هنوز وقتی در گوشه و کنار زندگی به بچههای دبستانی و دبیرستانی بر میخورم، یاد ایام خوش دانشآموزی خودم میافتم. در مترو و اتوبوس کتاب به دست دارند و با لباسهای یک شکل به صورت گروهی از معلمان و آتشهایی که سوزاندهاند میگویند و میخندند. آنها نمیدانند روزی برای این سر و صدا کردن و خندههای بلند دلشان تنگ خواهد شد. این پرونده تقدیم به دانشآموزان امروز و دیروز ایران عزیزم...
ویتامین D را جدی بگیرید!
دورانی که کودکی دبستانی بودم و مدرسهمان طبق برنامهریزی به ما شیر پاکتی میداد را خوب به یاد دارم. همراه با دیگر دوستانم در صف میایستادیم و به هر کدام از ما شیرهای پاکتی داده میشد که شکل هرم بود. تقریبا در پایان دوران دبستان دیگر شیر در مدرسه ما توزیع نشد. برنامه توزیع شیر رایگان در مدارس با هدف ارتقای سلامت دانشآموزان و افزایش سرانه مصرف لبنیات در کشور آغاز شد. در ابتدا از این طرح استقبال خوبی به عمل آمد اما رفته رفته مشکلات زیادی سد راه این طرح شد. کمبود منابع مالی، ضعف در کیفیت بستهبندی و نگهداری شیر و نارضایتی دانشآموزان از طعم یا کیفیت شیر توزیعی از جمله دلایل حذف طرح توزیع شیر در مدارس بود. متاسفانه کودکان و نوجوانان ایرانی به مصرف شیر و لبنیات علاقهای ندارند و وجود این منابع مهم تامین ویتامین D در سبد تغذیه خانوادهها کمرنگ است. بعد از مدتها خوشبختانه قرار است مجدد در مدارس شیر توزیع شود. در بودجه ۱۴۰۴ کشور، هزینه توزیع شیر در مدارس در نظر گرفته شده و آموزش و پرورش قول داده تا مدارس دولتی را تماما تحت پوشش قرار دهد. امیدوارم این طرح تازه علاوه بر اجرایی شدن، دوباره قطع نشود و مصرف شیر به زندگی خیلی از دانشآموزان برگردد. پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم اعلام کرده است با وجود اینکه مصرف کلسیم و ویتامین D دو عامل پیشگیری از پوکی استخوان است اما ۶۰ درصد ایرانیان کمبود کلسیم و حدود ۷۰ درصد کمبود ویتامین D دارند. این آمارهای نگرانکننده بیش از پیش باید ما را در راستای احیای طرح توزیع شیر در مدارس به فکر فرو ببرد و در این امر سهلانگاری خطرناک خواهد بود.
بوی مهر و مهربانی
بدون شک ما ایرانیها مردمان نوعدوست و دلسوزی هستیم. خیلی از ما دوست نداریم به سادگی از کنار همشهری یا هموطن غمگین و ناتوان خودمان عبور کنیم بدون آنکه کمکی در حقش انجام دهیم بلکه حال دلش خوب شود. این مهربانی و دستگیری جزئی از روحیه ما ایرانیهاست که سعی میکنیم حتی غریبهای را که خواهان یاری است، بدون کمک رها نکنیم. هر سال قبل ازشروع سال تحصیلی جدیدوآمدن بوی ماه مهر،بسیاری ازخیریهها ونهادهای مردمی دستدردست هم،اقدام به تهیه لوازمالتحریر مناسب برای دانشآموزانی میکنند که باوجود علاقهمندی به تحصیل و یادگیری اما از داشتن کتاب، کیف و دفتر و مداد محروم هستند. در کشور ما و با توجه به آموزههای دینی و فرهنگی، اصلا جایز نیست کودک یا نوجوانی به دلیل نداشتن امکانات از تحصیل باز بماند. چه این امکانات از جنس مکانی برای تدریس و تحصیل باشد و چه از جنس بخاری و مداد و پاککن. باید دست مریزاد گفت به خیران و افراد نیک سرشتی که به فکر آموزش بچههای این سرزمین هستند و به راحتی از کنار مشکلات نمیگذرند. کمکهای کوچک هر ایرانی در مسیر تهیه لوازمالتحریر،دریایی از خیر و برکت میشود و دل خیلی از دانشآموزان را شاد میکند. هرسال با آمدن ماه مهر و سال تحصیلی نو متوجه میشوم که هنوز مهربانی و لطف در وجود ما ریشه دارد.
این رشته سر دراز دارد!
