در سال ۱۴۰۱ استاندار وقت اصفهان خبر از تخلیه ۱۰۰مدرسه در این استان به دلیل فرونشست زمین داد. در همان سال مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز اعلام کرد که بالغ بر ۳۷۱ مرکز آموزشی در اصفهان در وضعیت خطرناک فرونشست زمین قرار دارد. سال ۱۴۰۳ مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان اصفهان هم گفت که خطر وقوع فرونشست به تخلیه ۴۲ مدرسه در سطح استان منجر شده است.
حالا دوباره رئیس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با هشدار درباره تشدید بحران فرونشست در اصفهان، از تخلیه کامل شهرک نیروی هوایی و ۴۰ مدرسه از ۲۸۵مدرسه در مناطق فرونشستی خبر داد و تاکید کرد: در صورت عدم اقدام فوری، ممکن است تا سهمیلیون نفر از جمعیت استان نیاز به تخلیه داشته باشند. بهگفته علی بیتاللهی، این پدیده همچنین ۲۸۸ مسجد و نزدیک به ۳۰۰مؤسسه آموزشی را تحت تاثیر قرار داده است.
بررسیهای میدانی نشان میدهد ترکهای عظیم در دیوارهای ساختمانها بهگونهای است که حتی عبور دست از میان آنها ممکن است. نکته حائز اهمیت در مورد فرونشستها این است که دلایل و عوامل آن کاملا مشخص هستند و معلوم نیست چرا هیچ سازمان و مسئول و نهادی برای انجام کار یا جلوگیری از ادامه بحران اقدامی نمیکند. کارشناسان متفقالقول معتقدند که برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، بهویژه از حدود ۴۰۰۰ حلقه چاه در امتداد مسیر زایندهرود، یکی از علل اصلی بروز این مشکل است. همچنین، قطع جریان دائمی زایندهرود از سال ۱۳۹۷ تغذیه سفرههای زیرزمینی را متوقف کرده و توسعه باغات در بالادست نیز بخشی از حقابه زایندهرود را مصرف میکند.
براساس گزارشها، کسری مخزن آبخوان دشت اصفهان به سه میلیارد مترمکعب رسیده و پیشبینی میشود اگر روند فعلی ادامه یابد، تا سال ۱۴۰۹ و حداکثر تا ۱۴۱۵ آبی در آبخوان باقی نمانده و اصفهان به بیابانی غیرقابل نفوذ تبدیل شود. با این حال برای مقابله با این بحران، راه حل و پیشنهاداتی شامل احیای زایندهرود برای تامین جریان حداقلی آب، کنترل برداشت آب از چاهها با نصب کنتورهای هوشمند و کاهش ۱۰درصد برداشت و اجرای پروژههای تغذیه مصنوعی سفرهها ارائه شده اما عملی نشده است.
داخل شهر در خطر مستقیم
استاندارد جهانی فرونشست، چهار میلیمتر در سال است که نشاندهنده بحران محسوب میشود. در حالی که نرخ فرونشست در اصفهان در برخی نقاط به ۱۸.۴سانتیمتر یعنی ۱۸۴ میلیمتر در سال رسیده که ۴۵برابرنرخ جهانی است.اگرچه اندازهگیریهای جدیدتر عدد ۱۵.۸سانتیمتر را نشان میدهند اما این کاهش بهمعنای بهبود وضعیت نیست، بلکه نشان از متراکمترشدن و نزدیکترشدن به «مرگ آبخوان» دارد. این پدیده محدود به حاشیه شهر نیست و داخل محدوده شهری اصفهان را بهطور جدی دربرگرفته است. مناطق شمالغرب تا شمال شرق شهر و مناطقی مانند دولتآباد، حبیبآباد و بخشهایی از بافت تاریخی بیشترین آسیب را میبینند.
تهدیدی ملی در قلب میراث
در آخرین گزارش رسمی منتشرشده، شمار بناهای تاریخی استان اصفهان بیش از بیست هزار اثر برآورد میشود که از این میان شش هزار بنا در معرض خطر مستقیم فرونشست هستند. بر همین اساس وزارت میراث فرهنگی نیز اعلام کرده حدود چهار هزار اثر تاریخی دیگر درسراسرکشور با تهدید فرونشست مواجهاند. این ارقام بهتنهایی نشان میدهد که بحران فرونشست دیگر محدود به یک منطقه یا چند بنا نیست، بلکه تهدیدی ملی است که قلب میراث ایران را نشانه گرفته است. بهگفته دکتر تورج حاجیرحیمیان، کارشناس شهرسازی، یکی از نخستین نقاط ضعف در مدیریت بحران فرونشست،نبود شفافیت دادههاست.
او به «جامجم» میگوید: «اگر اصفهان تا این حد در معرض تهدید است، چرا تاکنون نقشه ملی اولویتبندی بناهای تاریخی آسیبپذیر منتشر نشده است و وزارت میراث فرهنگی که متولی مستقیم حفاظت از این گنجینههاست، بهجای انتشار عمومی دادهها، اغلب به کلیگویی بسنده میکند!» این کارشناس شهرسازی تاکید میکند: «کارشناسان امر، بارها اعلام کردهاند که اطلاعات پایشهای ماهوارهای و زمینی وجود دارد اما به دلایل نامعلوم در دسترس عموم قرار نمیگیرد. انتشار چنین دادههایی میتوانست هم فشار افکار عمومی برای تخصیص بودجه بیشتر را افزایش دهد و هم نهادهای مسئول را به پاسخگویی وادار کند. این سکوت پرسشبرانگیز است.»
دکتر حاجی رحیمیان تصریح میکند: «فرونشست بهصورت ترکخوردگی، نشست نامتقارن و کجی ستونها در بناهای تاریخی ظاهر شده است. بهعنوان مثال، در مسجدسید، دیواره غربی و گنبد ترک خورده؛ در مسجد امام تا ۱۱ سانتیمتر کجی ستون گزارش شده و پیشبینی میشود سیوسه پل تا ۳۰ سانتیمتر و میدان نقشجهان تا ۵۴ سانتیمتر فرونشست تجمعی را تجربه کنند. این اختلاف نشستها باعث بروز «شکست» در سازههای تاریخی میشود.» وی میگوید: «منارههای تاریخی بهدلیل ارتفاع زیاد و فونداسیون خاص، در برابر کوچکترین نشستها بسیار آسیبپذیر هستند و احتمال کجشدگی یا تخریب آنها حتی با یک زلزله کوچک بهشدت افزایش مییابد. این بحران تنها بناهای منفرد را تهدید نمیکند. براساس آمار رسمیای که بنده دارم حدود ۲۸۵ مدرسه، نزدیک به ۳۰۰ مسجد، ۳۷ کتابخانه، سهبیمارستان اصلی و ۱۹ جایگاه سوخت در پهنههای با نرخ بالای فرونشست قرار دارند که بسیاری از آنها تخلیه شده یا در معرض خطر هستند. این امر حیات شهری را مختل میکند.»
بحران فرونشست در اصفهان تنها یک مشکل زیستمحیطی یا عمرانی نیست؛ این پدیده یک «بمب ساعتی خاموش» است که در حال بلعیدن تمدنی چندهزارساله است. نجات اصفهان تنها بهمعنای حفظ تعدادی بنا نیست، بلکه حفاظت از هویت تاریخی ایران و حافظه جمعی ملتی است که بخش عظیمی از فرهنگ خود را در این شهر به ودیعه گذاشتهاند. این مبارزه تنها با عزم ملی، مدیریت علمی و مشارکت همگانی قابل پیروزی خواهد بود.