بااینحال دو سناریو مطرح است، نخست اینکه مکانیسم ماشه را طی یک ماه اخیر که فرصت آن هست، فعال خواهند کرد یا اینکه در سناریوی دوم که اروپاییها بیشتر آن را میپسندند، آن را چند ماهی تمدید خواهند کرد تا بتوانند امتیازات لازم را از ایران بگیرند و بعد با چراغ سبز آمریکا فعال خواهند کرد؛ در هر دو سناریو مکانیسم ماشه فعال خواهد شد. با فعالشدن مکانیسم ماشه، ۶ قطعنامه تحریمی سازمان ملل علیه ایران که با اجرای برجام تعلیق شده بود، بازخواهد گشت. این قطعنامههای تحریمی مربوط به موضوعات اقتصادی نیست و به خود خودی اثرات منفی بر اقتصاد ایران ندارد.
این قطعنامهها به تحریمهای ثانویه آمریکا چیزی اضافه نخواهد کرد. آمریکا در چند سال گذشته با تهدید شرکای ایران، تلاش کرده تا ریسک مبادلات با ایران را افزایش دهد که بازگشت این شش قطعنامه چیز مازادی بر تحریمهای آمریکا نخواهند بود ولی میتواند بهانه ساختگی و جدیدی برای آمریکا ایجاد کند تا بتواند اجماع تحریمی را علیه ایران شکل بدهد. آمریکا تلاش خواهد کرد از بازگشت تحریمهای سازمان ملل، بتوانند بهرهبرداری سیاسی برای تشدید تحریمها علیه ایران استفاده کرده و شرکای تجاری ایران را وارد به کاهش حجم مبادلات کنند. اسنپبک ماجرایی است که در نگاشت برجام برای ایران اتفاق افتاده و مانند ابزاری در دست سه کشور اروپایی برای فشار به ایران است که بتوانند بهانه جدیدی برای تحریمهای بیشتر و ابزاری برای اجماعسازی علیه کشور ما استفاده کنند.
مکانیسم ماشه از نظر روانی بر اقتصاد ایران اثرگذار است و میتواند انتظارات تورم را افزایش دهد اما باید چه کرد تا این موضوع کماثر شود؟ برای پاسخ به این سؤال باید ریل حکمرانی اقتصاد ایران بهنفع بخش خصوصی واقعی و مردمیشدن تغییر کند؛ زیرا بخش عمدهای از ناکارآمدیهای اقتصاد ایران به مسائل داخلی برمیگردد. امروز محیط کسبوکار نامناسب است و نهادهای اقتصادی کشور در جهت ممانعت از مشارکت مردم در اقتصاد و بخش خصوصی اقدام میکنند که اینها ارتباطی به تحریمها ندارد. دولت به همراه مجلس و قوه قضاییه میتوانند چالشها و مسائلی را که ارتباطی به تحریمها ندارند حل کنند که میتواند هزینه بنگاههای تولیدی و بخش خصوصی را کاهش دهد. از سوی دیگر نظام بانکی، مالیاتی و... باید اصلاح شوند. هر چند تحریمها چالشی برای اقتصاد ایران محسوب میشود اما حتی اگر تحریمها نبود، با ساختارهای فعلی باز هم با مشکلات بسیاری مواجه بودیم.