میدان جنگ فرسایشی
چهارمین سال جنگ، اوکراین را با تلفات انسانی سنگینی روبهرو کرده است. منابع غربی اذعان دارند شمار کشتهشدگان روزانه نیروهای اوکراینی همچنان بالاست. در مقابل، اقتصاد روسیه با وجود فشارهای گسترده غرب، نهتنها دوام آورده بلکه با رشد ۲.۵درصدی تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۵، نرخ بیکاری ۲.۶درصدی و تزریق درآمدهای نفت و گاز به بودجه عمومی، نوعی عایق اقتصادی برای ماشین جنگی خود ساخته است. کییف از بازپسگیری ۱۶۰کیلومتر مربع در پوکروفسک خبر میدهد اما گزارشها حاکی از پیشروی نیروهای روسیه در خارکیف و زاپوریژیاست. نبرد به تعبیری تبدیل به یک دوئل بیپایان شده که در آن، هر دو طرف هزینه میدهند اما هیچیک به برتری قاطع دست نمییابد. در این میان، اروپا با ابزارهایی چون تحریم اقتصادی و مانورهای دیپلماتیک تلاش میکند ابتکار عمل را بهدست بگیرد اما هرچه بیشتر پیش میرود، خود را در بنبست ژئوپلیتیک عمیقتری میبیند.
اقتدار نمایشی
در همین راستا چندی قبل اورسولا فوندرلاین رئیس کمیسیون اروپا با غرور از بسته تحریمی تازهای رونمایی کرد که هدفش را بستن شیر گاز کرملین عنوان کرد. در این بسته، ممنوعیت کامل واردات LNG روسیه از ژانویه ۲۰۲۷ یکسال جلو انداخته شده، سقف قیمت نفت خام به ۵۰دلار کاهش یافته، ۱۱۸کشتی ناوگان سایه روسیه تحریم شده و فشارهای حقوقی بر پالایشگاهها و تجار نفتی چین و هند افزایش یافته است. این بسته بیش از آنکه یک ضربه کاری باشد، بازتاب استیصال اروپاست. اتحادیه اروپا از فوریه ۲۰۲۲ تاکنون ۱۸بسته تحریمی دیگر را اجرا کرده بود؛ از حذف بانکهای روسیه از سوئیفت تا ممنوعیت واردات زغالسنگ و فناوری هستهای اما هیچکدام نتوانستهاند اقتصادروسیه رافلج کنند.گزارشهای اخیر بروکینگز و چتمهاوس میگویند این تحریمهابیش ازآنکه مانع شوند، تنها نوعی تورم وارداتی برای خوداروپا به ارمغان آوردهاند.اروپا حدود ۴۰درصد نیاز LNG خود را از روسیه تأمین میکند و قطع ناگهانی این جریان میتواند قیمت انرژی را تا ۲۰درصد در زمستان پیش رو بالا ببرد. مجارستان و اسلواکی حتی تهدید کردهاند این بسته را وتو میکنند و همین موضوع شکافهای درون اتحادیه را عمیقتر کرده است. روسیه نیز با چرخش کامل بهسمت آسیا،صادرات خودبه چین وهند را۴۰درصد افزایش داده و با تخفیفهای جذاب، حتی مشتریان جدیدی پیدا کرده است.
جنگ آسمانها
در کنار جنگ اقتصادی، شرق اروپا در روزهای اخیر شاهد تنشهای هوایی کمسابقه بوده است. استونی، لهستان و رومانی از نقض حریم هوایی خود توسط جنگندهها و پهپادهای روسی خبر دادهاند. این رویدادها گرچه با واکنش تند دبیرکل ناتو و درخواستهای لهستان برای فعال شدن ماده۴ همراه شد اما هنوز به اقدام جمعی قاطعی منجر نشده است. اروپا این نقضها را بهانهای برای افزایش بودجه دفاعی و استقرار نیروهای بیشتر در مرزهای شرقی کرده اما منتقدان میگویند این رویکرد در نهایت به وابستگی بیشتر اروپا به آمریکا منجر میشود؛ وابستگیای که حالا در سایه حضور دوباره دونالد ترامپ در قدرت، بیش از همیشه شکننده است. ترامپ بار دیگر اعلام کرده جنگ اوکراین مسأله اروپاست و واشنگتن قصد ندارد هزینه بدهد. این موضع، هم شکاف داخلی غرب را عمیقتر کرده و هم برای مسکو پیامی از ضعف وحدت غربیها فرستاده است.
اروپا در برزخ استراتژیک
تحریمهای LNG و هیاهوی نقض حریم هوایی دو روی یک سکهاند؛ تلاشهایی پرهیاهو اما فاقد راهبرد نهایی. روسیه توانسته است با سیاستهای مالیاتی و یارانهای، افکار عمومی داخلی را همراه نگهدارد و تحریمها را بهعنوان تجاوز غرب بازنمایی کند. در مقابل، اروپا با خطر زمستان سخت، تورم بالا و اعتراضات اجتماعی روبهروست.
در نهایت، جنگ اوکراین برای غرب دیگر صرفا یک بحران امنیتی نیست؛ به آزمایشگاهی تبدیل شده که میزان تابآوری اقتصادی و وحدت سیاسی اروپا را میسنجد. هرچه جنگ طولانیتر میشود، خطر فرسایش این وحدت و رشد پوپولیسم ضدجنگ در کشورهای اروپایی بیشتر میشود. شاید بزرگترین بازنده این نبرد فرسایشی نه اوکراین باشد و نه روسیه بلکه انسجام غربی باشد که از ۲۰۲۲ تاکنون زیر فشارهای بیامان اقتصادی و نظامی قرار گرفته است.