مسلم ازشخصیتهای مهم تاریخی در آن دوران است و نقش مهمی بهعنوان سفیر امامحسین(ع) به عهده گرفت. او در اجرای این ماموریت تاریخی، شخصیت یک انسان دارای اصول، آگاه به زمانه و یک شیعه واقعی را از خود برای تاریخ به یادگار گذاشت. میدانیم که او میتوانست در زمان مخفیشدن در خانه هانیبنعروه، با استفاده از شیوه ترور، عبیدالله را به قتل برساند و اگر او چنین کاری میکرد، ماجراهای منتهی به حادثه کربلا، شکل و شیوه دیگری پیدا میکرد؛ اما مسلم با اتکا به آموزههای حضرترسول(ص) از دستزدن به ترور سر باز زد و حاضر نشد به هر قیمت ممکن، به پیروزی دستیابد.
این بخش ازتاریخ، نشاندهنده این است که برای یک مسلمان واقعی،دستیافتن به پیروزی ارزش ازدستدادن اصول و قواعد دینی را ندارد. برپا کردن حکومت حتی حکومت امام معصوم ارزش پاگذاشتن روی اخلاق، دین و سیره حضرترسول(ص) را ندارد. این تفاوت نگاه به سیاست از نظر امامان وخلفا بوده است. این مسأله بهخوبی در مهمانکشی برای مخاطبان تصویر و ترسیم شده است. سریال سعی کرده است با تمرکز بر شخصیتپردازی سه چهره منفی سریال یعنی معاویه، یزید و عبیدالله، نگرش آنها به حکومت و سیاست را تبیین کند.
یک معاویه خاص
معاویه در قسمتهای نخست سریال، نقش برجستهای دارد. اوشخصیتی به معنای دقیق کلمه سیاستمدار است. ازیکسو دوستان و همفکرانش را با روشهای مختلف، از ارعاب گرفته تا تطمیع، از خود راضی نگهمیدارد و از سوی دیگر در اندیشه این است که دشمنان و مخالفانش را به شیوههایی تاحدممکن غیرخشونت آمیز، در تنگنا قرار دهد.بازی بهرام ابراهیمی در نقش معاویه با طمانینه و آرامش خاصی همراه است و او توانسته نقش این شخصیت مزور و چندلایه را به خوبی اجرا کند. توصیههای چندینباره معاویه به یزید و عبیدالله درباره اینکه تنها راه مقابله با مخالفان سیاسی، خشونت و بند و زنجیر نیست نشانمیدهداوبرداشت دقیقی ازموقعیت خودو جناح مخالفش داردومیداندراه برخوردباچهرههایی چون حسینبنعلی(ع)، عبداللهبنعمر و عبداللهبنزبیر یکسان نیست و در برابر این سه چهره که هرکدام فرزند یکی از صحابه مشهور و دارای سرمایه اجتماعی مخصوص به خود هستند، نمیتوان با بیپروایی عمل کرد.
جنایتکاری بیپروا
در برابر سیاستمداری زیرکانه معاویه، فرزندش یزید قرار دارد. او ذاتا شخصیتی است که از ذکاوت پدر، هیچ بهرهای نبرده و حکومت را حق ذاتی و شخصی خود میداند و برای رسیدن به آن از دست زدن به هر جنایتی ابا ندارد. یزید که نقش او را پژمان بازغی بازی میکند، دور از واقعیتهای جامعه بزرگ شده و خط و ربط زندگی اجتماعی مردم زمانه خود را نمیشناسد، به همین دلیل با خشونتی بیپروا و سنگدلی در برابر مخالفانش چنان عمل میکند که از دست زدن به هر جنایتی ابا ندارد. او در طول دوران کوتاه خلافت خود، نوه رسولخدا(ص) را سر میبرد و خاندانش را به اسارت میگیرد، به شهر رسولخدا(ص) حمله میبرد و مردم مدینه را وحشیانه میکشد و به خانه خدا جسارت میکند و همین دیوانگیهاست که پایههای حکومتش را لرزان میسازد و بعد از او خلافت اموی به دست آل مروان میافتد.
