در این میان، مجموعههای بسیاری تاکنون تلاش کردهاند روایت خود را از اربعین بیان کنند. این تعدد روایتها آنجایی اهمیت پیدا میکند که هر کدام از یک زاویه تازه به این رویداد تمدنساز نگاه کردهاند و با این کار، ناگفتههای متعددی را به تصویر کشیدهاند. به بهانه پخش سریال «پناه آخر» از تلویزیون، مروری به برخی از این مجموعهها داشتهایم.
یک پناه اربعینی
مجموعه پناه آخر با حال و هوای اربعینیای که دارد روی آنتن شبکه آیفیلم رفته است. این مجموعه تلویزیونی درباره دو برادر و حول مهاجرت یکی از آنهاست. قصه با چالش میان برادر بزرگتر و برادر کوچک گره میخورد که خروجی آن مهاجرت یکی از دو برادر است. تا آنکه فرزند یکی از آنها که نقش او را عباس غزالی برعهده دارد برای پیگیری ماجرایی به ایران باز میگردد. بیژن امکانیان، کاوه خداشناس، عباس غزالی، افسر اسدی، امین زندگانی، حدیث میرامینی، سیما خضرآبادی، تبسم هاشمی، کاظم هژیرآزاد و مهدی فقیه در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند. این مجموعه با حال و هوای این روزها که به اربعین گره خورده، مناسبت بیشتری دارد. پناه آخر از جمله آثاری است که کشف حقیقت و تعارض میان دو برادر را محور قرار داده تا گره نهایی را با معنای پیوسته به اربعین یعنی گذشت و انتخاب درست پیوند بزند.
اربعین در قاب طوبی
سریال «طوبی» را نیز باید از جمله مجموعههای موفقی دانست که برش درست و قابل لمسی از اربعین را برای مخاطبان روایت کرده است. این مجموعه که بازپخش آن از شبکه آیفیلم روی آنتن رفته، روایتگر زندگی دختری به نام طوبی است که پس از مرگ پدرش همراه همسرش فخرالدین راهی عراق میشود؛ مهاجرتی که در بدو امر موقت به نظر میرسد اما شرایط امنیتی منطقه و دلبستگی عاطفی، او را به زندگی تازهای در سرزمینی غریب سوق میدهد. دوری از خانواده، گم شدن فرزند، جنگ ایران و عراق و ناآرامیهای سیاسی پیدرپی او را درگیر بحرانهای جدیدی میکند. این مجموعه ۳۲سال دوره تاریخی از اوایل دهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۲ را روایت میکند و یک قصه عاشقانه را در دل این تاریخ به تصویر میکشد. اربعین در این مجموعه، نقطه وصلی برای رسیدن چند قصه به هم وحل شدن برخی از آنهاست. البته فیلمنامه مجموعه طوبی برداشتی آزاد از کتاب اربعین طوبی نوشته سیدمحسن امامیان است؛هرچند تفاوتهای زیادی با کتاب دارد. این مجموعه به اقدامات صدام حسین و حزب بعث از اعدام اعضای رده بالای حزب تا مردم عادی و کشتن زائران کربلا و نجف پرداخته و برای اولین بار از «معاودین» صحبت کرده بود. این گروه درواقع مردمان ایرانیتباری بودند که از سالها پیش به عراق مهاجرت کرده بودند اما در چند برهه تاریخی و با تصمیم حاکمان عراق به ایران بازگردانده شدند. مهمتر از همه اینها در مجموعه طوبی، گره خوردن یک نذر ساده از سوی کاراکتری بهنام سیمینخاتون به اربعین و ادامه آن از سوی طوبی، روایت اربعین را در یکسوم آخر سریال جدیتر میکرد. طوبی از خانواده خود دورمانده بود و اربعین برایش نقطهای میشد تا دوباره بتواند خانواده خود را پیدا کند. ناگفته نماند که روایت طوبی گره در واقعیت داشت. کما اینکه قصه کتاب «اربعین طوبی» نیز درباره زنی است که بخش زیادی از تاریخ معاصر ایران و عراق را دیده بود. طوبی پیرزنی شیعه و ایرانیالاصل و اهل بصره بود که بعد از سالها بیخبری از فرزند مفقودالاثرش حسن، تصمیم میگیرد پای پیاده به کربلا برود و از امام حسین(ع) کسب تکلیف کند. مجموعه طوبی با ایجاد خردهروایتهایی، روند زندگی این زن را در مسیر کربلا ترسیم کرده بود. نکته مهم اینکه نویسنده سریال طوبی، «نجلا» را پیش از این به نگارش درآورده بود که این مجموعه نیز در حد توان خود تلاش کرده بود روایتگر مسیر اربعین باشد.
