
اما چه شد که رئیسجمهور آمریکا، به جایزه صلح نوبل نرسید؟
جواب، روشن است! ترامپ، بازی گلوبالیسم را بر هم زده است! به تصمیمات اتاقهای فکر غرب، وقعی نمینهد و به نوعی از دیکتاتوری در اداره دولت روی آورده است!
جریان سلطه، سالهای طولانی برای پیشبرد سیاستهای استعماری خود، به اِعمال شیوههای مختلف جنگ نرم و تسلط بر افکار عمومی کشورهای مستقل از طریق استحاله فرهنگی، نفوذ سیاسی، القای راهبردهای غلط اقتصادی و تربیت فکری نخبگان مبادرت میورزد و بر هم زدن چنین سازوکاری که نتیجه دههها دسیسهگری بود را هرگز بر نمیتابد!
خاستگاه قدرت سیاسی ترامپ اگر چه فراموشخانههای نظام سرمایهداری غرب است ولی او بارها نشان داد که بازیگر گوش به حرفی در این عرصه نیست و میزان غرور و خودشیفتگی اش به حدّی است که هرگاه بین منافع خود و پروتکلهای گلوبالیزم تضادی احساس کند، بیدرنگ پا بر خط قرمزها میگذارد و غربیها را در مخمصهای قرار میدهد که جز پیروی از او، راه دیگری برای انتخاب ندارند!
ترامپ، رئیسجمهور مورد پسند اندیشکدههای لیبرال سرمایهداری نیست... پس، جایزه صلح نوبل که ابزار مهم ساقط کردن دولتهای غیروابسته با استفاده از روشهای جنگ نرم است، به فردی تعلق نمیگیرد که اصلیترین متحدش، حکم جلب قضات دیوان بینالمللی لاهه را به عنوان جنایتکار جنگی در دست دارد و شعار صلح خواهی اش، وصلهای ناجور به پیکر سیاستهای جنگطلبانه اوست.