بنابراین بعید است ظرف چند روز باقیمانده تحول جدیدی رخ دهد. بنابراین ما باید اقدامات دیپلماتیک و ترمیم روابط با آژانس را در اسفند ۱۴۰۳ انجام میدادیم نه اکنون. امروز باید وارد دوران پس از بازگشت احتمالی قطعنامهها شویم و بررسی کنیم که در این شرایط چه باید کرد.بهنظر من باید مذاکرات بیشتری با آژانس داشت و در عین حال حساب ویژهای بر موضع چین و روسیه باز کرد، که احتمالا قطعنامهها را اجرا نخواهند کرد. تمرکز نیز باید بر اتکا به مردم و انجام اصلاحات اقتصادی برای ایجاد زمینههای تقویت تولید ملی باشد. اگر با افزایش تولید ملی بتوان تحریمها را کماثر کرد، در آن صورت توان مقاومت در برابر فشارهایی که از طریق مکانیسم ماشه اعمال میشود افزایش مییابد و احتمالا میتوان این مقطع تاریخی را پشت سر گذاشت.
اروپا و آمریکا تصمیم خود را گرفتهاند و فعلا بازی سیاسی میکنند. اراده سیاسی آمریکا بر اروپا تحمیل شده است. اروپاییها عملا در همراهی با آمریکا تلاش میکنند جمهوری اسلامی ایران را مهار کنند و موضوع هستهای را دستاویزی برای این اقدام کردهاند. همانطور که اشاره شد در صورتی که مکانیسم ماشه فعال شود، بهترین اقدام بازگشت به مردم و تقویت پشتوانه داخلی است، نه قطع همکاری با آژانس یا خروج از انپیتی چراکه خروج از انپیتی اقدامی اشتباه و بحرانزا خواهد بود. زیرا با این اقدام در عمل دشمنان خود را افزایش میدهیم و روسیه و چین که قرار است با ما همکاری داشته باشند در آن صورت با غرب همراه میشوند. قطعا خروج ایران از انپیتی با مخالفت چین و روسیه مواجه میشود. بنابراین راهکار درست، ادامه دیپلماسی و همکاری با کشورهایی چون چین، روسیه، آفریقای جنوبی و برزیل در چارچوب بریکس و تلاش برای جلب حمایت کشورهایی مانند هند برای بیاعتنایی به اجرای قطعنامههاست. در داخل نیز باید با اصلاحات اقتصادی، تابآوری مردم را در برابر مشکلات پیش رو افزایش داد.