بارها پیش آمده که سریالی با داستان قوی و انتخاب یک بازیگر گمنام، همه معادلات را برهم زده و اتفاقا همان نام کمتر شناختهشده یکشبه به ستاره بدل شده است؛ بهگونهای که این استعدادهای نوظهور نهتنها در دل قصهها میدرخشند، بلکه بهسرعت جای خود را در ذهن و خاطر مخاطبان پیدا میکنند. سریالهای تاریخی و مذهبی تلویزیون معمولا به خاطر تعداد بالای قسمتها و پیوستگی قصه، فرصت زیادی برای ارتباط عمیق مخاطب با شخصیتها ایجاد میکنند. همین تکرار و حضور دائمی در قاب تلویزیون باعث میشود بازیگران نهتنها بیشتر دیده شوند بلکه شخصیت و بازیشان کمکم در دل مردم جا باز کند. این نوع سریالها، بهویژه با بار عاطفی و معنوی خاصشان، بستری طلایی برای معرفی چهرههای تازهنفس هستند و خیلی وقتها همین آثار، سکوی پرتاب ستارههای نسل جدید محسوب میشوند.

سکوی پرواز ستارهها در قاب تاریخی
نگاهی به مسیر ستاره شدن بازیگران معروف، این موضوع را تایید میکند. مثلا مصطفی زمانی که بدون هیچ سابقه تلویزیونی، با نقش یوسف در سریال «یوسف پیامبر» به اوج رسید و هنوز هم تصویرش برای مخاطب فراموشنشدنی است؛ یا لادن مستوفی که ابتدا با «روز واقعه» دیده شد اما با سریالهایی مثل «دوران سرکشی» و «پریا» نامش در میان بازیگران بهنام ثبت شد در ذهن بینندگان نشست. البته این روند همچنان برای دیگر بازیگران هم ادامه داشت. از دیگر چهرههایی که با آثار تاریخی مذهبی توانست به این درجه برسد، شبنم قلیخانی است. او هم از دیگر بازیگرانی است که هر چند سابقه تئاتر داشت اما تنها با بازی در نقش حضرت مریم به محبوبیتی رسید که سالها ادامه داشت، همچنان که مهتاب کرامتی با «مردان آنجلس» راهش به دیگر قالبهای نمایشی باز شد و بعدتر یکی از ستارههای موفق بازیگری کشور شد. همه اینها نشان میدهد تلویزیون و بهخصوص سریالهای تاریخی و مذهبی، همچنان مهمترین سکو برای دیده شدن بازیگران و تبدیل شدنشان به ستارههای دوستداشتنی مردم است.
در نمونهای تازه، سریال مهمانکشی با محوریت زندگی حضرت مسلم بن عقیل، فرصتی ناب و متفاوت در اختیار تلویزیون و یک بازیگر غیرچهره قرار داده تا شاید باردیگر شاهد تولد ستارهای تازه در قاب جادویی باشیم. تمرکز قصه بر شخصیت مسلم و زاویه دیدی نزدیکتر به زندگی خانوادگی و فردی او، فرصتی ناب برای بهراد محمدی، بازیگری که تنها رزومه محدودی در تئاتر و چند تجربه بازی در کودکی دارد، ساخته است. انتخاب او برای ایفای چنین نقشی با این اهمیت، ریسک جدی گروه سازنده محسوب میشود و نشان از جسارت و ایمان به کشف استعدادهای جدید در قاب تلویزیون دارد؛ امری که تاریخ تلویزیون کم و بیش در نقاط عطف خود اثبات کرده وحالا درمهمانکشی با تمرکز بروجه انسانی شخصیت، آن راچندباره آزموده است.باید دقت داشت که نقش مسلم بن عقیل درنوع خود یکی از دشوارترین کاراکترهای مثبت است؛ چون مردم انتظار دارند بازیگر، علاوهبر بازتاب ویژگیهای اخلاقی و ایمان شخصیت، تصویری الهامبخش و متین ارائه دهد. مخاطب، قهرمانش را الگو میداند و کمترین تردیدی در باور یا رفتارش را بهسادگی نمیبخشد. این در حالی است که بازیگر نقش منفی حق دارد گاهی اغراقآمیز و فراتر از واقعیت رفتار کند و مخاطب حتی این ریسک را دوست دارد اما همانطور که گفته شد، بازیگر مثبت، انتخابی محدود دارد و باید تمام احساسات انسانی را در چارچوب اخلاق و شأن تاریخی به نمایش بگذارد. این یعنی لحظهای عصبانیت، ضعف یا حتی رنج را هم باید با کنترل کامل و کاملا سنجیده بازی کند تا شخصیت از قاب ذهنی مخاطب بیرون نزند.