هر سال که معدل امتحانات نهایی اعلام میشود، همه سری تکان داده، افسوس میخوریم و میرود برای سال آینده! در همین سال ۱۴۰۴، طبق اعلام مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش، معدل دانشآموزان پایه دوازدهم در مجموع رشتههای ریاضی، انسانی، تجربی و علوم معارف، ۱۰.۱۵ است! سال گذشته نیز میانگین معدل نمرات دانشآموزان در پایه دوازدهم حدود ۱۰ بوده است. بعد از مسأله عدالت آموزشی و اختصاص یافتن رتبههای برتر کنکور به پسران و دخترانی از خانوادههای مرفه، این معدل امتحان نهایی است که هر سال بدون پیشرفت قابل ملاحظهای، نشان از ضعف مدیریتی، افت آموزشی دانشآموزان و برنامهریزی نامناسب است. به نظر میرسد یک بام و دو هوای مسئولان و عوض کردن مداوم نظرات و ایدههایشان، یکی از دلایل این افت و فاجعه تحصیلی باشد. یکبار امتحانات نهایی موثر است و درصد قابل توجهی دارد و بار دیگر درصد اهمیت آن کم میشود وفقط کنکورملاک میشود! این تغییرمکررسخنان،دانشآموزان راگیج کرده و برنامهریزی ذهنی و تحصیلی آنان را با مشکل روبهرو میکند. استرس از تاثیرمثبت یا منفی یک آزمون، میتواند به راحتی عامل افت نمرات شود. از طرف دیگر چیزی که معلمان تدریس میکنند و ارزشیابی آن را انجام میدهند، با آنچه در امتحان نهایی میآید همخوانی ندارد. سوالات امتحانات نهایی سختتر از چیزی است که دانشآموزان انتظارش داشته و برای آن آماده شده باشند. کتابهای رنگارنگ مافیاهای کنکور و کلاسهای تقویتی برای برخی دانشآموزان فراهم بوده و برای بسیاری از آنها وجود ندارد. با توجه به سطح تدریس معلمان و نبود امکانات و تساوی آموزشی، چطور میتوان توقع داشت دانشآموزان در امتحانات نهایی موفقیت کسب کنند؟! در کنار این عوامل بیرونی، باید به چند عامل فردی هم اشاره داشت.متاسفانه استفاده خارج از چارچوب و مقررات از تلفن همراه و شبکههای اجتماعی به حواسپرتی دانشآموزان دامن زده و آنها راازفضای مطالعه و درس خواندن دور میکند. از طرف دیگر یک سری از دانشآموزان تحت فشارخانواده درس خوانده وبه صورت خودانگیخته علاقهای به مسیری که درآن قرار گرفتهاند ندارند. عدم انتخاب صحیح مسیر تحصیلی در پایه نهم، منجر میشود به نداشتن انگیزه و تعهد برای مطالعه و کسب نمرات خوب در امتحانات نهایی و به پیوست آن موفقیت در کنکور سراسری... این رشته سر دراز دارد!
بریدن بال پرواز
خیلی از کودکان و فرزندان کشور از تحصیل و مدرسه محروم شدهاند. دلایل مختلفی برای این محرومیت قابل ذکر است. برخی به دلیل رفتن به سر کار و کسب درآمد وقت و هزینه مدرسه را ندارند. بعضی به علت بیماری یا ناتوانیهای جسمی نمیتوانند در مدرسه حضور پیدا کنند و در برخی کشورها، به دلیل جنگ و ناامنی، آموزش و پرورش دیگر در اولویت جامعه قرار نمیگیرد. اما این ترک تحصیل و نرفتن به مدرسه به هر دلیل، هم برای فرد و هم برای جامعهای که در آن زندگی میکند سراسر ضرر خواهد بود. در حالی که بسیاری از ما ترک تحصیل در دانشگاه را انتخابی فردی میدانیم، این اتفاق در دوران دبستان یک خطای بزرگ است.
