در طول دو سال اخیر تمام تلاش رژیم صهیونی بر این اساس استوار بود که با استفاده از حمایت حداکثری از رسانههای منطقهای و بینالمللی مورد حمایت غرب قرار گیرد تا مسأله کشتار مردم غزه بهعنوان موضوعی حاشیهای و فراموششده مطرح شود. حاشیهسازیهای زیادی برای تحت تأثیر قرار دادن این جنایات بهوجود آمد؛ ازجمله گفتوگوهای منطقهای، طرحهای منطقهای و صلحهای اروپایی و آمریکایی. یکی از محورهای اساسی مسأله مظلومنمایی رژیم صهیونی است که درواقع این مظلومنمایی از وظایف دستگاههای رسانهای و مقامات ارشد رژیم شمرده میشد. در اینجا هم باید به این نکته بسیار مهم اشاره کرد که تغییر رویکرد برخی کشورها در رابطه با تشکیل دولت و کشور فلسطین یک حاشیه قابلتوجه است. این جریان بهدنبال تحتالشعاع قرار دادن جنایات رژیم صهیونی در گرسنه نگهداشتن کودکان، خردسالان، زنان و مردان غزه است که قصد دارد با قحطیهای مصنوعی مرگومیر را در این منطقه افزایش دهد. چگونه میتوان باور کرد بعد از گذشت ۷۵ سال از آغاز جنایات رژیم صهیونی در این مناطق و در شرایطی که باید برای رفع جوع مردم غزه و رفع نیاز آنها به نان، آب و ابتداییترین امکانات بهداشتی و پزشکی فکر عاجلی صورت گیرد؛ اما چرا در همین زمان باید برخی کشورها موضوعی به نام به رسمیت شناخت کشور فلسطین را مطرح کنند؟ اقدام غیرواقعی این کشورها با پرچمداری فرانسه بود و مورد شک و تردید همه، بهخصوص امت اسلامی و مردم فلسطین است. مسئولان عالیرتبه جهاد اسلامی و حماس اعلام کردند نیاز فعلی مردم فلسطین و غزه موضوعات زیستی و رفع نیازهای فوری آنها به مواد غذایی و بهداشتی است. اینگونه حاشیهسازیها نمیتواند در راستای اهداف و آرمانهای عالی فلسطین محسوب شود. این حاشیهسازیهای غیرواقعی و تمسخرآمیز نمیتواند موجب کُند شدن سلاح مقاومت مردم غزه شود. قطعا تا رسیدن به نتایج مطلوب که همه مردم فلسطین و غزه بهدنبال آن هستند این رزم مقدس برای رسیدن به هدف ادامه خواهد داشت. از سویی واقعیت طرح رفراندوم برای تشکیل کشور فلسطین این است که این طرح برای نخستینبار از سوی رهبرمعظمانقلاب دو دهه قبل ارائه شد و اکنون بهعنوان سند رسمی در سازمان ملل متحد شناخته میشود. رفراندوم تنها راه برونرفت دموکراتیک فلسطین از شرایط کنونی است. مسأله پذیرش دولت و کشور فلسطین بدون در نظر گرفتن نظر مردم حقیقی آن اعم از مسیحیان، مسلمانان و یهودیان غیرممکن است.