عصر روز دهم
مجموعه دیگری که اربعین را روایت میکند، «عصر روز دهم» است که سالها قبل پخش شده بود. این مجموعه به کارگردانی و نویسندگی مجتبی راعی محصول سال۱۳۸۷ است که سفر دکتر مریم شیرازی با گروهی از پزشکان هلالاحمر برای کمک به مردم عراق را روایت میکند که در خلال این سفر، تصمیم به جستوجو برای یافتن خواهر گمشدهاش میشود.این مجموعه بهنوعی روایتگر جستوجوی ۲۵ساله خانواده برای یافتن فرزندی در دیار غربت و از طرفی تلاش برای به تصویر کشیدن زندگی بعد از سقوط صدام در عراق بود. راعی تلاش کرده بود در این اثر که ابتدا نسخه سینمایی آن پخش شد، گوشه چشمی به آیینهای روزهای دهه نخست محرم در عراق و بهویژه در نجف و کربلا داشته باشد. انتخاب مضمونی پرچالش با خردهروایتهای پرکشش، عصر روز دهم را در قاب اربعین تماشایی کرده بود. البته بحث روایت دو ملت ایران و عراق در قاب این اثر بسیار برجسته بود. راعی پیش از این درباره این اثر گفته بود: وقتی قصه دو ملت را روایت میکنید نیاز به فضاسازی دارید. نمیشد یک شخصیت منفی و مثبت را رودرروی هم قرار داد تا در آخر قصه در کنار هم باشند. وقتی از دو ملت حرف میزنیم شخصیتها زیاد میشوند. ما به نمونههای مختلف نیاز داشتیم تا تصویری کلی از جامعه عراق و انواع گرایشهای فکری و رفتاری را نشان بدهند. بهطور کلی با وجود اینکه هنوز جای آثار بیشتری با محوریت بحث اربعین در قاب سیما خالی است، باید تأکید کرد این مجموعههای ذکر شده تلاش کردهاند جایگاه اربعین، فرهنگ عزاداری و گرههای اجتماعی را در پیوند با یکدیگر بیان کنند؛ روایتی که میتواند اثرات بسیاری در زندگی مخاطبان داشته باشد.
انعکاس بخشش در فرهنگ اربعین
از جمله مجموعههای موفق در روایت اربعین، مجموعه طوبی است. حسین امیرجهانی، نویسنده مجموعه طوبی که یکی از تازهترین روایتهای تلویزیون در حوزه اربعین بوده، درباره روایت خود در این مجموعه به جامجم میگوید: مسأله اربعین برای خود من موضوعی بسیار مهم است؛ فارغ از جنبه دینی و سابقه طولانیای که برخلاف تصور برخی، تنها به یکی دو دهه اخیر محدود نمیشود بلکه چند صد سال قدمت دارد.اربعین بهعنوان یک پدیده فرهنگی_اجتماعی مستقل از مسائل سیاسی، در دو دهه اخیر باعث نزدیکی خاص میان شیعیان، بهویژه شیعیان دو ملت ایران و عراق شده است.همین موضوع برای من اهمیت ویژهای دارد. در سریالهای نجلا و طوبی تمرکز من روی اربعین بهعنوان یک زنجیره فرهنگی بین کشورهای همسایه و ایران بود.اربعین بهعنوان بستری برای قصهگویی مطرح شد و تلاش کردم روی این موضوع خیلی تمرکز کنم. بهنظر من اربعین بهعنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی، برداشتهای متنوعی دارد و بستری بسیار مناسب برای روایت داستانهاست.این نگاه باعث شد نجلا و طوبی ساخته شوند و در این دو اثر، بهویژه در طوبی سعی کردم بخشی از فرهنگ، سابقه و گذشته اربعین را نشان دهم؛ از جمله سختیهایی که شیعیان در دورههای مختلف برای رفتوآمد داشتند.
وی ادامه میدهد: نکتهای که شاید خیلیها ندانند این است که از قدیم در عراق رسم بوده در نیمهشعبان بهسمت کربلا پیادهروی میکردند. عراقیها این دو پیادهروی را با دو نگاه متفاوت برگزار میکنند: نیمهشعبان با پرچمهای سفید و سبز که نماد انتظار، امید و مهدویت است و اربعین با پرچمهای سرخ و سیاه امام حسین که نمایانگر خط عاشورا و معارف شیعه است. این دو رنگ و پرچم نشاندهنده دو خط بسیار مهم در باورهای شیعیان هستند. این دو خط موازی در این دو فرهنگ پیادهروی کاملا نمایان میشود. بنابراین در سریال طوبی هم پیادهروی اربعین و هم پیادهروی نیمهشعبان به تصویر کشیده شد که بهنظر من مسأله بسیار مهمی است. نکتهای که برای خود من خیلی جالب بود این است که قبل از نگارش این سریالها، به زیارت اربعین رفته بودم و این سفر برایم تجربهای بسیار مهم بود.
امیرجهانی میگوید: مهمترین موضوع در فرهنگ اربعین در عراق بخشش است. شما با پدیدهای روبهرو هستید که طیفهای مختلف مردم عراق برای پذیرایی و خدمترسانی به زائران حضور دارند؛ چه فقیر وچه غنی فرقی نمیکند. هرکس هر آنچه درتوان داردبرای خدمترسانی میآوردوفرهنگ بخشش یکی ازمهمترین وبرجستهترین چیزهایی است که وقتی به آنجا میروید خیلی جلب توجه میکند.حتی فردی که فقیر است سعی میکند آنچه درتوان داردببخشد.در طوبی سعی کردم ماجرای بخشیدن و گذشتن را به تصویر بکشم. در دو سه قسمت آخر، همه شخصیتهای قصه هر کدام به فراخور اتفاقات در مسیر اربعین قرار میگرفتند؛ فخرالدین که فرار کرده بود، کسی که دنبال فخرالدین بود، خواهرها وخانواده طوبی که دنبال او بودند و خودطوبی که دنبال پسر گمشدهاش بودهر کدام بنابر شرایطشان وارد این مسیر شده بودند.هر آنچه نهایتا به آن رسیدم، بخشیدن و عبور کردن بود. فکر میکنم یکی از خطوط مهم مسأله اربعین است که میتوانیم صادقانه از فرهنگ مردم عراق یاد بگیریم و آن را بهعنوان پیام اربعین و عاشورا در زندگی شخصی و اجتماعیمان وارد کنیم و من تلاش کردم همین نکته را نشان دهم.