محمد کشتی آرای، عضو کمیسیون تخصصی طلا و جواهر و رئیس سابق اتحادیه طلا و جواهر کشور در گفتوگوی تفصیلی با جام جم آنلاین به تمامی سوالات پیرامون این موضوع واکنش نشان میدهد و هشدارهایی هم در رابطه با سرمایهگذاری روی برخی از پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا هم دارد.
بحثهای داغ اقتصادی روی طلا و دلار متمرکز است. شاید این سؤال تکراری به نظر برسد، اما پیشبینی شما از قیمت طلا حداقل در دو ماه آینده چیست؟
در دنیا مسائل سیاسی و اقتصادی تاثیرگذارترین عامل در تعیین قیمت جهانی طلا هستند. اگر جنگی رخ دهد یا تنش سیاسی در جهان شکل بگیرد، قیمت تحتتاثیر قرار میگیرد. همچنین شاخصهای اقتصادی آمریکا مثل نرخ بیکاری یا نوسانات بازار سهام از عوامل عمده در تعیین قیمت طلا محسوب میشود. در تمام دنیا قیمت طلا از دو عامل اصلی تشکیل میشود: قیمت جهانی و قیمت ارز داخلی. در ایران، اما شرایط خاصی حاکم است. در سالهای گذشته نوسانات ارزی و رشد شدید نرخ ارز باعث شده قیمت طلا و سکه از حاصل ضرب قیمت جهانی در نرخ ارز تعیین شود. علاوهبر این، عرضه و تقاضا هم نقش دارد. باتوجه به شرایط موجود، اگر اتفاقی سیاسی رخ دهد که جایگاه ایران را تقویت کند، ارزش پول ملی افزایش پیدا میکند. وقتی ارزش پول ملی بالا برود، نرخ ارز کاهش مییابد، اما در شرایط کنونی که کشور درگیر هزینههای جنگی و مشکلات تولید است، ارزش پول ملی تضعیف شده و به دنبال آن قیمت طلا، سکه و ارز افزایش پیدا میکند. نابسامانی در تولید، مشکلاتی مثل ناترازی برق و عدم تخصیص ارز برای واردات مواد اولیه نیز بر این روند اثرگذار بوده و باعث کاهش ارزش ریال شده است.
در مورد دو ماه آینده باید گفت متغیرهای زیادی وجود دارد که پیشبینی را بسیار دشوار میکند. برخی اتفاقات مثل شروع ناگهانی جنگها قابل پیشبینی نیست و تاثیر مستقیم بر قیمت میگذارد. اگر هیچ اتفاق خاصی رخ ندهد، قیمتها تغییر عمدهای نخواهد داشت.
قیمت سکه هم همچنان با حباب جلو میرود. این حباب تا چه اندازه قابل کنترل است؟
در بحث قیمت سکه، علاوهبر مقدار طلای موجود در آن، عامل عرضه و تقاضا هم موثر است. طبق قانون تنها عرضهکننده سکه در کشور بانک مرکزی است. چون عرضه کمتر از میزان تقاضاست، حباب قیمتی شکل میگیرد. این حباب متغیر است و در شرایط عادی همیشه وجود داشته و خواهد داشت. زمانی که بانک مرکزی برای کنترل بازار دخالت میکند و عرضه را افزایش میدهد، این حباب کاهش مییابد. در حال حاضر نیز بانک مرکزی ثبتنام برای پیشفروش سکه را آغاز کرده که در سررسیدهای ۳۰ آذر، ۳۰ دی، ۳۰ بهمن و ۲۸ اسفند واگذار میشود و قیمت آن بسیار کمتر از نرخ بازار تعیین شده است.
عامل دیگری که اثر گذاشته، حراجهای هفتگی است که توسط مرکز مبادله ارز و طلای بانک مرکزی انجام میشود. عرضه سکه از این طریق باعث شده حباب سکه کاهش یابد. پیشتر هر قطعه سکه حدود ۱۱ میلیون تومان حباب داشت، اما اکنون این رقم به حدود هشت میلیون تومان رسیده است. این حباب سکه به دلایل مشخصی ایجاد میشود. اگر امروز قیمت یک قطعه سکه ۹۴ میلیون تومان باشد و هشت میلیون تومان حباب از آن کسر کنیم، ارزش ذاتی سکه ۸۶ میلیون تومان خواهد بود. این مابهالتفاوت همان حباب قیمتی است که ناشی از تقاضا شکل میگیرد. وقتی تقاضا بالا و عرضه محدود باشد، تفاوت قیمتی به وجود میآید.
