ایران ملتی با 7هزار سال سابقه تمدنی است که بارها خود را بازآفرینی کرده و امروز در آستانه زایش تمدن نوین اسلامی قرار دارد. برخلاف کشورهای منطقه که دچار بحران هویت شدهاند، ایران با تکیه بر ریشههای تمدنی، هویت خود را حفظ و الهامبخش منطقه شده است.
اسرائیل یک رژیم استعماری مهاجرتی است که با حمایت قدرتهای استعماری و از طریق کشتار و نسلکشی شکل گرفته. این پروژه (تأسیس اسرائیل) بیش از آنکه جنبه دینی داشته باشد، یک پروژه سیاسی و اقتصادی برای تثبیت نفوذ غرب در قلب زمین است.
در این میان، ایران با تکیه بر اصول تمدنی و الهی خود در این نبرد نابرابر ایستاده است. طرف مقابل هیچ قاعده و قانونی را رعایت نمیکند اما ایران و جبهه مقاومت، بر اصول انسانی، الهی و اخلاقی پایبندند.
این ایستادگی نهتنها برای ملت ایران بلکه برای همه ملتهای آزاده و مسلمان جهان الهامبخش است و آینده را به نفع جبهه حق رقم خواهد زد. همین الان بعد از توقف جنگ، محمولههایی از سراسر اروپا و آمریکا به اسرائیل میرسد. حتی همسایههایی که باید همپیمان باشند، به ما جفا کردند اما ما طرف مقابل را به جایی رساندیم که خودش خواهان توقف جنگ شد.
در حوزه دیپلماسی، تجربه مذاکره با غرب و اروپا (از برجام تا اینستکس) نشان داد آنها به تعهدات خود پایبند نیستند و مذاکره از موضع ضعف فقط به تحقیر و زیان ملت ایران میانجامد. مذاکره فقط زمانی معنا دارد که ایران قدرتمند باشد و از موضع اقتدار وارد شود. تجربه تاریخی (مانند جنگ هرات) نشان داده عقبنشینی و اعتماد به وعدههای غرب، فقط منجر به از دست دادن منافع ملی میشود.
بهنظر من گفتوگو فعلا معنایی ندارد و باید با قاطعیت ایستادگی کرد. حتی در حوزه سیاست و دیپلماسی نیز باید تهاجمیتر عمل کنیم. چون این خاصیت قدرتهای بزرگ دنیاست که اگر عقبنشینی کنید، تا نابودی آبرویتان پیش میآیند.
نمونه تاریخی این موضوع را در جنگ دوم هرات میبینیم؛ جایی که کوتاه آمدیم و مطالبات تحقیرآمیز آنها را پذیرفتیم؛ از جمله اینکه شاه باید در مسجد جامع رسما عذرخواهی کند، پیمان اقتصادی را امضا نماید و اقتصاد کشور را در اختیار آنها بگذارد. حتی فردی را که در مرز مأمور سفارت انگلستان را اشتباهی و ندانسته و نشناخته بازداشت کرده بود، باید نهتنها برکنار بلکه بهشدت مجازات میکردیم. انواع تحقیرها و حقارتها را به قاجارها تحمیل کردند.
به باور من در شرایط فعلی، مطلقا زمان مناسبی برای مذاکره نیست. ما از لحاظ نظامی و در دفع دشمن موفق بودیم و ۴۶سال است ایستادگی کردهایم. امروز نیز با پشتوانه بزرگ مردمی روبهرو هستیم. درحالیکه وزیر خارجه فرانسه صراحتا میگوید اگر ایران به میز مذاکره بازنگردد باید تسلیم شود. این مذاکره نیست بلکه تحمیل است. آنها نه فقط موضوع هستهای بلکه خواهان توقف کامل برنامه موشکی و حتی مسائل منطقهای هستند و رژیم اشغالگر نیز همین مطالبات را دارد. اروپاییها هم دقیقا همین مسیر را دنبال میکنند.
پشت تمام گروههای تجزیهطلب نفوذی و داخلی، کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا و رژیم اشغالگر قرار دارند. در همین جنگ اخیر، بخشی از عملیات توسط جاسوسها و گروهکهای تجزیهطلب انجام شد. منافقین، برخی گروههای کرد و دیگر گروههای تروریستی در فرانسه و آلمان پایگاه دارند و آموزش میبینند. با این شرایط، چطور میتوان با این کشورها وارد مذاکره شد؟
آنها تهدید میکنند که اگر مذاکره نکنید، با یک نامه اسنپبک را فعال میکنند و تحریمها بازمیگردد. حتی میگویند مذاکره با آمریکا ایرادی ندارد اما باید منافع اروپا هم لحاظ شود. این یعنی وقاحتی آشکار.
در چنین شرایطی، مذاکره معنایی ندارد. شرکت در مذاکره با این منطق، جز تحمیل و تحقیر نتیجهای ندارد. اگر کوتاه بیاییم، آنها تا گرفتن همه امتیازات و حتی پایمالکردن آبروی ملت ایران جلو میآیند. تجربه تاریخی نشان داده که عقبنشینی فقط به تحقیر و زیان منجر میشود. بنابراین معتقدم با ایستادگی ملت و نیروهای نظامی، معادلات را تغییر دادیم و نباید از قدرت خود غافل شویم یا یک لحظه از قوی شدن غفلت کنیم؛ چه در انسجام داخلی، چه در قدرت نظامی و چه در بازاریابی اقتصادی.
این جنگ به ما یاد داد که دشمن هرگز نمیخوابد و دائما در فکر توطئه و ضربه زدن است. ما هم نباید غافل شویم. محکم میایستیم و انشاءالله با قدرت از این برهه تاریخی عبور خواهیم کرد.