ساندافکت‌ها هم به این جذابیت کمک زیادی می‌کنند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