یکی از اتفاقات مهم در مدت حداقل دو سال گذشته، ایجاد پلتفرمهای فروش آنلاین طلا است که به خالیفروشی تعبیر میشود. با مشاهده بیلبوردها و تبلیغات گسترده این پلتفرمها در سطح شهر و اتوبانها، از همان ابتدا هشدار داده شد که نباید به این شرکتها اعتماد کرد؛ زیرا فعالیت آنها نوعی خالیفروشی است و یک بار برای همیشه باید تکلیف این پلتفرمها معلوم شود.
با وجود تجربه مستقیم در این زمینه، بارها به مردم توصیه شد که وارد چنین معاملاتی نشوند. ماهیت فروش آنلاین طلا به این صورت بود که خریدار پول پرداخت میکرد، اما مشخص نبود فروشنده واقعا طلای معادل را در اختیار دارد یا نه. هشدارها باعث شد پیش از وقوع یک بحران مالی گسترده، جلوی این فعالیتها گرفته شود. در برنامههای مختلف تلویزیونی بهطور جدی به این موضوع پرداخته و نسبت به تبعات آن هشدار داده شد. مواردی مانند سکه ثامن یا کوروشکمپانی نمونههای قبلی چنین اتفاقاتی بودند که بدون پشتوانه کافی فعالیت کردند و نهایتا مردم متضرر شدند. پس از هشدارها و شکایات متعدد، بانک مرکزی و نهادهای نظارتی وارد عمل شده و بسیاری از این پلتفرمها تعطیل شدند. هرچند برخی از آنها مجوزهایی مانند جواز اتحادیه طلا و جواهر، مجوز اتحادیه کسبوکارهای مجازی و نماد اعتماد الکترونیکی وزارت صمت را دارا بودند، اما مسأله اصلی این بود که به اندازه فروش واقعی خود، ذخایر طلا در اختیار نداشتند. به همین دلیل اکنون فعالیت این پلتفرمها متوقف است و تبلیغاتی از آنها در فضای مجازی دیده نمیشود. با این حال، اگر جایی چنین فعالیتی ادامه داشته باشد، فاقد مجوز رسمی است و مردم باید مراقب سرمایههای خود باشند.
توصیه همیشگی این بوده که خرید طلا باید به صورت فیزیکی انجام شود، اما برای کسانی که تمایل دارند به شکل مدرن و مشابه روندهای جهانی معامله کنند، صندوقهای طلا توصیه شده است. تفاوت اصلی این صندوقها با پلتفرمهای فروش آنلاین در نظارت و سازوکار قانونی است. صندوقهای طلا تحت نظارت بورس فعالیت میکنند، طلا به صورت فیزیکی در انبار نگهداری میشود و مقدار مشخصی به بورس کالا عرضه میگردد. خریداران میتوانند هر میزان که بخواهند (از یک گرم تا چند کیلوگرم) خریداری کنند.
این معاملات به صورت شفاف ثبت میشود و خریدار میتواند یا طلا را به صورت فیزیکی تحویل بگیرد یا رسید رسمی دریافت کند که نشاندهنده مالکیت مقدار مشخصی طلا در انبار بورس است. برای همین، صندوقهای طلا، گزینهای مطمئنتر برای افرادی هستند که میخواهند در این حوزه سرمایهگذاری کنند. از سوی دیگر، بانک مرکزی نیز از طریق طرحهای پیشفروش سکه، امکان تبدیل سرمایههای خرد به طلا را فراهم کرده است. ثبتنام در این طرحها یکی از روشهای قانونی و مطمئن برای کسانی است که قصد دارند داراییهای خود را به طلا تبدیل کنند.
از جمع شدن تبلیغات این پلتفرمها گفتید، اما همین الان که صحبت میکنیم نامهای جدیدی در رابطه با همین پلتفرمهای فروش طلا در معابر عمومی از جمله مترو تبلیغ میشود.
