من در طول سالها فعالیت رسانه ای هم خبرنگار بوده ام و هم روابط عمومی ، الان هم خبرنگارم و هم روابط عمومی ، هم با روابط عمومی ها نشست و برخاست داشته ام هم با خبرنگاران حشر و نشر داشته ام و امسال ميخواهم به بهانه روز خبرنگار - راحتتر از خبر نوشتنهاي روزانه - از دغدغههاي ذهني خبرنگاري بگويم که گلهمند از نگفتنها است .
" 17 مرداد روز خبرنگار، بر تلاشگران عرصه اطلاعرساني که رسالت خطير آگاهي بخشي به افکار عمومي را صادقانه و بيدريغ بر دوش ميکشند، مبارک باد"
اين جمله کليشه اي - ظاهرا از روي محبت - را بارها در آستانه روز خبرنگار از زبان وزير و مدير و مسوول در ردههاي مختلف و يا برروي نمابر يا پستهاي الكترونيك ارسالي توسط روابط عمومي سازمانها، وزارتخانهها و ارگانها دیده و شنيدهایم ، می خواهیم از خبرنگار حرف بزنيم بنابراين وقتي اين كلمه مقدس را به زبان مي آوريم ، نباید آن را با ویزیتور جذب اگهی و خبر فروش اشتباه بگيريم كه متاسفانه در اين عرصه کم هم نیستند .در قالب شعار میتوان داد زد؛ روز خبرنگار فرصتی برای ایجاد همدلی بیشتر بین اصحاب رسانه است. در عمل اما این شعار عذاب آور است.
روز خبرنگار، در حقیقت یادآور مردان و زنانی است كه برای بازگویی حقیقت ، پرچم مقدس اطلاع رسانی را بر دوش گرفته و چراغ راه جامعه خویش گشته اند و این روز فرصتی است گرانبها برای پاسداشت مقام شامخ انسانهای فرهیخته ای همچون شهید محمود صارمی و دیگران كه در راه روشنگری و آگاهی بخشی به آحاد جامعه جان خود را تقدیم جانان كردند و مناسبتی است مغتنم برای تجلیل از خدمات خبرنگاران واقعی و متعهد و دلسوز كشورمان . منظور من از خبرنگار واقعی ، خبرنگاري است كه با عشق قلم مي زند و خودش را به صاحبان زر و زور و پول و کارت هدیه نمي فروشد ، کسی است که از سر دلسوزي مي نويسد و خوشي ها و موفقيت ها را با اشك شوق پر و بال مي دهد و مقابل كجي ها مي ايستد تا اصالت قلم را پاس بدارد و خيلي زياد داريم از اين مردان و زنان دلسوز .
متاسفانه سهل الوصول ترین شغل خبرنگاری است هرکس با هر مدرک و سطح تحصیلات پا در این عرصه گذاشته و یک پیج یا سایت یا کانال می زند و ردای خبرنگاری برتن می کند و بعد از مدتی می شود فعال مطبوعاتی به همین راحتی
اقتصاد رسانه، به شدت مشكل دارد. درآمد كم در رسانه باعث شده تا خبرنگار خوب به راحتي پيدا نشود در سالیان اخیر تعدادي از خبرنگاران به دلیل نبود حمايت مادي و معنوي، از فضای مطبوعات فاصله گرفته اند. عدم تامین مالی اصلی ترین و مهمترین عامل کاهش انگیزه خبرنگاران است. تامین معیشت از مسیر حرفه خبرنگاری بیشتر به یک شوخی شبیه است به همین خاطر بخش اعظمی از خبرنگاران چند شغله هستند و خبرنگاری شغل اصلی انان نیست و یقین این چند شغله بودن بر کیفیت و کمیت امر اطلاع رسانی تاثیر منفی دارد.
شهر و استان ما چندین و چند نشریه و پایگاه خبری تحلیلی دارد و خبرنگاران باصفایی هم دارد. ولی یک مجموعه صنفی واقعا منسجم و فعال برای خبرنگاران ندارد. حُب و بُغضهای سیاسی باعث عدم وحدت صنفی در میان این جمع شده است. البته خبرنگاران و اصحاب رسانه و ارباب جراید هر طیف سیاسی نشستها و شبه نشستهای خاص خود را دارند، ولی در کل خبرنگاران دیارم یکدل و یکزبان نیستند و سازهای مختلفی در این حوزه نواخته میشود. در دیار ما برگزاری جلسات هم اندیشی برای آسیب شناسی و رفع مشکلات حوزه خبرنگاری معنا ندارد ، خبرنگاران از تکرار مشکلات خود خسته شده اند. گویا مطلوب آن است که این مشکلات فراموش شود.
کسی که پا به عرصه خبرنگاری میگذارد، میداند در کنار؛ بحث مسکن ، بیمه ، نوع قرارداد و حقوق ثابت، باید دغدغه امنیت شغلی و حفظ موقعیت و شأن یک خبرنگار را داشته باشد. متاسفانه هنوز به این مهم نرسیده ایم که خبرنگاران باید قدر جایگاه خود را بدانند، در این صورت مسئولین هم برای جایگاه رفیع خبرنگاران اهمیت قائل خواهند شد . مسئولین -به ظاهر -مشکلات خبرنگاران و حقوق قانونی آنها را قبول دارند و همیشه از رسالت خبرنگاری سخن به میان می آورند اما دریغ از اینکه برای انجام چنین رسالتی باید حق و حقوق خبرنگاران نیز رعایت شود. در عمل هيچ تضميني براي حمايت از قلم و خبرنگار وجود ندارد. وقتي چالشي براي خبرنگار با دستگاه اجرايي پيش ميآيد ، وقتي مديري خبرنگاری را بايكوت خبري ميكند هيچ دغدغه و نگراني ندارد، چرا كه حمايتي براي خبرنگار از سوي دستگاه يا بخش خاصي از رسانهها وجود ندارد و تنها تعداد انگشت شماری از خبرنگار دفاع ميكنند.
اگر جايگاه خبرنگاران خوب جا نيفتاده مقصر آن يك نفر يا دستگاه اجرايي نيست بلكه تك تك خبرنگاران و روابط عموميها در اين موضوع دخيل هستند. نبود اتحاد در بين خبرنگاران باعث ميشود كه مدير و روابط عمومي دستگاههاي اجرايي هر برخورد و رفتاري كه فكر ميكند درست است را در مقابل خبرنگاران انجام دهند.
تا انجا که برخي مسئولان روابط عمومي ادارات و سازمانها احساس ميكنند كه خبرنگار بايد مدافع حقوق و میز انان باشد و به هيچ وجه اجازه انتقاد از آن دستگاه را ندارد. این مديران هنوز متوجه تاثير رسانه بر عملكرد آنها در جامعه نشدند. و به نظر می رسد نياز است تا روابط عمومي دستگاههاي اجرايي نيز آموزش لازم را براي برخورد با خبرنگاران و رسانه ها ببينند.