حل این معضل،تنها با وضع مقررات محدودکننده میسر نیست و نیازمند یک عزم ملی برای حفظ میراث تاریخی، ترویج فرهنگ معماری بومی و آگاهسازی عمومی درباره پیامدهای انتخابهای نامناسب در حوزه ساختوساز است.
روندکلی ساختوساز درقم بدون احتساب پروژههای ملیمسکن منفی است.عوامل کلان اقتصادی وقیمت بالای زمین توجیهپذیری ساختوساز را کاهش دادهاند. پروژههای بزرگ مانند نهضت ملی مسکن که درتعریف اولیه قراراست۳۰هزار واحد در ۱۵۰۰بلوک ساخته شوند فقط قدری آمار را بهطور مصنوعی بهبود بخشیدهاند. در این میان، کمرنگشدن معماری ایرانی ــ اسلامی، یکی از مهمترین معضلات در شهرسازی به شمار میآید؛ مسألهای که تنها مختص قم نیست و یک چالش ملی است. عوامل اصلی شامل شبیهسازی شهرها که در صنعتیشدن، مصالح یکسان وتغییر نیازهابه چشم میخورددرکنار تخریب بافتهای تاریخی بهعنوان مصادیق هویت و تبلیغ سبکهای بیگانه همگی دستبهدست هم دادهاند تا تمایز میان شهرها از بین برود.
هویت گمشده
متاسفانه درحالحاضر در شهر قم،براساس یک چشموهمچشمی که به راه افتاده، استفاده ازمعماری رومی برای نمای ساختمانها بهشدت افزایش یافته است. نامناسببودن معماری رومی برای تمام استانهای ایران با هویت و فرهنگ بومی این سرزمین سازگار نیست و به آشفتگی بصری و بیروحشدن شهرها منجر شده است. از دیدگاه کارشناسان، این معماری نشانهای از تجملگرایی و دوری از ارزشهای اصیل ایرانی ــ اسلامی مانند سادگی و معنویت است.ضمن اینکه این نوع از ساختوسازها مخاطراتی هم در مناطق زلزلهخیز به همراه دارد.استفاده ازسنگهای سنگین دراین نما،وزن کلی ساختمان رابهطور قابلتوجهی افزایش میدهد. اتصال نامناسب این مصالح سنگین به بدنه سبکتر ساختمان مثل آجرها، خطر ریزش و سقوط در هنگام زلزله را شدیدا بالا میبرد و ایمنی ساکنان و عابران را تهدید میکند.
کمرنگ شدن معماری بومی
چندی قبل معاون شهرسازی شهرداری قم صراحتا اعلام کرده بود که اگر پروژههای بزرگ ملی مانند نهضت ملی مسکن، بهویژه پروژه ۵۶۰ هکتاری را از آمار خارج کنیم، روند ساختوساز در این استان طی دو سال اخیر منفی بوده است. این نشان میدهد بخش خصوصی و ساختوسازهای خرد با رکود مواجه هستند.دلیل این رکود، بیشتر به عوامل کلان اقتصادی مانند قیمت بالای زمین بازمیگردد که ساختوساز را برای بسیاری از مالکان توجیهناپذیر کرده است. از سوی دیگر، سیاستهای سختگیرانهتر شهرداری در برخی مناطق، مانند کاهش سطح اشغال و تعداد طبقات مجاز نیز موجب انصراف برخی مالکان از ساختوساز شده است. در نقطه مقابل، سیاستهای تشویقی در بافتهای فرسوده مانند افزایش طبقات مجاز، توانسته موجب رونق نسبی در این مناطق شود.
به گفته مهندس پژمان حاتمی، معمار و برنامهریز شهری، کمرنگشدن معماری بومی در ایران، نتیجه مجموعهای از تحولات گسترده است که قم نیز از آن مستثنی نیست.او به همسانسازی جهانی شهرها گریزی زده و به جامجم میگوید: «در گذشته معماری تحت تأثیر مکان، یعنی اقلیم، جغرافیا و فرهنگ محلی شکل میگرفت، اما با صنعتیشدن، گسترش شهرنشینی و یکسانشدن مصالح، عامل زمان بر مکان غلبه کرده است. ورود خودرو، سیستمهای تهویهمطبوع مدرن و نیاز به ساختوساز انبوه، باعث شده بافتهای جدید شهری در ایران شبیه به یکدیگر و شبیه به شهرهای دیگر کشورها شوند.»