چالش بزرگ بازیگر تازهکار زیر ذرهبین مخاطب
در چنین شرایطی، حضور بازیگری چون بهراد محمدی در کانون روایت مهمانکشی، به معنای هجوم فشارها و انتظارات سنگین و البته امکان درخشش ناگهانی است؛ مخاطب در ۳۰ قسمت سریال، هر روز با چهره و بازی او همراه میشود، بهتدریج با نوع نگاه، لحن، رفتار و رابطههایش اُنس میگیرد و حساسیتش به جزئیات بازی بالاتر میرود. اگر محمدی بتواند این مسیر را با حفظ وقار، صداقت و عمق درونی نقش تا انتها حفظ کند، هیچ بعید نیست که همین نقش او را به چهرهای ملی و محبوب بدل کند.نمیتوان کتمان کرد که بخشی از این موفقیت البته مدیون تیم تولیدی است که با وسواس در گریم، لباس، طراحی صحنه و حتی تحقیقات تاریخی، هر آنچه برای ایجاد باورپذیری و حس نوع دوستی لازم است را انجام دادهاند. سادگی و وقار گریم و انتخاب رنگها و لباسهایی که هویت دوره و جایگاه مسلم بن عقیل را بازتاب میدهد، همه دست به دست هم داده تا محمدی بتواند چهرهای معصوم و نزدیک به باور مخاطب بسازد، بیآنکه در دام کلیشهها یا ضعف اجرایی بیفتد.
روایتی تازه از ستارهسازی در قاب تلویزیون
مهمانکشی برای بهراد محمدی یک فرصت طلایی است، همانطور که روزگاری برای بازیگرانی مثل مصطفی زمانی یا شبنم قلیخانی این فرصت وجود داشت. این سریال با خلق فضای صمیمی، قصهای احساسی و توجه به جزئیات فرهنگی و تاریخی، بستری است تا یک بازیگر گمنام با همراهی و اعتماد گروه تولید،به بینندگان معرفی شودتا شاید نشانی ازیک ستاره جدیدرا پیش روی قاب تلویزیون قرار دهد.البته خالی از لطف نیست که در این قسمت به دور از قیاس و تنها برای بررسی و یادآوری تاثیر انتخاب بازیگر در بستر آثار نمایشی دو نمونه، یعنی بازیگری امین زندگانی و بهراد محمدی را درایفای نقش مسلم بن عقیل مرور کنیم. ورود به نقش حضرت مسلم بن عقیل،برای هر بازیگری یک چالش جدی است، چراکه باید میان دو رویکرد متفاوت تعادل برقرار کند: یعنی یا پرترهای انسانی و عمیق خلق کند یا در رویکردی دیگر متناسب با بستر روایت به بازسازی گوشهای از تابلوی پرشکوه تاریخ بپردازد. این چالش برای امین زندگانی شاید دشوارتر بود، چون زمانی که در مختارنامه مقابل دوربین رفت، نهتنها تجربه و دانش کافی داشت بلکه انتظارات مخاطب از او بهعنوان یک بازیگر پخته و پرتجربه بسیار بالا بود.