حتما مجوزهای لازم را کسب کردهاند. در موضوع طلافروشی آنلاین، با توجه به شرایط تورمی کشور بسیاری از مردم تمایل داشتند سرمایههایشان را به طلا تبدیل کنند. تبلیغات گسترده و اغواکننده این پلتفرمها باعث شد توجه زیادی جلب شود. در گذشته خرید طلا به صورت سنتی و از واحدهای شناختهشده انجام میشد، اما با ظهور پلتفرمها، مشکلاتی پیش آمد. بسیاری از این پلتفرمها به میزان فروشی که داشتند، ذخیره واقعی طلا نداشتند؛ مثلا ممکن بود ۱۲ کیلو طلا بفروشند در حالی که چنین موجودی در انبارشان نبود. همین موضوع موجب شد اگر خریدار درخواست دریافت فوری داشت، طلا به او تحویل داده نشود. به دنبال این اتفاقات، ارگانهای نظارتی وارد عمل شدند و مقرر شد پلتفرمها برای فعالیت، مجوزهای لازم را دریافت کنند. همچنین به میزان فروش، باید طلا در بانکهای عامل یا بانک مرکزی سپردهگذاری شود و هر معامله در سامانه تجارت ثبت شود تا خالیفروشی رخ ندهد. این الزام ناشی از تجربیات تلخ سالهای گذشته است که مردم پولهایشان را از دست دادند. به همین دلیل امروز پلتفرمها تحت نظارت بانک مرکزی و بهصورت محدود فعالیت میکنند و دیگر آن گستردگی تبلیغات سابق وجود ندارد. اگر معدودی پلتفرم تبلیغ دارند، باید مطمئن بود که مجوز گرفته و تحت نظارت رسمی فعالیت میکنند.
پس قطعا بهترین سرمایهگذاری در زمینه طلا، استفاده از صندوقها به جای پلتفرمهاست.
بله، صندوقهای طلا سازوکار بورسی دارند و طلا را به صورت فیزیکی در بورس کالا عرضه میکنند. خریداران میتوانند از وزنهای پایین تا بالا خرید کنند و دریافت فیزیکی داشته باشند یا رسید رسمی دریافت کنند. صندوقهای طلا هم برای طلا و هم برای سکه فعال هستند و به دلیل سازوکار امن و شفافیت، مطمئنترین مسیر برای سرمایهگذاری محسوب میشوند.
بهترین نوع سرمایهگذاری در شرایط فعلی همین طلا است؟
طلا ویژگیای دارد که هیچ کالای دیگری ندارد: خاصیت نقدشوندگی. تجربه جنگ ۱۲ روزه اخیر نشان داد کسانی که طلا داشتند، حتی در شرایط کوچ اجباری، امکان نقد کردن یا استفاده از سرمایهشان را پیدا کردند. بهترین شکل سرمایهگذاری در حوزه طلا، خرید فیزیکی است. هرچند برخی روی طلای آبشده اصرار دارند، اما این نوع معامله بیشتر درون صنفی و تخصصی است و فساد زیادی در آن دیده میشود، بهخصوص برای کسانی که دانش کافی ندارند.
یکی از بزرگترین جنجالها مربوط به سکه های پارسیان است که اکنون شک و شبهات زیادی در رابطه با تقلبی و اصل بودن آن است. شما در این شرایط خرید سکههای پارسیان را به مردم جهت سرمایه گذاری توصیه میکنید؟
این قطعات اصطلاحا سکه نامیده میشوند، اما در واقع سکه نیستند و پلاک طلا محسوب میشوند. پلاکهای طلا معمولا ۱۸ عیار هستند، در حالی که سکههای رسمی عیار ۹۰۰ در هزار (حدودا بین ۲۱ و ۲۲ عیار) دارند؛ بنابراین اطلاق سکه به آنها درست نیست. به دلیل دشواری در کنترل و نظارت، جعل و تقلب در این قطعات بسیار زیاد است و حتی در برخی موارد وزن واقعی با وزن درجشده مطابقت ندارد. به همین دلیل برای نگهداری و سرمایهگذاری توصیه نمیشوند. البته اگر کسی بخواهد به عنوان هدیه از واحد مطمئن خرید کند، ایرادی ندارد، اما برای سرمایهگذاری گزینه مناسبی نیست.
