واقعیت این است که هیچ سیستم حملونقلی برای شرایط اوج یا همان «ماکسیمم» طراحی نمیشود، چراکه هزینههای آن بسیار بالا خواهد بود. بنابراین بخشی از ازدحام ابتدای مهر طبیعی است؛ چراکه ناگهان موج بزرگی از سفرها در زمان و مکان محدود به شهر تحمیل میشود. پرسش اصلی این است چگونه میتوانیم با این وضعیت کنار بیاییم و آن را مدیریت کنیم. کلید حل مسأله در «انطباق» جامعه با شرایط جدید است. این انطباق سه بعد دارد: قوانین و مقررات درست و کارآمد، توسعه تدریجی و منطقی ناوگان حملونقل عمومی و درنهایت، تغییر رفتار و برنامهریزی سفرها از سوی خود شهروندان. تجربه نشان داده صرفا افزودن تعداد اتوبوس و تاکسی نهتنها کافی نیست،بلکه گاهی میتواند خودبه عاملی برای تشدید ترافیک تبدیل شود. بنابراین باید نگاه را از «افزایش وسیله» به سمت «مدیریت تقاضا» تغییر داد.راهکارهای متنوعی برای این مدیریت وجود دارد. یکی از مؤثرترین آنها، آغاز تدریجی سال تحصیلی است؛ یعنی بازگشت مدارس و دانشگاهها بهصورت پلکانی چند روز پیش از اول مهر تا بار سفر یکباره بر شهر تحمیل نشود. تغییر ساعات کاری برخی ادارات و سازمانها نیز میتواند به توزیع متوازنتر ترددها کمک کند. علاوه بر این، استفاده از ابزارهای شهر هوشمند برای هدایت ناوگان به مناطق پرتقاضا و همچنین توسعه طرحهای اشتراک خودرو، ظرفیت جابهجایی را بالا میبرد و ازحضور بیمورد خودروهای تکسرنشین در خیابانها جلوگیری میکند. با وجود این، راهحل اصلی تشکیل یک میز مشترک مدیریت شهری است؛ جایی که نهادهای سیاستگذار، برنامهریزان، مجریان و حتی نمایندگان جامعه کنار هم قرار گیرند و راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت را بهطور یکپارچه اجرا کنند. تنها در چنین ساختاری میتوان از حالت عادت کردن به یک بحران فصلی عبور و به سمت مدیریت عقلانی و پیشگیرانه حرکت کرد.