بهتازگی تعدادی از معتادان متجاهر از یکی از این مراکز گریختهاند؛ اتفاقی که خرداد امسال تکرار شده بود. سوالی که ذهنها را پس از این رخدادها درگیر میکند این است که آیا نظارتها و سازوکار این مراکز به اندازه کافی دقیق و مناسب نیست که منجر به چنین اتفاقاتی میشود؟ فرار دستهجمعی از این مراکز را میتوان زنگ خطری جدی برای متولیان این حوزه دانست. تکرار چنین اتفاقاتی نشان میدهد این مراکز از کارایی لازم برای درمان و بازتوانی افراد معتاد برخوردار نیستند. هرچند از این افراد بهعنوان معتادان متجاهر یاد میشود اما آنها قرار است در مراکز نگهداری و طی اقداماتی که برایشان در نظر گرفته شده، درمان و شانس دوباره برای زندگی را بهدست بیاورند اما گویا شرایط این مراکز، نفس معتادان را به شماره میاندازد و آنها بهجای تلاش برای پاک شدن، فرار و ادامه همان زندگی قبلی را انتخاب میکنند.
کارایی از دست رفته
براساس ماده ۱۶ قانون مبارزه با مواد مخدر، معتادان متجاهر باید برای مدت سه تا شش ماه در مراکز دولتی و مجاز درمان و کاهش آسیب نگهداری شوند. سعید صفاتیان تحلیلگر حوزه اعتیاد درخصوص فرار برخی افراد گرفتار اعتیاد از مراکز درمانی به جامجم میگوید: افرادی که وارد این سیستم میشوند، نخستین چیزی که به ذهنشان خطور میکند، موضوع فرار است چراکه این افراد معتادان متجاهر هستند، نه معتاد خودمعرف.
او با اشاره به آنکه اینگونه افراد در محیطهای باز و بدون محدودیت معمولا اقدام به فرار نمیکنند، ادامه میدهد: «در این مراکز اقدامات متعددی از جمله درمانهای دارویی، مداخلات روانشناختی و تا حدی رواندرمانی برای معتادان انجام میشود. در طول سال، افراد زیادی وارد این مراکز میشوند اما کارایی آنها بسیار پایین است چراکه میزان ماندگاری افراد یا بهاصطلاح دوره پاک بودن پس از گذشت یک سال از خروجشان عمدتا رقم قابل توجهی نیست.» البته نمیتوان همه چیز را گردن این افراد آسیبدیده انداخت چراکه آنها پس از خروج از مراکز بهنوعی رها میشوند.
پاسکاری مسئولانه!
مراکز نگهداری از معتادان متجاهر در واقعیت از نظارت دقیق و مستمری برخوردار نیستند. خرداد ماه گذشته بود که ویدئویی از فرار آنها که با لباس آبی در حال دویدن بودند در فضای مجازی دست به دست شد. تکرار این چرخه و اتفاق اخیر، واکنش زهرا شمساحسان رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران را بهدنبال داشته است.وی دراین خصوص گفته:«باوجود تلاشهای مدیریت شهری با راهاندازی مراکز یاورشهر،ارزیابیهای میدانی حاکی ازشکاف قابل توجه میان عملکردموجود و استانداردهای مطلوب است.» حادثه اخیر نشاندهنده وجود کاستیهای عمده در نحوه برخورد و فرآیندهای داخلی در این مراکز است.
اما در چنین موارد و حوادثی، نقش بهزیستی چیست؟ نورالدین فائقی سرپرست معاونت پیشگیری و بازتوانی اعتیاد سازمان بهزیستی کشور به جامجم میگوید: «مراکز یاورشهر متعلق به شهرداری هستند و سازمان بهزیستی نظارتی بر مراکز سایر دستگاهها از جمله شهرداری ندارد. بهزیستی در استان تهران دارای ۱۳مرکز با ظرفیت ۶۲۰۰نفر است که نظارت کامل بر آنها مطابق با دستورالعملهای تخصصی انجام میشود. تاکنون هیچگونه فرار، اغتشاش یا درگیری منجر به فرار در مراکز تحت نظارت این سازمان صورت نگرفته است.»
وی تأکید میکند که براساس مفاد آییننامه اجرایی مراکز ماده ۱۶، تأمین حفاظت و انتظامات پیرامونی و مبادی ورودی و خروجی این مراکز برعهده فرماندهی نیروی انتظامی است ولی اگر در مراکز مربوط به بهزیستی تخلفی صورت بگیرد، فرآیند نظارت و صدور تذکر، اخطار و ابطال مجوز توسط کمیسیون نظارت این سازمان انجام میشود.البته محمدامین توکلیزاده معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران هم درخصوص اتفاقات پیش آمده اعلام کرده که با توجه به تخلفات صورت گرفته، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی با پیمانکار برخورد کرده و محدوده این مرکز کوچکتر خواهد شد تا بتوان آن را بهتر مدیریت کرد.
پایان بیبرنامه
بهنظر میرسد ارائه خدمات و امکانات در این مراکز به اندازه کافی برای افرادی که آنجا تحت درمان قرار میگیرند مطلوب نیست.به همین دلیل بسیاری از آنها انگیزه خود را از دست میدهند. سعید صفاتیان نیز نبود برنامهریزی مناسب، رواندرمانی مستمر وخدمات مددکاری پس از ترخیص را از جمله مشکلات اساسی این مراکز میداند وعنوان میکند: «یکی از مهمترین اقداماتی که باید در این مراکز انجام شود بحث آموزش است. حداقل باید آموزشهای لازم برای افرادی که در این مراکز فعالیت میکنند ارائه شود. چه آنهایی که بهصورت دائمی مشغول کار هستند و چه نیروهای فصلی لازم است اطلاعات علمی بیشتری در اختیارشان قرار گیرد و سیستم مددکاری در این مراکز فعالتر و مؤثرتر عمل کند.»
این تحلیلگر حوزه اعتیاد بر این باور است که متأسفانه پس از خروج افراد از این مراکز، هیچ برنامه خاص و مؤثری برای ادامه مسیر درمانی آنها وجود ندارد.بنابراین آنچه امروز بیش از همه در این مراکز به چشم میآید، غیبت یک برنامهریزی منسجم است. افرادی که روزی به حاشیه رانده شدهاند، نباید دوباره در حاشیه رها شوند.