استادی داشتم در درس پیشگیری از اعتیاد که سالها عمرش را در این زمینه گذرانده و با افراد مختلفی مصاحبه و گفتوگو داشته است. او اشاره میکرد که هیچ وقت خصوصا در جایگاه یک مشاور و درمانگر کسی را از تحصیل ناامید یا مایوس نکنید. خیلی از ما بدون آنکه علمش را داشته باشیم راهکارهایی غیراصولی داده و فرزاندنمان را از مدرسه و درس بیزار میکنیم. در حالی که بدون آگاهی داریم آنها را از فضایی دور میکنیم و رغبتشان را میگیریم که یکی از سدهای محافظتی در برابر آسیبهای اجتماعی خواهد بود. مدرسه علاوه بر مکانی برای یادگیری خواندن و نوشتن و جدول ضرب، محیطی برای پرورش تفکر انتقادی و خلاقیت است. معلمان، دانشآموزان را به پرسشگری، تحلیل و جستوجو برای پاسخهای جدید تشویق میکنند. آنها به کودکان یاد میدهند که جهان را از زوایای مختلف ببینند و به جای پذیرش کورکورانه، در مورد مسائل فکر کنند. هر کودک یک دنیای ناشناخته از استعدادها و تواناییهاست. مدرسه با ارائه درسهای متنوعی مثل ادبیات، علوم، هنر و ریاضی، به کودکان این فرصت را میدهد که علایق و تواناییهای پنهان خود را کشف کنند. کودکان ترکتحصیل کرده اغلب احساس شرم و بیکفایتی میکنند. آنها خود را با همسالانشان مقایسه میکنند و میبینند که در مسیر متفاوتی قرار گرفتهاند. این احساسات منفی میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و از دست دادن اعتماد به نفس شود. این یک واقعیت تلخ است که ترک تحصیل و نرفتن به مدرسه بالهای پرواز فرزندان ما را از آنها خواهدگرفت.
همکاری انسان و ماشین
همانطور که انقلاب صنعتی تحول چشمگیری را رقم زد، امروزه و با پیشرفت تکنولوژی و روی کار آمدن هوش مصنوعی و دسترسی آسان به آن، بسیاری از حوزههای زندگی ما دچار تغییراتی شده است.
علاوه بر مشاغل متعدد که دستخوش تغییرات بسیار شدند یا بهواسطه توسعه AI شاید روزی از بین بروند، موضوع تعلیم و تربیت نیز در نتیجه تعامل روزافزون انسان و ماشین، حتما تحول چشمگیری خواهد داشت. دیگر دانشآموزان برای طرح درسهای خستهکننده و کلاسهای کسالتبار مدرسه صبر و حوصله به خرج نداده و دامنه توجه و تمرکز آنها بسیار کاهش خواهد یافت. همانطور که دارند درخیلی ازحوزههای زندگیشان از ابزارموثر وکارآمد هوش مصنوعی بهره میبرند تا کارشان سریعتر و بدون دردسر انجام شود بدون شک تمایل خواهند داشت که درس خواندن و تحصیل را هم جذابتر کنند.
یکی از بزرگترین محدودیتهای سیستمهای آموزشی سنتی، یکسانسازی برنامه درسی برای همه دانشآموزان است. این رویکرد، تفاوتهای فردی در سبک یادگیری، سرعت و علایق را نادیده میگیرد. هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که آموزش را به یک تجربه کاملا شخصیسازی شده تبدیل کند.سیستمهای تطبیقی مبتنی بر هوش مصنوعی با تحلیل دادههای عملکردی هر دانشآموز مانند نقاط قوت و ضعف، خطاها و سرعت پیشرفت، یک مسیر یادگیری منحصربهفرد و پویا ایجاد میکنند. برای مثال اگر دانشآموزی در یک مفهوم خاص ریاضی مشکل دارد، سیستم میتواند بلافاصله تمرینها و توضیحات اضافی ارائه دهد تا این شکاف را پر کند. هوش مصنوعی به معلم اجازه میدهد تا از دادهها برای شناسایی الگوهای یادگیری و ارائه برنامههای هدفمند استفاده کند. با ورود هوش مصنوعی به کلاسهای درس، نقش معلم از یک ارائهدهنده صرف اطلاعات به یک مربی و تسهیلکننده ارتقا مییابد. هوش مصنوعی خیلی از فعالیتهای زمانبر و تکراری مثل تصحیح برگهها و دادن بازخورد را برعهده گرفته و معلمان میتوانند زمان و انرژی بیشتری را صرف توسعه مهارتهای مهم دانشآموزان کنند. از جمله تفکر انتقادی، همدلی، هوش هیجانی و سایر مواردی که رنگ و بوی انسانی دارند.
این تغییر نقش نیازمند آموزش معلمان برای استفاده مؤثر از ابزارهای هوش مصنوعی و طراحی محیطهای یادگیری تعاملی است. از دیگر مزایای هوش مصنوعی این است که با ابزارهای مبتنی بر آن، میتوان به میلیونها نفر در سراسر جهان که به معلمان یا مدارس با کیفیت دسترسی ندارند خدمات آموزشی ارائه داد. ما باید هوش مصنوعی را به عنوان یک همکار و نه یک رقیب بپذیریم تا بتوانیم نسلهای آینده را برای مواجهه با دنیایی پیچیدهتر و هوشمندتر آمادهکنیم.