به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از آخرین روزهای مرداد سال ۱۴۰۲ و با شکایت فرزندان مرد سالخوردهای در دادسرای محمودآباد مازندران آغاز شد. یکی از پسران این مرد در شکایت خود گفت: عصر ۱۳ مرداد حال پدرم نامساعد شد و او را با اورژانس به بیمارستان رساندیم که به ما گفتند پدرمان احتمالا با مواد دارویی و آرامبخش و مخدر دچار مسمومیت شده و این موضوع باعث اختلال در سطح خون او شده است. پدرم پس از پنج روز بستری از بیمارستان مرخص شد اما سه روز بعد به طرز مشکوکی فوت کرد. با توجه به اختلال دارویی به وجود آمده و سرحال بودن پدرمان به موضوع مشکوک هستیم.با تحقیق از همسر صیغهای او به نام کلثوم وی مدعی شد: همسرم بدن درد داشت و قرص سرماخوردگی خورد اما حالش خوب نشد و با کمک دخترش او را به بیمارستان رساندیم و بعد از مرخص شدن هم فوت کرد .
همزمان با شروع تحقیقات در این پرونده، خانواده مرد دیگری با حضور در دادسرا اعلام کردند پدرشان به طرز مشکوکی فوت شده و چون در آن زمان مدرکی نداشتند شکایت نکردند اما حالا که متوجه شدهاند پیرمرد دیگری هم به همین شیوه فوت کرده و نیز به دلیل اینکه همسر صیغهای این مرد هم کلثوم اکبری بوده به ماجرا مشکوک هستند.
با کشف این سرنخها کلثوم به اداره آگاهی احضار شد و این بار لب به اعتراف گشود و گفت: پس از مشاجره لفظی با همسر آخرم عصبانی شدم و قرصی را در دوغ حل کردم و به او خوراندم و ساعت ۴ صبح هم متوجه فوت او شدم.
متهم در ادامه اعترافاتش مدعی شد یک بار هم قصد کشتن یکی دیگر از شوهرانش را داشته که او متوجه شده و در اجرای نقشهاش ناکام مانده است. این مرد مورد تحقیق قرار گرفت که اظهار داشت: کلثوم همسر صیغهای من بود. ساعت
۱۰ شب او به آشپزخانه رفت و دو لیوان شربت نیشکر آورد. شربت من غلیظتر بود که به موضوع مشکوک شدم. وقتی کمی از آن را مزه کردم و متوجه شدم زبانم بیحس شده، به او گفتم داخل شربت چه ریختی که محتویات لیوان را بیرون ریخت و گفت به من مشکوک شدی؟ بعد خودم را روی تخت به بیهوشی زدم. پس از چند بار صدا کردن من، متوجه شدم با روسری قصد خفه کردن مرا دارد که با او درگیر شدم و وقتی دید نتوانسته نقشهاش را اجرا کند از محل گریخت. با افشای جنایتهای کلثوم، خانواده شوهران قبلی او با حضور در دادسرا به اتهام قتل پدرشان از این زن شکایت کردند که او در ادامه به قتل ۱۱ شوهر خود و همچنین اقدام به قتل یکی از شوهرانش اعتراف کرد .او درباره قتل یکی از شوهران خود گفت این مرد به دخترم توهین کرد و من هم در شربت الکل ریختم و وقتی حالش بد شد نقشهام را اجرا کردم. کلثوم با انتقال به محلهای قتل و بازسازی صحنههای جنایت در اعترافاتش گفت: ابتدا شوهرانم را با قرص بیحال و بعد با حوله یا بالش خفه میکردم. سپس مهریه و نفقهام را میگرفتم و آن را به دامادم میدادم، چون از او میترسیدم.
بعد از قتل شوهرانم ازفرزندان آنها، پول، زمین،سکه ووسایل خانه رابه عنوان مهریه ونفقه میگرفتم.داماد و دختر کلثوم احضار شدند و درتحقیقات مشخص شد دراین ماجرا نقش نداشتهاند و برای آنها قرار منع تعقیب صادر گردید.
کلثوم در آخرین دفاع با قبول اتهاماتش مدعی شد جنون به او دست میداده است. این در حالی است که پزشکی قانونی سلامت روان او را تایید کرده بود. وکیل تسخیری متهم هم در دفاع از او گفت موکلم میگوید از شوهران خود محبتی نمیدیده و همین باعث عقده او شده و از جنس مخالف بیزار شده بود. پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام قتل ۱۱ نفر و شروع به قتل یک نفر به شعبه دوم دادگاه کیفری یک مازندران ارسال شد. در جلسه دادگاه ۱۰ نفر از اولیای دم درخواست قصاص کردند و اولیای دم یکی از قربانیان هم دیه خواستند. همچنین برای متهم پرونده شخصیت تشکیل شد که در آن به وضعیت خاص زندگی، ازدواج ناموفق اولیه، عدم احساس محبت در خانواده، مرگ فرزند و همچنین سابقه سقط جنین اجباری از دلایل ارتکاب این قتلها اشاره شده بود. همچنین مشخص شد کلثوم ابتدا قرص قند را در شربت یا دوغ حل کرده و پس از بیحالی و ضعف مقتولان آنها را با حوله یا بالش خفه میکرده که سن قربانیان باعث میشدخانوادهشان پیگیر ماجرانشوند تا اینکه خانواده آخرین قربانی به موضوع شک کرده و با شکایت آنها راز جنایتها فاش شد.کلثوم در جلسه دادگاه با ابراز ندامت از کارهای خود گفت توبه کرده است .
یکی از وکلای متهم هم در دفاع از اوگفت با توجه به وضعیت روانی موکلم و همچنین تلقینپذیری وی درخواست بررسی بیشتر سلامت روانی او را دارم. قضات دادگاه در پایان وارد شور شدند و اورابه اتهام ارتکاب ۱۱جنایت و با توجه به رضایت یکی از اولیای دم به ۱۰ بار قصاص، پرداخت دیه به اولیای دمی که رضایت دادند و همچنین ۱۰ سال حبس به دلیل شروع به قتل یکی از شوهرانش محکوم کردند. این رأی قابلیت اعتراض در دیوان عالی کشور را دارد.