این مهاجرت سریع، از دهه ۱۳۵۰ با اصلاحات ارضی شتاب گرفت و بر اساس آن روستاها خالیتر و شهرهای بزرگ با مشکلات تازه روبهرو شدند. کارشناسان هشدار میدهند: بدون اقدام جدی، تا دو دهه دیگر بیش از ۸۵ درصد جمعیت شهری خواهد شد و روستاها فقط ۱۴ درصد جمعیت را در خود جا خواهند داد. گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد نرخ شهرنشینی از ۷۴ درصد در ۱۳۹۵ به ۷۷.۲۶درصد در ۱۴۰۳ رسید. بین ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، ۴.۴میلیون نفر در داخل کشور جابهجا شدند که ۸۳ درصدشان به شهرها رفتند. مهاجرت از روستاها بین ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵ سه برابر شده است. روستاهای کوچک (با کمتر از ۲۰ خانوار) با ۸۴.۵درصد خالیشدن، بیشترین آسیب را دیدند.اقتصاد، بزرگترین دلیل این مهاجرت است. نرخ بیکاری روستایی از ۸.۹درصددر۱۳۹۵به ۵.۸درصد در ۱۴۰۲کاهش یافته، اما هنوز۳۰ درصد روستاییان شغل پایدار کشاورزی ندارند. مدرنیزاسیون مزارع بدون ایجاد کارهای جدید، خانوادهها را به شهرها میکشاند. خشکسالی هم سهم بزرگی دارد: ایران حالا وارد پنجمین سال متوالی خشکسالی شده است.این مهاجرتها، ۳۰ درصد حاشیهنشینی شهرها را تشکیل داده و شهرهای تهران، مشهد و کرج را با ترافیک سنگین، آلودگی هوا و بیکاری بیشتر روبهرو کرده است. در همین اوضاع جمعیت تهران از ۸.۷به ۹.۵میلیون در ۱۴۰۳ رسیده است اما جمعیت روستاها هم از سوی دیگر پیرتر میشوند و تولید غذا به نوعی کاهش یافته است. طرح ساخت۲.۵میلیون خانه روستایی تا ۱۴۰۱ فقط ۵۵ درصد (۱.۳میلیون) پیشرفت داشته و این سیاست نتوانسته است جلوی مهاجرت را بگیرد.
یکی از دلایل مهم این مهاجرت جذابسازی شهرهای بزرگ برای سکونت است و البته که از سویی دیگر کمبود امکانات لازم در این روستاهاست. اگرچه تغییرات اقلیمی بخشی جداییناپذیر از این انگیزه است به این معنا که بسیاری ازروستاها به دلیل ریزگردها و کمبود آب به نوعی مجبور به مهاجرت میشوند اما سیاستهای چند دهه گذشته وتمرکزگرایی امکانات درشهرها انگیزه مهمی برای مهاجرت از روستاها بوده است. آنها به انگیزه یافتن کار آن هم با درآمد بالاتر (چیزی که خارج از واقعیت هم نیست) چمدان میبندند و دل به جاده میزنند و اغلب در حاشیه شهرها ساکن میشوند.