ضلع سوم مثلث شوم
ضلع سوم این مثلث شوم، عبیدالله پسر زیاد است. حسام منظور در اجرای نقش این چهره منفور، قدرت بازیگری خود را نشان داده است. بارها شنیدهایم که ابنزیاد، چهرهای خشن و خونریز بوده است. مهمانکشی سعی کرده است برای نخستین بار، دلایل این خشونت ذاتی را در وجود او بررسی کند. در سریال میبینیم که عبیدالله از کودکی تحت فشار استبداد اموی و بدنامی پدر بزرگ شده است.ماجرای برادرخواندهشدن پدرش و معاویه همچنان که به او در ارتقای سیاسی در نظام خلافت اموی یاری رسانده است، باعث تحقیر شخصی او نیز شده است. او که همیشه زیر سایه بدنامی خانوادگی و سلطه نام معاویه بر همه زندگیاش زیسته، میخواهد با خشونت افسارگسیخته، اوضاع را تحت سلطه خود بگیرد. رقابت و حسادت همیشگی او به یزید و عدم تحمل این موجود خودسر، نازپرورده و پرتوقع، در سریال بهخوبی به تصویر کشیده شده است و بیننده بعد از دیدن مهمانکشی بهتر میفهمد که چرا عبیدالله همیشه مجبور بود با شمشیر تیز نام خود را بهعنوان یکی از پایههای حکومت اموی بلند کند.
تاکتیکهای خزنده و سیاست هوشمندانه
مهمانکشی سعی کرده است علاوه بر روایت تاریخ، تحلیلی هم از وضعیت دوران بعد از امامحسن(ع) به دست دهد. سیاست معاویه در برابر امامحسین(ع) و شیعیان، یکی از نکتههایی است که برخلاف بسیاری از آثار نمایشی مشابه، بهخوبی تحلیل شده است. در سریال میبینیم که معاویه در این دوران سعی دارد با استفاده از اهرمهای فشار اقتصادی و سیاسی، بنیهاشم را تحت فشار قرار دهد اما از برخورد مستقیم و نظامی با آنان دوری کند. ماجرای مصادره زمینهای بنیهاشم در مدینه، در همین راستاست. امویان در این دوران سعی دارند با گرفتن شریانهای زندگی اجتماعی و قطع درآمد امامحسین(ع) و اطرافیانش، شیعیان حضرتعلی(ع)را تحت فشار دائمی قرار دهندوموقعیت اجتماعی آنان را تضعیف کنند. استفاده هوشمندانه امام(ع) از پیمان حلفالفضول برای درهمشکستن تاکتیکهای جنگ خزنده معاویه، از نکات تاریخی سریال است که کمتر به آن توجه شده است.این فراز سریال، چگونگی مقابله امامحسین(ع) با امویان پیش از بهقدرترسیدن یزید را نشان میدهد. با مرگ معاویه و بر تخت نشستن غیرقانونی پسرش، شیوه این مقابله تغییر میکند. امام میداند که یزید، دوراندیشی سیاسی پدرش را ندارد و برای تبدیلکردن تمامعیار خلافت به سلطنت، هیچ خطقرمزی نمیشناسد و برای همین است که پرچم قیام خونین عاشورا را بلند میکند و نتیجه کار آن است که همه میدانیم.
تحلیل اجتماعی در کنار روایت داستان
«مهمانکشی» سعی دارد تا جایی که امکانات قصه اجازه میدهد، تصویری روشن از وضعیت اجتماعی مناطق مختلف جهان اسلام در آن دوران به دست دهد. مدینه، مکه، کوفه، بصره و شام هرکدام دارای ویژگیهای اجتماعی متفاوتی هستند و بدون آگاهی از این ویژگیها نمیتوان بهدرستی به پاسخ این سؤال رسید که چرا بعد از شش دهه از هجرت و حدود نیم قرن از رحلت پیامبر(ص)کار به جایی میرسد که فرزند رسولخدا(ص)را سرمیبرند و خانوادهاش را به اسیری میبرند. چنانکه در سریال میبینیم، وضعیت مدینه و شام از نظر انسجام اجتماعی بهطورکلی با بصره و کوفه متفاوت است و امویان برای دراختیارگرفتن امور در شهرهای عراق مجبور به مداراکردن، تطمیع و تهدید مدام شیوخ قبایل و سرکوب گروههای مخالف متنوع این سرزمین همچون خوارج باشند. البته باید این نکته را درنظر گرفت که در کنار پخش سریال، هرشب یک کارشناس مذهبی و تاریخی رویدادهای مورد اشاره و افراد حاضر در هر برنامه را برای مخاطب معرفی میکرد که این کار نیز به افزایش سواد تاریخی و فرهنگی مخاطبان کمک زیادی میکند.