ثبت چهرهای ماندگار از مسلم بن عقیل
امین زندگانی از همان دهه ۷۰ با درخشش در تئاتر (برنده بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر ۱۳۷۴) معرفی شد و بعد از آن با نقشهای ماندگاری در تلویزیون مثل «وکلای جوان»، «طلسمشدگان»، «همسفر» و «به سوی افتخار» راهش را به خانههای مردم باز کرد. کارنامه پربار او، منجمله تجربه حضور در آثار سینمایی مطرحی مثل «ملک سلیمان»، «گلوگاه شیطان» و «آدمکها» را هم باید در نظر گرفت که تسلط و عمق اجراییاش را بهخوبی نشان میدهد. در مختارنامه، زندگانی باید مسلم بن عقیلی را جان بدهد که همه او را به عنوان سفیر امام حسین(ع) و چهرهای با شان و صلابت تاریخی میشناسند. فضای سریال، همچون پردهای با قهرمانان و وقایع متعدد بود که در آن مسلم با اینکه یکی از نمادینترین شخصیتهای این روایت عظیم بود اما محور قصه نبود. بازی زندگانی بر کنترل بیان، نگاه عمیق، گریم و لباس ساده و یک بازی درونی ویژه استوار بود که توانست هم شأن تاریخی مسلم را حفظ کند، هم لحظههای عاطفی نزدیکی با او بسازد، هرچند پرداخت به شخصیت در ابعاد خانوادگی یا رنجهای انسانی کمتر بود. همین تفاوت باعث میشود مختارنامه بیشتر یک تابلوی فاخر تاریخی باشد که شخصیتها در پسزمینهای حماسی و پرشکوه به تماشاگر معرفی میشوند. در مقابل باید در نظر داشت که آثار جدیدتر مثل مهمانکشی سعی دارند پرترهای شخصیتر و ملموستر از شخصیتها ارائه داده و مخاطب را با ابعاد انسانی و روزمره قهرمانان آشنا کنند. بااینحال نمیتوان کتمان کرد کهتصویر سازی زندگانی از مسلم همچنان بهعنوان چهره آرمانی و رسمی در ذهنها باقی مانده و چالشی جدی برای هر بازیگر تازهنفس محسوب میشود.با در نظر گرفتن تمام آنچه گفته شد، باید دانست که سریال مهمانکشی با رویکردی متفاوت بهسراغ شخصیت حضرت مسلم بن عقیل رفته و برخلاف آثار پیشین، تمام توجهش را بر نمایش زندگی روزمره، روابط خانوادگی و جنبههای انسانی این چهره مذهبی قرار داده است. در این سریال، مسلم نه یک قهرمان اسطورهای دور از دسترس بلکه پدر، همسر و عضوی از جامعه است که دلواپسیها، تردیدها و احساساتش در قاب روایت پررنگ میشود. همین فرصت، نوعی ریسک و اعتماد برای گروه سازنده بود تا نقش اصلی را به بهراد محمدی بسپارند؛ بازیگری که پیش از این بیشتر روی صحنه تئاتر دیده میشد و تجربه نقش اول در آثار بزرگ را نداشت.
فرصت دیده شدن و سنجش بازی
تمرکز روایت سریال بر شخصیت مسلم، به محمدی اجازه داده تا یک بازی پراحساستر همراه با جزئیات بیشتری از رنجها و دغدغههای او را تصویر کند. از طرف دیگر، همین حجم توجه و ظرفیت مانور، بازی او را بیشتر از همیشه زیر ذرهبین مخاطبان قرار داده و ناگزیر قیاسی میان بازی محمدی در مهمانکشی با تصویری که از مسلم بن عقیل در مختارنامه به یاد داریم، صورت میگیرد. واقعیت این است که بستر روایی و جهتگیری هر دو سریال، فضای متفاوتی برای برداشت شخصیت ایجاد کرده و هیچکدام بر دیگری ارجحیت مطلق ندارند؛ هرکدام از این دو بازیگر با تفسیر و ابزار شخصی خود، جنبهای تازه از مسلم را به متن تاریخ نزدیک کردهاند.باتوجه به اینکه هنوز بخش زیادی از سریال مهمانکشی پخش نشده، باید صبر کنیم تا ببینیم در صحنهها و روایتهای کلیدیتر، بهراد محمدی چه بازی و پرداختی از شخصیت مسلم بن عقیل ارائه خواهد داد و آیا میتواند مسیر خود را به عنوان یک ستاره تازه تلویزیون تثبیت کند یا نه. در ادامه، با استناد به گفتوگویی که عوامل سریال با روزنامه جامجم داشتهاند، بخش کوتاهی از صحبتهای آنها که به موضوع ستارهسازی از بازیگران و خلق پرتره انسانی از شخصیت مسلم بن عقیل پرداختند، برای تکمیل این گزارش آورده میشود. متن کامل مصاحبهها بهزودی منتشر خواهد شد.
