قهرمانان ایرانی کجا هستند؟

در جهان امروز، قهرمان‌سازی رسانه‌ای دیگر یک امر احساسی یا تبلیغاتی نیست، بلکه ابزار شکل‌دهی به حافظه جمعی، هویت ملی و قدرت نرم کشورهاست. ایران در سه مقطع تاریخی بزرگ، دفاع مقدس، دفاع از حرم و جنگ دوازده‌روزه با رژیم صهیونیستی، شاهد حضور هزاران قهرمان ایرانی جان‌برکفی بوده است که هر یک می‌توانستند در حافظه ملت و تاریخ جهانی به عنوان قهرمانان ملی و حتی اسطوره‌های انسانی شناخته شوند. با این حال، برخی رسانه‌های ما نتوانستند آن‌گونه که شایسته است، حق مطلب را در روایت فداکاری، ایمان و نبوغ این نیروهای ایرانی ادا کنند. مشکل نه در واقعیت قهرمانی، بلکه در نوع روایت و بازنمایی آن است.
کد خبر: ۱۵۲۱۹۷۷
نویسنده اردشیر زابلی‌زاده

برخی رسانه‌های ایرانی بیش از اندازه به زبان گزارش، خبر و اطلاع‌رسانی عادت کرده‌اند، در حالی که قهرمان‌سازی نیازمند زبان روایت، تصویر و عاطفه است؛ نیازمند انسانی کردن قهرمان، نه تقدیس بی‌روح او.رسانه‌ها اگر می‌خواهند قهرمان ایران اسلامی در ذهن جامعه ماندگار شود، باید از گزارشگری خشک و رسمی فاصله بگیرند و به روایت‌گری انسانی و عاطفی روی آورند. قهرمان را باید در میان خانواده‌اش، در لحظه تصمیم، در تردید و خستگی و ایمانش به تصویر کشید. قهرمان ایرانی، یک انسان واقعی است؛ نه بی‌نقص، اما سرشار از انگیزه و ایمان برای انجام کار درست در سخت‌ترین شرایط. باید از او قصه ساخت، نه شعار. همچنین روایت قهرمان نباید تنها در گذشته باقی بماند.

 

قهرمان دیروز باید در قهرمان امروز ادامه پیدا کند؛ در جبهه های نبرد حق علیه باطل، در پزشک جبهه سلامت، در مرزبان امنیت سایبری، در مهندس سدساز، در معلمی که در مناطق دوردست خدمت می‌کند. این پیوستگی، تنها راه زنده نگه داشتن روح قهرمانی در جامعه امروز است. رسانه‌های ما باید یاد بگیرند که قهرمان را نه در شکوه لحظه شهادت، بلکه در عمق انتخابش نشان دهند. بازنمایی واقعی قهرمان نیازمند جسارت در نمایش قدرت، شهامت و انسانیت است. اگر شهیدان چمران یا حججی فقط در قاب پرچم و خاکریز تصویر شوند، در حافظه مخاطب به نماد تبدیل نمی‌شوند؛ اما اگر در روایت روزمره زندگی‌شان حضور پیدا کنند، به نماد جهانی مقاومت تبدیل خواهند شد. در این مسیر، ترجمه فرهنگی نقش کلیدی دارد. تا زمانی که روایت قهرمان ایران اسلامی به زبان سینما، انیمیشن، ادبیات و موسیقی جهانی ترجمه نشود، جهان تصویر او را از زبان رسانه‌های دشمن خواهد شنید. لازم است یک مرکز تخصصی برای ترجمه و بازنمایی جهانی قهرمان ایرانی تشکیل شود تا تولیدات چندزبانه و هم‌افزای رسانه‌ای را مدیریت کند.قهرمان‌سازی در ایران نباید مسئولیت پراکنده چند نهاد باشد. باید به یک سیاست هماهنگ میان نهاد های فرهنگی، هنری، نیروهای مسلح و رسانه ای تبدیل شود تا چهره قهرمان از رسانه رسمی به حافظه فرهنگی و سپس به حافظه جمعی مردم مهاجرت کند. قهرمان‌سازی یک فرایند میان‌رشته‌ای است؛ از آموزش و هنر تا رسانه و جامعه‌شناسی. اگر هر نهاد مسیر خود را برود، قهرمانان ما در روایت‌های جزیره‌ای فراموش می‌شوند.

