نگذارید کارزدگی ریشه بدواند

شاید بهتر باشد به جای عبارت «فرسودگی شغلی» از عبارت «کارزدگی» استفاده کنیم‌؛به این دلیل که فرسودگی به معنای افت در جهات مختلف است. احساس بدبینی، عدم توانایی، ضعف نه‌فقط در شغل بلکه در هر برنامه‌ای که در زندگی انجام می‌دهید، اما کارزدگی یعنی شخص صرفا از شغلش خسته است، ولی در بقیه امورات زندگی همچنان موفق.
کد خبر: ۱۵۱۳۹۲۱
نویسنده دکتر سمانه حقیری | روان‌شناس
 
کارشناسان توصیه می‌کنند بهتر ‌است بدانیم کارزدگی تنها اثرات جسمانی ندارد، بلکه چنین پدیده‌ای می‌تواند عاطفه و روان‌مان را هم آشفته کند. اما چنین اتفاقی ناشی از چیست؟ تجربه نشان داده کارزدگی، از استرس‌های کوتاهی نشأت می‌گیرد که به استرس‌ مزمن تبدیل شده و مشکلات روحی، روانی وتبعات جسمی نیز به همراه دارد. ازاختلالات گوارشی، تضعیف سیستم ایمنی، دردهای عضلانی تا مشکلات خواب و نداشتن تمرکز و حضور ذهن. این اثرات آن‌قدر ادامه می‌یابد که ‌فرد با وجود استراحت، باز هم احساس خستگی می‌کند و از بار خستگی ذهنی‌اش کم نمی‌شود. احساس بی‌اعتمادی، کاهش اعتماد به‌نفس، احساس بی‌کفایتی و... ازجمله اثرات این کارزدگی بر سلامت روان‌ فرد آسیب‌دیده است.  البته موضوع عجیبی هم نیست! طبیعی است وقتی از کاری زده می‌شوید؛ میل، شوق و انگیزه‌ شما هم کم می‌شود و ابتدایی‌ترین تأثیر کم‌شدن انگیزه، درگیر احساسات متناقض و ناخوشایند شدن است‌؛ احساساتی که اگر ادامه پیدا کند، به افسردگی می‌رسد.  اما در چنین شرایطی، چاره چیست؟ اولین و شاید تنهاترین چاره در برابر چنین احساس و موقعیتی، شناختن و پیداکردن دلیل و ریشه این اتفاق است. چرا من دچار چنین احساسی شده‌ام؟ این حال به چه دلیل به‌وجود آمده است؟ این کارزدگی، ناشی از کدام اتفاق، جریان و حتی چه شخصی است؟ البته پاسخ این سؤال‌ها خیلی دور از ذهن نیست.  حجم بالای کار، گاهی نبودن انعطاف در شرایط کاری، عدم برقراری تعادل میان خانه و محیط کار، ناسازگاری ‌فرد با بالادستی‌ها، نبودن حمایت اجتماعی، رقابت ناسالم و... ازجمله دلایل برای کارزدگی است. تجربه نشان داده افراد کمال‌گرا، بیشتر دچار این احساس می‌شوند اما مرحله بعد از شناخت علت، این است که بتوانیم ابعاد مختلفی از ماجرا را ببینیم. به این صورت که به‌جای کار، به ارزش کار فکر کنیم. به این‌که ما چه ارزش افزوده‌ای برای جامعه داریم؟ به آینده کاری که انجام می‌دهیم فکر کنیم‌؛ آینده‌ای که این کار برای زندگی شخصی و جامعه به همراه دارد. آن‌وقت است که با جواب دادن به این پرسش‌ها، می‌توانیم اولویت‌بندی زندگی‌ را مشخص و به ترتیب اولویت، به ایده‌آل ذهنی‌ نیز دست پیدا کنیم. در نظر گرفتن نظم، استراحت، ضرورت‌ها، وقت‌های کاری و شخصی می‌تواند به اولویت‌های‌مان و به تبع آن، رسیدن به آرامش درونی در‌ فرد کارزده، کمک قابل‌توجهی کند. ورزش، پیاده‌روی و تنفس عمیق هم از دیگر راهکارهایی است که می‌تواند آشفتگی ذهن ‌فرد را سامان ببخشد و به آینده پیش‌رو، امیدوارش کند. ضمن این‌که تلاش کنیم از شدت کمال‌گرایی‌مان کم کنیم، نه گفتن را در محیط کار تقویت کرده و مهارت حرف‌زدن و حل مسائل را جدی بگیریم.  به نظر می‌رسد حتی اجرای بخشی از این راهکارها می‌تواند مانع ریشه‌دادن کارزدگی در وجودمان شود و ما را به سمت فعالیتی بهینه هدایت کرده تا بتوانیم تعادل را میان بخش‌های مختلف زندگی‌مان برقرار کنیم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