نگاه مقایسه‌ای و تطبیقی به ۲ فیلم «سلام سینما» و «کلوزآپ»

فیلم در تعریف ساده آن سلسله تصاویر و اصواتی است برای خلق معانی و برانگیختن احساسات در قالب داستان؛ مستند اما فیلمی است که هدف آن نشان دادن واقعیت یا کشف حقیقت بوده اما حتی اگر فیلم باز‌سازی واقعیت باشد چه داستانی و چه مستند همیشه از زاویه نگاه فیلمساز عبور می‌کند.
کد خبر: ۱۵۱۵۹۲۰
نویسنده رضا پزشک | هنرجوی مدرسه نقد جام‌جم
 
موضوع هر دو فیلم کنکاشی است در میل به دیده‌شدن و میل به دیگری بودن. در هر دو فیلم سوژه و سوژه‌ها از خود بودن خسته شده‌اند و می‌خواهند در نقش دیگری فرو روند، یکی به‌عنوان بازیگر نقش‌های متفاوت و یکی به‌عنوان کارگردان.
فیلم «کلوز‌آپ» در مرز بین مستند و داستان پلیسی حرکت می‌کند. صحنه دستگیری سبزیان از دو زاویه دید به ما نشان داده می‌شود، یکی از بیرون که به مستند نزدیک‌تر است و دیگری از داخل و بسیار پرتنش که به داستان و ژانر پلیسی نزدیک‌تر بوده که البته هر دو زاویه بازسازی شده، اما در «سلام سینما» که ساختار آن به مستند نزدیک‌تر بوده البته مستندی که کارگردان خود تدارک دیده و از آن بهره برده، مخملباف ساختار مستندگونه فیلم خود را در ظاهر حفظ می‌کند اما کیارستمی فیلمش صادقانه‌تر است. کلوزآپ هرچه پیش‌تر می‌رود گیرا‌تر می‌شود و حتی پر تعلیق، اما سلام سینما جذابیت داستانی ندارد و نکته این‌که هر دو فیلم هشداری است به علاقه‌مندان به سینما درباره عواقب احتمالی و دردسر‌های آن. سلام سینما خرده‌داستان‌های افراد و انگیزه‌های آنها را بیان می‌کند و سوژه آن جمعی است اما در  کلوزآپ، تمرکز بر زندگی یک فرد قرار می‌گیرد. مخملباف با نگاهی اجتماعی سوژه‌های خود را به چالش می‌کشد و گاه آنها را تحقیر و در صحنه‌ای علاقه آنها را به سینما در مقابل انسان بودن و اخلاق قرار می‌دهد و انسانیت ایشان را به چالش می‌کشد و به‌وضوح و عامدانه از سوژه‌های دختر برای این هدف بهره می‌گیرد تا موضع زن‌ستیزانه‌اش را آشکار سازد. هرچند پرسش‌هایی درباره اخلاق در سینما مطرح می‌کند اما از روش‌های غیراخلاقی نیز بهره‌‌می‌گیرد. اما کیارستمی با نگاهی شاعرانه به موضوع و ‌با همدلی و همذات‌پنداری با سوژه سعی در یافتن ریشه مساله به‌وجود آمده دارد.  کیارستمی در مقابل سوژه‌‌اش بیشتر شنونده است و سعی به نزدیک‌شدن به او دارد، مخملباف اما بیشتر کنشگر است و هدایتگر و با روش‌های بعضا غیراخلاقی در جست‌وجوی علت علاقه سوژه‌هایش به سینماست.
متا فیلم، فیلمی است درباره خود سینما، فرآیند فیلمسازی و ماهیت سینما که کلوزآپ و سلام سینما را می‌توان در این دسته قرار داد اما با دو دیدگاه متفاوت‌! کلوزآپ با مکث‌های طولانی‌تر در برخی نماها تماشگر را وادار به تأمل بیشتری می‌کند اما سلام سینمای مخملباف با کات‌های سریع‌تر فرصت تعمق را از مخاطب می‌گیرد. در پایان باید نگاهی داشت به پدیده شهرت و سلبریتی‌شدن و این‌که آیا سوژه‌های فیلم صرفا به مشهور بودن تمایل داشتند یا عاشق سینما نیز بودند. بررسی روان‌شناسانه کیارستمی نشان می‌دهد که سوژه‌‌اش به‌رغم انگیزه مادی و شهرت و نیاز به احترام از طرف جامعه، به سینما نگاهی عاشقانه و مقدس دارد اما سوژه‌های مخملباف بیشتر به‌دنبال انگیزه‌های شخصی هستند، با وجود این‌که به سینما ابراز علاقه می‌کنند اما شناخت سطحی از آن دارند اما آیا این‌همه میل و علاقه به سینما ارزش دارد؟ از نگاه کیارستمی در فیلم کلوزآپ سینما انسان‌ساز است و رحم افراد را به همراه دارد اما از دیدگاه مخملباف سینما بی‌رحم است و اخلاقیات را زیرسؤال می‌برد! گرایش جامعه جوان ایران و برخی توده مردم در اواخر دهه ۶۰ پس از جنگ و دهه‌های ۷۰ و۸۰ به سینما برای کسب شهرت و سلبریتی‌شدن شاید تنها راهی بوده که وجود داشته، برای دیده‌شدن و کسب احترام که امروزه با سر‌بر آوردن فضای مجازی، سلبریتی‌شدن آسان‌تر، فراوان‌تر و با زحمت کمتر به دست می‌آید. از همین‌رو از قداست سینما که روزگاری هنری‌تر بود، کاسته شده.
newsQrCode
برچسب ها: سینما فیلم مقایسه
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