ریشه‌های تاریخی بی‌اعتمادی به صهیونیسم

ریشه‌های تاریخی بی‌اعتمادی به صهیونیسم

درتاریخ صدر اسلام، روابط مسلمانان با اقوام یهودی از مهم‌ترین و پرفرازونشیب‌ترین بخش‌های تحولات سیاسی‌ ــ ‌اجتماعی عصر پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رود. یهودیان که سال‌ها پیش از ظهور اسلام به سرزمین حجاز مهاجرت کرده بودند، در مواجهه با دعوت پیامبر خاتم، رفتاری آمیخته از انتظار، تکبر، توطئه و درنهایت دشمنی آشکار از خود نشان دادند.
کد خبر: ۱۵۱۴۰۵۵
نویسنده هدی سادات پاک‌نهاد - گروه فرهنگ
 
دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی، پژوهشگر تاریخ اسلام، رئیس بنیاد ایران‌شناسی وعضو هیات علمی دانشگاه جامع امام‌حسین(ع) در گفت‌وگو با ما، شرحی دقیق، مستند و بی‌پیرایه از تحولات این دوره ارائه می‌دهد؛ روایتی که به‌وضوح بازتابی است از چگونگی شکل‌گیری، تداوم و در نهایت فروپاشی روابط سیاسی و امنیتی یهودیان با دولت نبوی.

زمینه مهاجرت یهودیان به حجاز چه بود و چرا به این منطقه آمدند؟
شماری از یهودیان، با استناد به داده‌های کتاب‌های آسمانی و وعده پیامبران خود مبنی بر ظهور پیامبری در سرزمین عرب، سال‌ها پیش از بعثت حضرت‌محمد(ص) به منطقه شمال حجاز مهاجرت کردند. آنان در مناطقی چون یثرب، فدک، خیبر، تیما و وادی‌القری مستقر شدند و در انتظار آمدن آخرین فرستاده الهی به‌سر می‌بردند، البته با این تصور که آن پیامبر از قوم بنی‌اسرائیل خواهد بود.با ظهور پیامبر اسلام(ص) در مکه و گسترش خبر آن تا یثرب، یهودیان به‌دلیل قرار داشتن مکه در جنوب حجاز و خارج از منطقه پیش‌بینی‌شده‌شان، به دعوت ایشان بی‌اعتنا ماندند. اما پس از هجرت به مدینه، علمای یهود با ایشان در منطقه قبا دیدار کرده و براساس نشانه‌هایی، یقین یافتند که حضرت‌محمد(ص) همان پیامبر موعود است. بااین‌حال، به‌دلیل امتیازطلبی و میل به برتری‌جویی قومی، از پذیرش اسلام سر باز زدند.

پیامبر(ص) چگونه با یهودیان مدینه پیمان همزیستی بست؟
پیامبر(ص) پس از ورود به مدینه، به درخواست مردم علاوه بر رسالت، رهبری سیاسی جامعه را نیز پذیرفت و دولت اسلامی را پایه‌گذاری کرد. با توجه به این‌که یهودیان ساکن مدینه، با علم به حقانیت رسالت ایشان، از پذیرش اسلام خودداری کرده بودند، پیامبر(ص) آنان را خطری بالقوه می‌دانست. لذا از سران سه طایفه یهودی یثرب خواست تا پیمانی برای همزیستی مسالمت‌آمیز امضا کنند؛ پیمانی که آنها را از هرگونه توطئه علیه اسلام منع می‌کرد و در صورت نقض آن، دست دولت اسلامی برای برخورد قانونی را باز می‌گذاشت.با وجود امضای پیمان، یهودیان مدینه از همان سال‌های نخست دست به توطئه نرم، جنگ روانی و سپس نقض آشکار عهد زدند. ابتدا بنی‌قینقاع با گستاخی و نقض پیمان مواجه شدند. پیامبر(ص) در گام نخست به تبعید آنان بسنده کرد اما به‌دلیل تمرد از اجرای دستور، حکم به مصادره اموال ایشان داد. آنان با ذلت مدینه را ترک کرده و به شام رفتند.در ادامه، طایفه بنی‌نضیر نیز پس از توطئه علیه پیامبر(ص)، مشمول حکم تبعید شدند اما آنها نیز تمکین نکردند و نهایتا با محاصره نظامی، از مدینه اخراج و دارایی‌شان مصادره شد. همین طایفه پس از اخراج، با تحریک ابوسفیان، جبهه‌ای علیه اسلام تشکیل دادند که به جنگ احزاب (خندق) انجامید.

