از همین رو، سپاهپاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای به تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ و به مناسبت گرامیداشت سالگرد شهادت اسماعیل هنیه، رئیس سابق دفتر سیاسی حماس در تهران، موضع قاطع خود را علیه این طرح اعلام کرد. این بیانیه، طرح دو دولتی را «تحرکات و توطئههای شیطانی» توصیف کرده و آن را تلاشی برای مشروعیتبخشی به رژیم صهیونیستی و تضعیف آرمان آزادی کامل فلسطین میداند.
طرح دو دولتی؛ فریبی استعماری
طرح دو دولتی، پیشنهادی استعماری برای حل مناقشه فلسطین اشغالی است که پس از توافقنامههای اسلو (۱۹۹۳ و ۱۹۹۵) به محور مذاکرات تبدیل شد. این طرح، تحت حمایت باند تبهکار صهیونیستی و آمریکایی، به دنبال ایجاد دو کشور در سرزمین فلسطین است: یکی برای صهیونیستها و دیگری برای فلسطینیها اما بدون تضمین حقوق بنیادین ملت فلسطین، ازجمله حق بازگشت آوارگان و آزادسازی قدس شریف. توافق اسلو ۱ با به رسمیت شناختن متقابل سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و رژیم صهیونیستی، تشکیلات خودگردان فلسطین را برای اداره محدود مناطق فلسطینی ایجاد کرد. اسلو ۲ کرانه باختری را به سه منطقه B، A وC تقسیم کرد اما کنترل کامل منطقه C (بیش از ۶۰درصد کرانه باختری) به رژیم صهیونیستی واگذار شد. قرار بود تا سال ۱۹۹۹ مذاکرات نهایی درباره مرزها، قدس، آوارگان و شهرکسازیها به نتیجه برسد اما این توافقها که تحت فشار آمریکا و با سازش برخی رهبران فلسطینی امضا شد، از ابتدا به نفع رژیم اشغالگر طراحی شده بود و حقوق ملت فلسطین را نادیده گرفت.این طرح در عمل به ابزاری برای تثبیت اشغالگری تبدیل شد. رژیم صهیونیستی پس از اسلو، شهرکسازی در کرانه باختری و قدس شرقی را شدت بخشید و تا سال ۱۴۰۴، بیش از ۷۰۰هزار شهرکنشین صهیونیست در این مناطق ساکن شدند که امکان تشکیل کشور فلسطینی یکپارچه را عملا نابود کرد. رژیم صهیونیستی قدس را «پایتخت ابدی» خود میداند و از مذاکره درباره قدس شرقی بهعنوان پایتخت فلسطین، خودداری میکند. همچنین، این طرح هیچ راهحلی برای بازگشت بیش از پنج میلیون آواره فلسطینی ارائه نداده و رژیم اشغالگر بهشدت با این حق مخالفت میکند. خروج صهیونیستها از غزه در سال ۱۳۸۴ نیز نه برای صلح بلکه برای محاصره این منطقه و جداسازی آن از کرانه باختری انجام شد. اختلافات داخلی میان حماس و فتح پس از تسلط حماس بر غزه در سال ۱۳۸۶ و سیاستهای راستگرایانه رژیم صهیونیستی از سال ۱۳۸۸، مذاکرات را به بنبست کشاند. مذاکرات کمپ دیوید، طابا و آناپولیس به دلیل زیادهخواهی صهیونیستها و حمایت بیقید و شرط آمریکا، شکست خورد و این طرح را به فریبی برای مشروعیتبخشی به اشغالگری تبدیل کرد.