به دلیل افزایش قیمت طلا، برخی افراد فرصتطلب اقدام به تولید و عرضه این قطعات تقلبی کردهاند؛ بنابراین مردم باید دقت کنند و تنها از واحدهای مجاز و دارای جواز کسب خرید کنند. درخصوص جواهرات نیز حساسیت بیشتری لازم است.
در بحث نقره نیز بیشتر افراد غیرکارشناس تبلیغ میکنند که خرید نقره در کنار طلا آیندهدار است. نقره هم فلزی گرانبهاست و در یک سال اخیر، بهویژه در شش ماه گذشته، رشد قابلتوجهی داشته است. مانند طلا عمل میکند و تفاوت چندانی ندارد.
پس در زمینه سرمایهگذاری روی نقره هم میتوانیم حساب کنیم؟
بله، اما باتوجه به اینکه قیمت طلا و نقره افزایش یافته، برخی افراد سوءاستفادهگر بیکار ننشستهاند و با ترفندهای مختلف تلاش میکنند سر مردم کلاه بگذارند؛ بنابراین این خود مردم هستند که باید دقت و هوشیاری داشته باشند. سرمایهگذاری روی نقره مانند سرمایهگذاری روی طلا است و تفاوتی ندارد، به شرطی که از واحدهای معتبر و دارای تخصص نقرهفروشی خرید و فروش شود. بسیاری از پلتفرمها بدون تخصص و به صورت غیرمجاز نقره وارد کشور میکنند و در فضای مجازی تبلیغ و عرضه میکنند. این معاملات بدون سند و مدرک انجام میشود و درنهایت خریدار هنگام فروش متوجه میشود کالای خریداریشده تقلبی است یا عیار آن مشکل دارد؛ بنابراین خرید نقره توصیه میشود، اما تنها از واحدهای معتبر با فاکتور رسمی، نام و آدرس مشخص. بسیاری از شکایات ثبتشده در پلیس فتا مربوط به افرادی است که فاقد مجوز هستند. در حالی که طلافروشان مجاز دارای جواز کسب و محل کسب مشخصاند و در فضای مجازی نیز خرید و فروش میکنند، اما به دلیل داشتن جواز کسب، معاملاتشان قابل رهگیری و رسیدگی است. در مقابل، افراد فاقد مجوز صرفا با تبلیغات اغواکننده مردم را جذب کرده و هیچ فاکتور رسمی صادر نمیکنند. اگر روند منطقی طی شود، خرید نقره معمولا به صورت شمش انجام میشود. شمشهای یک کیلویی، پنج کیلویی و ۱۰ کیلویی برای سرمایهگذاران بزرگ وجود دارد. همچنین شمشهای کوچکتر به شکل ساچمه نیز عرضه میشود. نکته مهم در خرید این است که اصالت نقره باید توسط واحد معتبر و متخصص تأیید شود. اگر اصالت داشته باشد، مشکلی ایجاد نمیشود.
موضوع نگرانکنندهای که در این مصاحبه بارها به آن اشاره کردید، سودجویی در زمینه تولید و فروش طلا و ارائه مدلهای تقبلی آن است. چطور میتوان جلوی این روند را گرفت؟
هر گرم طلای ۱۸ عیار اکنون حدود هشت میلیون و ۷۰۰ هزار تومان قیمت دارد. در این شرایط برخی واحدهای غیرمجاز اقدام به تولید مصنوعات تقلبی کردهاند که در آنها موادی غیر از طلا، مانند فنر آهن یا پودر فلزات دیگر بهکار رفته است. این موارد بهعنوان طلا به فروش میرسد و مردم باید هوشیار باشند و فقط از واحدهای دارای جواز کسب خرید کنند.
همچنین نگهداری فاکتور خرید طلا الزامی است. در صورت فروش بدون فاکتور، ممکن است مشکلات امنیتی برای افراد بهوجود آید. درخصوص سکه نیز اخیرا مشاهده شده که برخی از واحدهای غیرمجاز یا حتی در مکانهای غیررسمی اقدام به فروش سکههای فاقد استاندارد کردهاند؛ بنابراین توصیه میشود سکه فقط از طریق ثبتنام بانک مرکزی یا واحدهای مجاز خریداری شود.