خیانت بنی‌قریظه چگونه رقم خورد؟
بنی‌قریظه، که تا آن زمان به پیمان خود وفادار مانده بودند، با تصور نابودی قریب‌الوقوع اسلام، به لشکر احزاب پیوستند و قصد داشتند از جنوب مدینه جبهه‌ای علیه مسلمانان باز کنند، اما با ناکامی دشمن در ورود به مدینه به‌دلیل تدبیر خندق، بنی‌قریظه نیز در توطئه خود ناکام ماندند. پس از پایان جنگ، پیامبر(ص) به دستور الهی به‌سوی آنان حرکت کرد. نقل‌های تاریخی درباره سرنوشت بنی‌قریظه متفاوت است؛ برخی از قلع‌و‌قمع کامل خبر داده‌اند  اما پژوهشگران معاصر این گزارش‌ها را نپذیرفته و معتقدند که تنها بخشی از یهودیان کشته و برخی اسیر شدند.

نقش خیبر در پایان قدرت یهود در حجاز چه بود؟
یهودیان اخراج‌شده، به‌ویژه بنی‌نضیر، با سلطه بر خیبر، آن را به پایگاه جدید توطئه علیه اسلام بدل کردند. آنان قصد داشتند دیگر مناطق یهودی‌نشین ازجمله فدک را با خود همراه کنند. پیامبر(ص) ابتدا هیاتی برای مذاکره اعزام کرد اما پس از نقض مجدد توافق از سوی یهود، در سال هفتم هجری، به سمت خیبر لشکر کشید. با شکست سنگین خیبر که با رشادت‌های امیرالمؤمنین علی(ع) رقم خورد، سلطه یهود در شمال حجاز پایان یافت.از فتح خیبر به بعد، یهودیان شمال حجاز تحت سیطره کامل دولت اسلامی درآمدند. از سال هفتم هجری تا پایان حیات پیامبر(ص) در سال یازدهم هجری، دیگر یهود هیچ‌گونه نقش‌آفرینی جدی در جغرافیای سیاسی و امنیتی قلمرو اسلام نداشت و کاملا تابع، محدود و بی‌نفوذ شد.

چرا تجربه صدر اسلام در مورد یهودیان مهم است؟
باور به همزیستی مسالمت‌آمیز با اهل کتاب، یکی از محورهای مهم در تاریخ سیاسی صدر اسلام است. اما در کنار این مسأله، تجربه‌های تاریخی عهدشکنی، توطئه‌گری و نقض پیمان‌های مکرر از سوی گروهی از یهودیان در عصر پیامبر اسلام(ص)، همواره یادآور هشدارهای قرآن درباره عدم اعتماد به دشمنان است.یکی از مهم‌ترین آیاتی که به این معنا اشاره می‌کند، آیه ۱۲۰سوره بقره است که می‌فرماید:«ولن ترضى عنک الیهود ولا النصارى حتى تتبع ملتهم...».یهود و نصارى هرگز ازتوراضى نخواهند شد، تا آن‌که از آیین آنان پیروى کنى... . این آیه با وقایع تاریخی عهد پیامبر(ص) و عملکرد یهودیان درمدینه،نکات دقیقی مطرح کرده که تصویر روشنی از سیاست آن حضرت دربرابر اهل کتاب ترسیم می‌کند.

چرا خداوند در آیه ۱۲۰ سوره بقره از واژه‌ «هرگز» استفاده می‌کند و رضایت جبهه کفر را نشانه انحراف می‌داند؟
آیه ۱۲۰ سوره بقره به مسلمانان هشدار می‌دهد که رضایت دشمنان دینی، تنها زمانی است که تسلیم آنها شویم. یعنی اگر با آنها مدارای زیاد صورت گیرد و به‌عنوان دوست برگزیده شوند، نهایتا به سلطه‌پذیری می‌انجامد. پس این آیه نه فقط توصیه به احتیاط، بلکه اعلام یک واقعیت تجربه‌شده در تاریخ اسلام است.

