حمله به قطر، تیر خلاصی بود بر پیکر پیمان ابراهیم و روند عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی. پایتختهای عربی به عینه مشاهده کردند که این رژیم، کوچکترین ملاحظهای ندارد. قطر بهعنوان یکی از متحدان اصلی آمریکا در منطقه، که بزرگترین پایگاه نظامی خارجی این کشور را در خود جای داده، هدف حملهای آشکار قرار گرفت. جلسهای که قرار بود طرح پیشنهادی ترامپ برای آتشبس را بررسی کند، پیش از برگزاری، مورد حمله هوایی قرار گرفت. این حمله، بیپرده و با هماهنگی قبلی با آمریکا، انجام شد. همچنین باید در نظر داشت که حمله اسرائیل به قطر، در حالی رخ داد که این رژیم، در غزه زیر فشار ضربات مقاومت فلسطین، بهویژه حماس، قرار دارد. نابودی برجها، ترور فرماندهان برجسته و بمباران مناطق مسکونی، با هدف جبران شکست در غزه صورت میگیرد، اما بیثمر است. چراکه جوانان غزه که در پی این حملات خانوادههای خود را از دست دادهاند، حسب تعلقات دینی و انسانی گزینهای جز مبارزه مسلحانه با رژیم اشغالگر را انتخاب نمیکنند. این عدم توفیق اسرائیل در غزه، تلآویو را بر آن داشته تا با اقدامات دیگری نظیر آنچه در دوحه انجام داد آن شکست را جبران کنند، اما چنین جبرانی، نه ممکن است و نه مؤثر.
ترور رهبران حزبالله، انصارالله و چهرههای شاخص ایرانی، همواره بخشی از دستور کار دائمی رژیمصهیونیستی بوده و اگر کشورها آمادگی لازم را برای مقابله با این اقدامات نداشته باشند، این رژیم بدون درنگ به اهداف خود ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران در قالب عملیات وعده صادق یک، دو و سه، واکنشهایی بهموقع و مؤثر نشان داد که فعلا باعث توقف این ترورها شده است، اما قطعا این اقدامات در دستور کار تلآویو باقی خواهد ماند.
در چنین شرایطی، کشورهای عربی باید برای ایجاد یک سازمان کنفرانس اسلامی منسجم فراخوان دهند و گامی در جهت هماهنگی برای مقابله با این پدیده بردارند. حداقل اقدام، قطع کامل روابط اقتصادی و سیاسی کشورهای خلیجفارس، بهویژه قطر، با رژیمصهیونیستی است. همچنین سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب باید موضعی قاطع اتخاذ کنند.
اما در مجموع این تحولات دوباره منجربه تقویت منطق مقاومت و سقوط هرچه بیشتر اسرائیل در نزد افکار عمومی جهان شد و این دست ایران را در توافقات وتعاملاتش باز میکند، از جمله در همین توافق اخیر میان ایران و آژانس بینالمللی. البته بدیهیست که نمیتوان این توافق را تضمینی برای جلوگیری از خیانتورزی و تجاوزگری آمریکا و رژیمصهیونیستی تلقی کرد، اما اگر آمریکا و اروپا و اسرائیل اقدام دیگری علیه ایران بکنند، که طبیعتا زمینه از بینرفتن دوباره این توافق با آژانس را فراهم خواهد کرد، تاکید مجددی خواهد بود بر حقانیت ایران.
جناب آقای عراقچی در گفتوگوی اخیر خود با شبکه خبر، توضیحاتی پیرامون ابعاد توافق ارائه دادند که نشان داد جمهوری اسلامی ایران با حداکثر آگاهی و هشیاری عمل میکند و اینبار قرار نیست در حین مذاکرات، غافلگیر شود؛ چراکه همانطور که وزارت امور خارجه، مأمور گفتوگو و مذاکره است، نیروهای مسلح کشور، که بهصورت شبانهروزی در حال فعالیت هستند، مامور دفاع مؤثر و حتی حمله پیشدستانه علیه رژیم صهیونیستیاند. در مورد این توافق به طور خاص باید گفت که هرگونه دسترسی آژانس به تأسیسات ایران، مطابق توافقات موجود، تنها در چارچوب تقاضاهای رسمی و با تصویب شورای عالی امنیت ملی انجامپذیر خواهد بود. بهعنوان نمونه، دسترسی اخیر آژانس به نیروگاه بوشهر در جریان تعویض سوخت، صرفا بهدلیل تعهد طرف روسی، اعطا شد، اما درباره سایتهایی که مورد حمله قرار گرفتهاند، این موضوع به تقاضای رسمی و مسیر قانونی مشروط است.
جنس توافق فعلی ما آژانس اثبات این نکته است که ایران هیچگونه دلبستگی به مذاکرات ندارد، اما از ظرفیت دیپلماسی برای دفع شر آمریکا و سه کشور اروپایی استفاده میکند. در همین رابطه یکی از شروط اصلی توافق، عدم فعالسازی مکانیسم ماشه (Snapback) است. همچنین ایران شرط کرده است هرگونه اقدام اروپا که باعث نقض این شرط شود، منجربه توقف کامل همکاریها میشود. به این ترتیب، این بار با توجه به ماهیت و تعدد شروط ایران، دست طرف مقابل برای بازی کردن با این توافق علیه ایران باز نیست.
ایران با آگاهی کامل به این توافق ورود کرده یعینی این توافق به معنای تغییر دیدگاه ما به نقش مخرب آژانس نیست. روابط جمهوری اسلامی ایران با آژانس، همچنان تیره باقی خواهد ماند؛ چرا که رئیس این نهاد، از عناصر خودفروخته و وابسته به رژیمصهیونیستی بهشمار میرود و این مسأله در محاسبات و گفتوگوهای جمهوری اسلامی لحاظ شده است. با توضیحاتی که آقای عراقچی ارائه کردند، بسیاری از ابهامات برطرف شده و دستگاه دیپلماسی و امنیتی کشور، با اشراف کامل، در حال رصد دائمی و هوشمندانه تحولات هستند. جمهوری اسلامی ایران هیچ نگرانی از کنشها یا واکنشهای آمریکا، اسرائیل یا سه کشور اروپایی ندارد، چرا که در آمادگی کامل بهسر میبرد.
در حوزه میدانی نیز، ضربهای که جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی وارد ساخته است، آنچنان کوبنده بوده که زمان زیادی خواهد برد تا این رژیم بتواند خود را بازیابی کند و مجددا به فکر حمله به ایران بیفتد.
هرچند رژیمصهیونیستی مخیر است که باردیگر مشت آهنین ایران را اینبار کوبندهتر از قبل دریافت و روند پیوستن خود به زبالهدان تاریخ را تسریع کند.