سرمایهگذاری در جواهرات را نیز توصیه میکنید؟
در حوزه جواهرات نیز به دلیل لوکس و پرهزینه بودن، مصرف آن محدود به خانوادههای متمکن است و سرمایهگذاری روی آن بازدهی سریع و مستقیم مانند طلا ندارد. جواهرات به دلیل ارزش بالا و قطعات کوچک، بیشتر برای حفظ سرمایه و زیبایی خریداری میشوند. در مجموع، سرمایهگذاری روی طلا زودبازده و نقدشونده است، در حالی که جواهرات این ویژگی را ندارند. با این حال، به دلیل شرایط خاص اقتصادی کشور، هرگونه پیشبینی قطعی درباره قیمت طلا و ارز غیرممکن است. آنچه مسلم است این که در صورت بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی، ارزش پول ملی افزایش خواهد یافت و به دنبال آن قیمت طلا، سکه و ارز کاهش پیدا خواهد کرد، اما در صورت ادامه تنشها، نوسانات در هر جهتی امکانپذیر است. نکتهای که وجود دارد این است که قیمت ارز ممکن است متفاوت باشد، اما بانک مرکزی با توجه به مسئولیتی که در کشور دارد، وظیفه تنظیم بازار ارز و طلا را برعهده گرفته است. بانک مرکزی برای کنترل بازار اقداماتی مانند تزریق یا سیاستهای بازارسازی انجام میدهد، چراکه نرخ ارز پایه و مبنای بسیاری از کالاها و خدمات در کشور است. برای مثال، اگر قیمت دلار افزایش یابد، حتی فروشنده میوه نیز به بهانه بالا رفتن دلار، قیمت پرتقال را افزایش میدهد، در حالی که پرتقال محصول داخلی است. این موضوع بیشتر جنبه روانی دارد و باعث میشود افزایش و کاهش نرخ ارز اثر روانی مستقیم بر بازار بگذارد.
به هر حال نرخ ارز روی همه چیز تاثیرگذار است.
البته نرخ ارز بر کالاهای وارداتی مانند خودرو، ماشینآلات، موبایل و کامپیوتر به صورت واقعی اثرگذار است، زیرا این کالاها منشأ خارجی دارند، اما در مورد کالاهای داخلی، اثرگذاری بیشتر جنبه روانی دارد. بنابراین، پیشبینی دقیق درباره نرخ ارز یا قیمت طلا ممکن نیست. تنها میتوان گفت که احتمال رسیدن به سطوح مختلف وجود دارد، اما زمان و نحوه آن قابل پیشبینی نیست.
جمعبندی شما از بازار طلا و سکه و ارزیابی نهایی شما چیست؟
جمعبندی این است که مردم باید بیش از هر چیز مراقب حفظ سرمایه خود باشند. پولی که با زحمت به دست آمده، باید با بینش اقتصادی مدیریت شود. حفظ سرمایه حتی مهمتر از داشتن آن است. بهعنوان نمونه، فردی از رسانه تماس گرفت و مشورت خواست. او قصد داشت آپارتمانش را بفروشد و طلا بخرد. توصیه شد که آپارتمان خود را نگه دارد، چراکه خود سرمایه است و میتواند از طریق اجاره سودآوری ایجاد کند. مدیریت سرمایه اهمیت زیادی دارد. بسیاری از افراد موفق اقتصادی، سرمایههای خود را در بخشهای مختلف پخش میکنند. تجربه سالهای گذشته نشان داده که افرادی که خانه یا ماشین خود را فروختند و همه سرمایهشان را وارد بورس کردند، به دلیل تمرکز تمام داراییها در یک بخش، متضرر شدند؛ بنابراین باید سرمایه را بهطور متوازن تقسیم کرد؛ بخشی نقد، بخشی طلا، بخشی مسکن و بخشی کالا. این نوع مدیریت میتواند باعث موفقیت در سرمایهگذاری و کسب سود شود. اگر کسی توانایی مدیریت اقتصادی شخصی ندارد، بهتر است با افراد متخصص در حوزههای مختلف مشورت کند تا از سرمایهاش محافظت شود. فروش خانه یا ماشین و تبدیل همه سرمایه به یک بخش خاص، میتواند خطرناک باشد. اصل مهم این است که هر فرد باید مدیر اقتصاد شخصی خود باشد و با تصمیمگیری درست از داراییهایش حفاظت کند.