تلویزیون، میدان ظهور چهرههای جدید
احمد کاوری، کارگردان مهمانکشی درباره انتخاب بازیگر نقش مسلم گفت: وظیفه رسانه، بهویژه تلویزیون، این است که به چهرههای جدید فرصت ظهور بدهد. بسیاری از ستارههای فعلی سینما، تلویزیون، تئاتر و اساسا حوزه نمایش کشور، از تلویزیون معرفی شدهاند. در فیلم سینمایی، باتوجه به هزینه هنگفت تولید، معمولا امکان ریسک زیادی وجود ندارد و باید با چهرههای امتحان پسداده کار کرد اما تلویزیون این امکان را دارد که چهرههای جدید را وارد میدان کند. البته مسأله به قدرت ریسکپذیری سازندگان هم بازمیگردد که آیا حاضرند سراغ بازیگر جدید بروند یا نه، چون اگر بازیگری بازخورد خوبی نگیرد، تهیهکننده یا کارگردان ضرر میکند. گاهی سازندگان ترجیح میدهند با ستارههای شناختهشده کار کنند اما در بسیاری از پروژهها، همین ریسکها باعث شده نسل جدیدی از بازیگران تلویزیون شکل بگیرد.کاوری ادامه داد: در مورد انتخاب بازیگر نقش مسلم بن عقیل هم تستهای مختلفی برگزار شد.بهراد محمدی وقتی واردپروژه شد،همان اول قراربود تست بدهد و شاید این حس را داشت که مثل مصطفی زمانی دیده وبه عنوان چهره جدیدبه جامعه سینما وتلویزیون معرفی شود،آن هم در نقشی تاریخی و مهم. مطمئنا این فرآیند استرس خودش را داشته اما باحمایت واعتماد عوامل، این فرصت مهم به او داده شد که امیدواریم نتیجه رضایتبخش بوده باشد.
از تردید تا همذاتپنداری
بهراد محمدی، بازیگر نقش مسلم در اینخصوص گفت: انتخاب نقش اصلی برای سریال و بهویژه شخصیت حضرت مسلم بن عقیل، تصمیمی تدریجی بود و به صورت ناگهانی و بدون برنامهریزی انجام نشد. حتی روز اولی که برای صحبت در دفتر حضور پیدا کردم، بحث بر سر نقشی دیگر بود و همهچیز هماهنگشده به نظر میرسید. در ذهنم نمیگنجید که نقش مسلم به عنوان شخصیت اصلی به من پیشنهاد شود، چراکه فکر میکردم فرد دیگری برای این نقش انتخاب شده است.وی افزود: بعد از پذیرش نقش و البته گذر زمان، خودم هم با مرور سکانسهای ابتدایی متوجه شدم بازیام در سکانسهای نخست طبیعتا متفاوت و با تسلط کمتر همراه بود اما هر چه جلوتر رفتم، توانستم با شخصیت بیشتر ارتباط بگیرم و او را بهتر درک و بازی کنم. حفظ این حس و پیوند عاطفی با کاراکتر بهویژه طی مدتزمان طولانی کار، برای من تجربه جدیدی بود. ضمن اینکه روزهای اول تصویربرداری برابر بود با سکانسهایی که با خانم مریم مومن همبازی بودم. ایشان بسیار به من کمک کرد. همراهی ایشان باعث شد بخشی از فشارها و استرسهای روزهای ابتدایی کار به مرور کم شود.