این بیانیه که به ریاست عبدالله علی عبدالله، وزیر خارجه کویت و با حضور وزرای خارجه شش کشور عضو (عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، بحرین، قطر و عمان) و همچنین وزیر خارجه ژاپن بهعنوان عضو مهمان تدوین شد، بر مسائل حساسی چون حاکمیت بر جزایر سهگانه ایرانی (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک)، میدان گازی آرش و برنامه هستهای ایران تمرکز داشت. این ادعاها، که بیشتر شبیه به یک سناریوی تکراری برای خوشخدمتی به قدرتهای خارجی است، بلافاصله با واکنش قاطعانه مقامات ایرانی روبهرو شد و بار دیگر نشان داد که چنین موضعگیریهایی نه تنها هیچ تغییری در واقعیتهای جغرافیایی و حقوقی ایجاد نمیکند، بلکه فقط بر پیچیدگی روابط منطقهای میافزاید.
بیانیه شورای همکاری خلیجفارس که از سوی رسانههای عربی به عنوان «موضع ثابت» اعضای این شورا توصیف شد، ادعا کرد که جزایر سهگانه «بخشی جداییناپذیر از خاک امارات متحده عربی» است و هرگونه اقدام ایران در این جزایر «نامعتبر» است. همچنین، میدان گازی آرش را «کاملا در محدوده دریایی کویت و عربستان» دانست و خواستار مشارکت مستقیم شورای همکاری خلیجفارس در مذاکرات هستهای ایران شد، با این استدلال که این مذاکرات باید «همه نگرانیهای امنیتی کشورهای عضو» را پوشش دهد. این ادعاها که ریشه در اختلافات تاریخی دارند، در حالی مطرح میشوند که ایران همواره بر حاکمیت تاریخی و حقوقی خود بر این مناطق تأکید کرده است. اما به نظر میرسد برخی شیخنشینها که بدون حمایت خارجی حتی در مدیریت منابع خودشان لنگ میزنند، ترجیح میدهند به جای دیپلماسی واقعی، به تکرار ادعاهای واهی بپردازند.
رد قاطع و تأکید بر حاکمیت ایران
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، چند ساعت پس از انتشار بیانیه شورای همکاری خلیجفارس، پاسخی رسمی و محکم صادر کرد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه در بیانیهای که دیروز منتشر شد، ادعاهای شورای همکاری خلیجفارس را «تکراری، بیاعتبار و فاقد ارزش حقوقی» خواند و تأکید کرد که جزایر سهگانه «بخشی جداییناپذیر از قلمرو سرزمینی ایران» هستند. وی افزود که تکرار چنین ادعاهایی «هیچ تغییری در واقعیتهای تاریخی، جغرافیایی و حقوقی» ایجاد نمیکند و ایران هر اقدامی برای تأمین امنیت و صیانت از منافع ملی در این جزایر انجام خواهد داد. بقایی همچنین در مورد میدان آرش گفت که ادعاهای یکجانبه کویت و عربستان «نامعتبر» و دستیابی به توافق عادلانه نیازمند «گفتوگوی دوجانبه و تلاش مشترک» است، نه بیانیههای یکطرفه که بیشتر به نمایش سیاسی شبیهاند.
فقدان سند و نقض اصول بینالمللی
از منظر حقوقی، ادعاهای شورای همکاری خلیجفارس در مورد جزایر سهگانه و میدان آرش فاقد پایه و اساس محکم هستند و بیشتر بر پایه تفسیرهای یکجانبه و تاریخی ناقص استوار است. جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک از دوران باستان بخشی از خاک ایران بودهاند و اسناد تاریخی مانند نقشههای قدیمی اروپایی و عربی این حاکمیت را تأیید میکند. در سال ۱۹۷۱، پس از خروج بریتانیا از منطقه، ایران حاکمیت خود را بر این جزایر اعمال کرد و هیچ سند معتبر بینالمللی وجود ندارد که مالکیت امارات را اثبات کند. دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) نیز تاکنون هیچ حکمی در حمایت از ادعاهای امارات صادر نکرده و ایران با این که بارها پیشنهاد ارجاع موضوع به ICJ یا مذاکرات مستقیم را داده، اما شورای همکاری خلیجفارس به این پیشنهاد پاسخی نداده است.
برنامه هستهای ایران نیز از منظر حقوقی کاملا شفاف است. ایران به عنوان عضو انپیتی، تعهدات خود را رعایت کرده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها فعالیتهای صلحآمیز آن را تأیید کرده است. خواست شورای همکاری خلیجفارس برای مشارکت در مذاکرات هستهای فاقد پایه حقوقی است، زیرا این مذاکرات بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پیش میرود و شورای همکاری خلیجفارس حضوری رسمی در این فرآیند ندارد. چنین درخواستی بیشتر شبیه به تلاش برای دخالت در امور داخلی ایران است تا یک موضع حقوقی معتبر.
وابستگی و نفاق منطقهای
از منظر سیاسی، بیانیه شورای همکاری خلیجفارس نشاندهنده وابستگی عمیق این کشورها به قدرتهای غربی و صهیونیستی است. در حالی که شورای همکاری خلیجفارس در بیانیه خود از بحران فلسطین حمایت و حملات اسرائیل به غزه را محکوم میکند، ادعاهای ضدایرانی آن دقیقا در راستای منافع اسرائیل و آمریکا قرار دارد که همیشه به دنبال تضعیف ایران بودهاند. این نفاق آشکار است: کشورهایی مانند عربستان و امارات که روابط پنهان و عیانی با اسرائیل دارند حالا نقش مدافعان منطقه را بازی میکنند، در حالی که خودشان منبع اصلی تنشهای منطقهای هستند. تحلیلگران معتقدند این بیانیه بخشی از استراتژی آمریکا برای فشار بر ایران پس از مذاکرات هستهای اخیر است و شورای همکاری خلیجفارس به عنوان ابزاری برای این هدف عمل میکند.
علاوه بر این، ادعاها در مورد جزایر و میدان گازی آرش نشاندهنده ترس شورای همکاری خلیجفارس از قدرت ایران است. کشورمان با گسترش روابط قوی با قدرتهای شرقی مانند چین و روسیه و پیشنهادهایی مانند «امنیت پایدار بدون مداخله خارجی»، همیشه به دنبال همکاری منطقهای بوده، اما شورای همکاری خلیجفارس ترجیح میدهد به جای آن، به دعوت قدرتهای خارجی مانند ژاپن و آمریکا بپردازد.
این رویکرد نه تنها امنیت منطقه را تهدید میکند، بلکه نشاندهنده ضعف دیپلماتیک این شیخنشینهاست که بدون چتر حمایتی غرب، حتی در مدیریت داخلیشان مشکل دارند.
در نهایت، این بیانیه نه تنها ایران را با ایجاد اتحاد داخلی علیه ادعاها قویتر میکند بلکه ضعف شورای همکاری خلیجفارس را برملا میسازد. ایران، با تاریخ هزاران سالهاش، چنین ادعاهای پوچی را به زبالهدان تاریخ میفرستد و آماده هرگونه دفاع از منافعش است. زمان آن رسیده که شورای همکاری خلیجفارس به جای تکرار ادعاهای بیثمر، به دیپلماسی واقعی روی آورد و بفهمد که منطقه بدون همکاری با ایران، هرگز امن نخواهد بود.