مقاومت و همهپرسی، تنها راهحل
جمهوری اسلامی ایران به دلایل حقوقی، سیاسی و اعتقادی، طرح دو دولتی را توطئهای شیطانی برای مشروعیتبخشی به رژیم صهیونیستی و تضعیف آرمان آزادی فلسطین میداند. از منظر حقوقی، این طرح با نادیده گرفتن حق بازگشت آوارگان فلسطینی (مطابق قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل) و مشروعیتبخشی به اشغال سرزمینهای ۱۹۶۷ (خلاف قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت)، مغایر با عدالت و حقوق بینالملل است. از منظر سیاسی، این طرح با تحمیل محدودیتهای جغرافیایی و سیاسی، امکان تشکیل کشوری مستقل و یکپارچه برای فلسطینیان را سلب میکند. بیانیه سپاهپاسداران در ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، با استناد به شعار حماس «لن نعترف باسرائیل»، تأکید کرد که مقاومت و تابآوری مردم غزه در برابر نسلکشی رژیم صهیونیستی، نشاندهنده پایبندی به آرمان آزادی قدس است. این بیانیه، طرح دو دولتی را تلاشی از سوی باند تبهکار صهیونیستی و آمریکایی برای بلعیدن مناطق راهبردی جهان اسلام دانست.ایران پیشنهاد میدهد که تنها راهحل عادلانه، برگزاری همهپرسی با مشارکت همه ساکنان اصلی فلسطین (مسلمان، مسیحی و یهودی) برای تشکیل یک دولت واحد فلسطینی در کل سرزمین تاریخی فلسطین از نهر تا بحر است که حقوق همه بهویژه بازگشت آوارگان را تضمین کند.
مخالفت صهیونیستها برای حفظ اشغالگری
رژیم صهیونیستی نیز به دلایل امنیتی، سیاسی و ایدئولوژیک با طرح دو دولتی مخالف است. این رژیم معتقد است تشکیل دولت فلسطینی با اختیارات کامل، تهدیدی برای امنیت آنها خواهد بود، بهویژه با توجه به تجربه تسلط حماس بر غزه پس از خروج صهیونیستها در سال ۱۳۸۴. جریانهای راستگرای صهیونیستی، کرانه باختری را بخشی از «سرزمین موعود» میدانند و هرگونه واگذاری زمین را رد میکنند. کنترل کامل قدس، فشارهای سیاسی داخلی از سوی شهرکنشینان و احزاب راستگرا و استراتژی تسلط منطقهای، رژیم صهیونیستی را از پذیرش این طرح بازمیدارد. این رژیم با تداوم اشغال، محاصره غزه و ایجاد تفرقه میان فلسطینیان، به دنبال حفظ برتری نظامی و سیاسی خود است.
حمایت اروپا؛ نمایشی یا گامی واقعی؟
پس از تشدید جنایات رژیم صهیونیستی در غزه از مهر ۱۴۰۲، کشورهای اروپایی مانند فرانسه، انگلیس، اسپانیا، ایرلند و نروژ به شناسایی دولت فلسطین و حمایت از طرح دو دولتی تمایل نشان دادهاند. این حرکت تحت فشار افکار عمومی، بهویژه پس از فاجعه انسانی در غزه با تخریب زیرساختها و کمبود غذا و دارو، شکل گرفته است. فرانسه با اعلام شناسایی فلسطین در شهریور ۱۴۰۴، به دنبال احیای نقش دیپلماتیک اروپا در برابر سیاستهای آمریکاست. این اقدام میتواند جایگاه دیپلماتیک فلسطینیان را در مجامع بینالمللی تقویت کند، بهویژه که تا سال۱۴۰۴، بیش از۱۴۰کشور فلسطین رابه رسمیت شناختهاند. با این حال،تحلیلگرانی مانندعبدالباری عطوان،این اقدامات رانمایشی و برای تطهیر وجهه غرب دربرابر جنایات رژیم صهیونیستی میدانند. بدون تحریم تسلیحاتی یا فشار اقتصادی علیه رژیم اشغالگر، این اقدامات نمادین باقی خواهد ماند. شروط سختگیرانه مانند خلعسلاح حماس یا پذیرش رژیم صهیونیستی نیز این طرح را به ابزاری برای تثبیت اشغالگری تبدیل کرده است.
سناریوی دودولتی جواب نمیدهد
طرح دو دولتی، که بهعنوان راهحلی برای مناقشه فلسطین مطرح شد، در عمل به دلیل گسترش شهرکسازیها، محاصره غزه و نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان، فریبی استعماری برای مشروعیتبخشی به اشغالگری است. جمهوری اسلامی ایران و مقاومت فلسطین این طرح را توطئهای برای تضعیف آرمان آزادی فلسطین میدانند و تنها راهحل را مقاومت و آزادسازی کامل فلسطین از نهر تا بحر از طریق همهپرسی مردمی میدانند. حمایت اخیر اروپا، هرچند تحت فشار افکار عمومی شکل گرفته، بدون اقدامات عملی علیه رژیم صهیونیستی، گامی نمادین است که نمیتواند عدالت را برای ملت مظلوم فلسطین به ارمغان آورد.