سیاست پیامبر(ص) در برابر عهدشکنی یهودیان چه بود؟
یهودیان در مدینه، به‌رغم بستن پیمان همزیستی با پیامبر(ص)، در چند نوبت آن را نقض کردند؛ سه طایفه بزرگ یهودی مدینه یعنی بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر و بنی‌قریظه، هرکدام یک‌بار پیمان‌شکنی کردند و در همان نوبت، پیامبر اسلام(ص) برخورد قاطع با آنها انجام داد. برخلاف برخی تحلیل‌های غلط، پیامبر(ص) هرگز با کسی که یک‌بار پیمان شکنی کرده، دوباره پیمان نبست.متأسفانه برخی مسئولان برای توجیه اعتماد اشتباه به دشمن، ادعا کردند که پیامبر(ص) بارها به عهدشکنان اعتماد کرده، درحالی‌که قرآن می‌فرماید یهودیان عهد شکستند، نه این‌که ایشان بعد از عهدشکنی دوباره با همان‌ها پیمان بسته باشد.در مورد هر سه طایفه، ابتدا فقط فرمان اخراج صادرشد اما چون گستاخی کردند و تمکین نکردند، پیامبر(ص) مجبور به اقدام نظامی شد و پس از فتح خیبر در سال هفتم هجری، دیگر هیچ نیروی یهودی در عربستان قدرت اقدام نداشت. آنها یا تبعید شدند یا تحت سیطره دولت اسلامی قرار گرفتند و جزیه پرداخت کردند.

سرنوشت یهودیان پس از رحلت پیامبر(ص) چه شد؟
پس از رحلت پیامبر(ص)، در زمان خلافت عمربن‌خطاب، درگیری کوچکی میان مسلمانان و یهودیان خیبر رخ ‌داد. عمر به استناد گفته‌ای از پیامبر(ص) که فرموده بود «در جزیره‌العرب دو دین نباید وجود داشته باشد»، باقیمانده یهودیان را مجبور به اسلام‌آوردن یا تبعید کرد. شماری از آنها به‌ظاهر مسلمان شدند، که بعدها در قالب اسرائیلیات در روایات اسلامی نفوذ و برخی دیگر به شام مهاجرت کردند.

راهکار عقلانی مواجهه با رژیم‌صهیونیستی
بر اساس آنچه در صدر اسلام رخ داد،به‌وضوح می‌بینیم که یهودیان هیچ‌گاه به عهد وپیمان پایبند نبودند. در موضع ضعف، امتیازاتی می‌دادند و کوتاه می‌آمدند اما به‌محض یافتن فرصت، خیانت می‌کردند و در کنار دشمنان مسلمانان می‌ایستادند تا به اسلام ضربه بزنند. پیامبر(ص) ابتدا با آنان پیمان همزیستی امضا کرد تا راه توطئه را ببندد اما به محض آن‌که آنان از فرصت سوء‌استفاده و برضد اسلام اقدام کردند،حضرت بدون مسامحه، آنها را ازشمول پیمان خارج اعلام کردو برخوردی قاطع با آنها داشت؛ یا تبعید شدند یا در برابر مقاومت‌شان، برخورد نظامی شد. پس از جنگ خیبر، حتی اجازه استقلال سیاسی و اقتصادی به آنها نداد و آنان کاملا در سیطره دولت اسلامی قرار گرفتند. با نگاهی به دهه‌های اخیر می‌بینیم هر زمان که حکومت‌های عربی ضعیف و فاسد یا گروه‌هایی نظیر سازمان آزادیبخش فلسطین در برابر دشمن کوتاه آمده‌اند، این رژیم جسورتر، خیانتکارتر و زیاده‌خواه‌تر شده است. امروز نیز با وقاحت، سخن از تصاحب منطقه از نیل تا فرات می‌گویند و همزمان به چند کشور حمله می‌کنند. مقامات جنایتکار آمریکا نیز با صراحت از پیوستن بخش‌هایی از سرزمین‌های عربی به قلمرو رژیم صهیونیستی سخن می‌گویند. اینها همه نشانه آن است که اگر از روش بسیار هوشمندانه و قاطع رسول‌خدا(ص) در برابر این تبهکاران تخطی شود، باید هزینه سنگین و عواقب جبران‌ناپذیر آن را پذیرفت. تنها راه، مقاومت و نفی اعتماد به دشمن است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