این نشان میدهد دولت ابزارهای لازم برای بهبود شاخصهای اقتصادی را در اختیار دارد؛ همچنین یکی از وظایف دولت، تنظیمگری و ارتقای شاخصهای اقتصادی است. متأسفانه بهرغم هزینههایی که کشور پرداخت میکند، امروز شاهد گرانیها در سبد مصرفی مردم هستیم؛ بهخصوص در بخش کالاهایی که با ارز ترجیحی (۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان) مانند برنج، گوشت و نهادهای دامی وارد میشود، این موضوع رخ داده و همچنان ابر چالش کشور که تورم است، سروسامان نمیگیرد.
گرانیها باعث شده رئیس مجلس تذکری به دولت بدهد که هیچ جای توجیه از سوی دولت ندارد. حتی تاکنون برنامهای از سوی دولت برای مدیریت تورم ارائه نشده و انگار همه بخشهای دولت پذیرفتهاند که این تورم، یک متغیر بیرونی است که تحمیل میشود و دولت و دستگاههای داخلی هیچ دخالتی در آن ندارند.تورم فقط مختص ایران نیست و خیلی کشورها درگیر آن هستند. بااینحال آنها با ابزارهایی که در اختیار دارند، تورم را مدیریت و کنترل میکنند درحالیکه ابزارهای آنها کمتر از ابزارهای دولت ما است. الان پنج سال است که اقتصاد ایران تورم با نرخهای بالای ۳۰ و ۴۰ درصد را تجربه میکند و این نرخها ماندگار شده است. آقای رئیسجمهور در ایام انتخابات در شعاری میگفتند از کارشناسان در دولت استفاده خواهند کرد که منظور کارشناسی است که از نظر علمی و تجربی دارای سوابق درخشان باشد و توانسته مشکلی را حل کند؛ اما مشکل الان دولت این است شاهد افرادی نیستیم که دارای طرح و برنامه کارشناسی برای رفع مشکلات باشند. امروز بانک مرکزی همان روند سابق را ادامه میدهد و وزارت اقتصاد بهعنوان مغز اقتصادی دولت، ایده و طرحی ندارد و فقط روال عادی را ادامه میدهد که تداوم روزمرگی مشکلات اقتصادی و تورم را تشدید میکند. انتظار از رئیسجمهور این است که با استفاده از بدنه کارشناسی و خرد جمعی، برای رفع مشکلات اقدام کند. مشکل دیگر دولت نیز این است که انگار بخشهای مختلف، هیچ هماهنگی با هم ندارند و یک دولت مقتدر و هماهنگ برای حل مشکلات نیاز داریم.