طوفان‌الاقصی‌؛ کاتالیزور بازتعریف نظم جهانی

منازعه جاری در فلسطین، موسوم به «جنگ پانزدهم» که در ادامه یک سده چالش تاریخی (از نطفه‌گذاری نامشروع صهیونیستی توسط انگلیس در ۱۹۱۷ تا تاسیس رژیم در ۱۹۴۸) رخ داده، دارای ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی در تاریخ معاصر است که آن را از سایر بحران‌های سده‌های بیستم و بیست‌و‌یکم متمایز می‌سازد.
کد خبر: ۱۵۲۱۵۸۹
نویسنده مصطفی مصلح‌‌زاده | سفیر اسبق ایران در اردن
 
این پدیده، علاوه بر ابعاد تخریبی بی‌سابقه، زمینه‌ساز تحولات عمیق اجتماعی و سیاسی در سطح جهان و به‌طور خاص در قاره اروپا شده است. این درگیری، با تحمیل ۱۵ جنگ ویرانگر به منطقه توسط رژیم نامشروع و همچنین شکل‌گیری چهار قیام مردمی (انتفاضه) علیه سلطه صهیونیستی در فلسطین، یک رکورد بی‌نظیر تاریخی در تعداد و تکرار منازعات منطقه‌ای ایجاد کرده است. جنگ پانزدهم از نظر ابعاد ویرانی، کشتار و جنایات سازمان‌یافته، درمقایسه با سایر جنگ‌های بزرگ قرن‌های بیستم و بیست‌و‌یکم نظیر جنگ ویتنام، از شدت و ابعاد وحشیانه‌تری برخوردار است و از این حیث قابل قیاس با هیچ‌یک از پدیده‌های معاصر نیست. یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ جاری، شکل‌گیری یک جنبش توده‌ای و گسترده در سراسر کشورهای اروپایی است که می‌توان آن را «رنسانس دوم اروپا» نامید. برخلاف جنبش‌های پیشین اروپا (مانند جنبش‌های کارگری، دانشجویی و زنان) که ریشه در مسائل داخلی قاره داشتند، این جنبش تحت تاثیر یک موضوع برون‌اروپایی (حقوق مردم فلسطین و جنایات اسرائیل) شکل گرفته است. این گستردگی جغرافیایی و توده‌ای‌بودن آن در تمام کشورهای اروپایی، پدیده‌ای بی‌سابقه محسوب می‌شود. در مقایسه با رنسانس اول که یک جنبش نخبگان (بورژوازی) علیه سلطه کلیسای واتیکان و تفتیش عقاید بر اروپا در قرن پانزدهم بود، رنسانس دوم جاری، یک جنبش توده‌ای، مردمی و وسیع است که نخبگان نیز در آن حضور دارند و هدف آن مقابله با سلطه سیاسی و ایدئولوژیک صهیونیسم بر دولت‌های اروپایی است.
همانند خفقان دوران سلطه واتیکان که هرگونه مخالفت با آموزه‌های کلیسا را جرم می‌دانست، امروز نیز سلطه صهیونیسم از طریق دولت‌های اروپایی، هرگونه تحقیق در موضوعات حساس (مانند هولوکاست) یا حمایت از فلسطین را به‌مثابه «تروریسم» قلمداد کرده و به سرکوب و تفتیش عقاید می‌پردازد. این رویکرد، که شامل برخوردهایی با شخصیت‌های دانشگاهی و فرهنگی می‌شود، یادآور دوران تفتیش عقاید کلیسای واتیکان است. 
جنبش رنسانس دوم، تاثیرات مستقیمی بر ساختار سیاسی اروپا داشته است. حمایت هزینه‌بر و بی‌قید و شرط دولت‌های اروپایی (نظیر فرانسه، آلمان و انگلستان) از رژیم‌صهیونیستی در مقابل افکار عمومی خشمگین، به یک بحران مشروعیت و بی‌ثباتی داخلی تبدیل شده است. در طول دو سال اخیر، سقوط کابینه‌های دولت‌های محوری اروپا (فرانسه، آلمان و انگلستان)، اگرچه صرفا ناشی از این جنبش نبوده اما فشار و هزینه‌های ناشی از این حمایت‌ها و جنبش توده‌ای علیه آن، به‌عنوان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در بی‌ثباتی و سقوط دولت‌های مذکور، محسوب می‌شود.جنبش کنونی در اروپا نشان‌دهنده پتانسیل قوی ضد صهیونیستی در میان مردم قاره است که جنایات جاری در فلسطین، «آتش زیر خاکستر» را شعله‌ور ساخته است. پیش‌بینی می‌شود این تحول بزرگ تاریخی، که گسترده‌ترین جنبش در اروپا پس از قرن‌هاست، نهایتا منجر‌به تضعیف سلطه صهیونیسم بر سیاستگذاری‌های اروپایی و ایجاد تغییرات عمیق و ماندگار در آینده این قاره شود. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