 

برای مقابله با این وضعیت، باید واحدی تخصصی برای پایش رسانه‌های بیگانه و طراحی ضدروایت فعال تشکیل شود تا تصویر تحریف‌شده قهرمان ایرانی را در رسانه‌های دشمن اصلاح و بازسازی کند. قهرمان‌سازی نه فقط برای امروز، بلکه برای آینده است. رسانه‌ها باید حافظه قهرمانی را با برگزاری جشنواره‌ها، تولید آرشیوهای دیجیتال و مستندسازی روایت‌های فداکاری تثبیت کنند.برای تحقق این هدف، الگوی "چهاربعدی قهرمان ایرانی" به عنوان یک مدل جامع قابل اجراست. در مرحله نخست، باید قهرمان شناسایی و گزینش شود. معیار این شناسایی فداکاری آگاهانه، اثرگذاری اجتماعی، الهام‌بخشی ارزشی و استمرار در عمل است. این مرحله بر عهده بنیادهای ملی، نهادهای نظامی و اجتماعی و شبکه‌های خبرنگاری میدانی است. در مرحله دوم، واقعیت باید به روایت تبدیل شود. قهرمان باید در یک ساختار دراماتیک روایت شود که از بحران آغاز می‌شود، به تصمیم و فداکاری می‌رسد و در معنا و پیام انسانی پایان می‌یابد. در این مرحله رسانه باید از ابزارهایی مانند مستندهای دراماتیک، پادکست، داستان کوتاه تصویری، یا روایت‌های چندرسانه‌ای بهره ببرد. هر رسانه باید برای قهرمان خود یک "پرسونا" با هویت بصری و زبانی مشخص طراحی کند تا در تمامی پلتفرم‌ها حضور منسجم داشته باشد.مرحله سوم، بازنمایی فرهنگی است. در این مرحله، روایت قهرمان باید از رسانه رسمی فراتر رود و وارد فضای فرهنگی و اجتماعی شود؛ به کتاب‌های درسی راه یابد، الهام‌بخش فیلم و تئاتر شود، در قالب موسیقی و شعر بازآفرینی گردد و در شبکه‌های اجتماعی به چالش و کمپین عمومی تبدیل شود.

 

قهرمانان ایران اسلامی زمانی جاودانه می‌شوند که مردم خود روایت آنها را بازتولید کنند. در مرحله چهارم، باید این قهرمانان در مقیاس جهانی تثبیت شوند. پویانمایی‌ها، فیلم‌های بلند، محتوای دیجیتال چندزبانه و همکاری با رسانه‌های بین‌المللی همسو می‌تواند قهرمانان ایران اسلامی را از یک تصویر ملی به نمادی جهانی از کرامت انسانی و مقاومت تبدیل کنند.قهرمان‌سازی از قهرمانان ایران اسلامی باید بر چهار سطح تعامل رسانه‌ای استوار باشد: نخست، شناسایی میدانی قهرمانان و تولید گزارش‌های مستند از فداکاری آنان؛ دوم، ساخت روایت‌های عاطفی و انسانی برای اتصال مخاطب به تجربه زیسته قهرمانان؛ سوم، گسترش این روایت‌ها در فرهنگ عمومی از طریق سینما و رسانه‌های ترکیبی؛ و چهارم، تثبیت جهانی قهرمانان از طریق ترجمه چندرسانه‌ای و حضور در فضای رسانه‌ای بین‌المللی. اگر این چرخه کامل شود، قهرمانان ایران اسلامی دیگر صرفاً یک نام نخواهند بود، بلکه به حافظه زنده ملت و الهام‌بخش نسل‌های آینده تبدیل خواهند شد.در نهایت، رسالت رسانه های ایرانی در این عرصه، نه صرفاً اطلاع‌رسانی از فداکاری‌ها، بلکه بازآفرینی معنای قهرمانی است. قهرمانان ایران اسلامی باید به زبان رسانه، هنر و فرهنگ بازتعریف شوند تا جهان بداند مقاومت ایرانی فقط قدرت نظامی نیست، بلکه جلوه‌ای از ایمان و شجاعت، انسانیت و خرد است. قهرمان‌سازی در ایران، اگر با نگاه فرهنگی و تمدنی دنبال شود، می‌تواند نه تنها هویت ملی را بازسازی کند، بلکه الگوی الهام‌بخش برای ملت‌های در جست‌وجوی کرامت و آزادی در سراسر جهان باشد. اگر رسانه‌ها روایت‌شان کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