این معمار ادامه میدهد: «یک پارادوکس بزرگ اینجاست که از یکسو شعار معماری ایرانی ــ اسلامی داده میشود، اما از سوی دیگر با بافتهای تاریخی که مصادیق عینی این هویت هستند، بهصورت غیرمسئولانهای برخورد میشود. زمانی که بافت تاریخی شیراز تخریب میشود، درواقع هویت کالبدی شهر از بین میرود.»
مهندس حاتمی با تاکید بر اینکه معماری ایرانی ــ اسلامی محصول شرایط تمدنی است، توضیح میدهد: «به باور صاحبنظران، معماری هر دوره، محصول مجموعه عوامل تمدنی و سطح توسعهیافتگی جامعه است. نمیتوان با شعار و دستورالعمل، معماری اصیل خلق کرد. معماری واقعی باید از درون جامعه و براساس نیازها و ارزشهایش بجوشد، نه اینکه بهصورت فرمولی تحمیل شود.»
ناهمگونی معماری رومی
نمای رومی با هویت تاریخی و فرهنگی شهرهای ایران بیگانه است.این سبک که نمادی از قدرت وشکوه امپراتوری روم است، با ویژگیهای معماری ایرانی ــ اسلامی مانند سادگی، معنویت و درونگرایی در تضاد است. این نما شهر قم را به یک کتاب آشفته تبدیل میکند که هر ساختمان بیاعتنا به همسایه خود، حرفی نامربوط میزند.از دیدگاه جامعهشناسان، این سبک معماری پاسخی به «سندرم تجملگرایی و کاخنشینی» در جامعه است که با ارزشهای اسلامی سازگاری ندارد. درفرهنگ اصیل ایرانی، خانه محل آسایش بود، نه ابزاری برای فخرفروشی.وقتی ساختمانها بدون توجه به بافت و تاریخ شهر و تنها برای جلوهگری فردی ساخته میشوند، نتیجهای جز ناهماهنگی و ناهنجاری بصری نخواهد داشت. این آشفتگی، به باور کارشناسان، میتواند بر آرامش روانی و فرهنگ ساکنان شهر تأثیر منفی بگذارد.
مخاطرات در مناطق زلزلهخیز
آنطور که کارشناسان شهرسازی میگویند، استفاده گسترده از سنگ در نمای رومی، دو خطر عمده برای مناطق زلزلهخیز در کل ایران ایجاد میکند.مصالح سنگین مورد استفاده در نمای رومی مانند سنگ تراورتن، وزن زیادی بر اسکلت ساختمان تحمیل میکند.این افزایش وزن،فشاربیشتری برساختمان آورده وعملکرد آن رادربرابر نیروهایجانبی زلزله تضعیف میکند. اصلیترین خطر، نحوه اتصال این نما به بدنه ساختمان است.چون بدنه اصلی ساختمان از مصالح سبکتری مانند آجر ساخته میشود، متصلکردن سنگهای سنگین به این دیوارهای سبک،حتی با استفاده از پیچ وملاط، بهطور ذاتی آسیبپذیر است. با گذشت زمان و تحت تأثیر عوامل جوی، احتمال سستشدن اتصالات وجود دارد.درهنگام زلزله، این سنگهای سنگین بهراحتی کنده شده و با سقوط از ارتفاع، جان ساکنان و عابران را بهشدت تهدید میکنند.درهمین راستا یک کارشناس سازه هشدارمیدهد:«در کوچههای ۱۰متری ما ساختمانهایی با ارتفاع بیش از ۲۰متر وجود دارد که با کوچکترین لرزهای جان بسیاری از افراد را به خطر میاندازد؛ حالا فکر کنید هرکدام از این ساختمانها در زمان زلزله مانند یک جنگنده چند تن سنگ(بمب) بر سر مردم بریزد.»