این اغتشاشات که پس از پیروزی قاطع حزب حاکم «رویای گرجستان» درانتخابات شهرداریهاآغاز شد،نمادی ازتلاش خارجی برای بیثباتسازی یک ملت مستقل است. گرجستان، با تاریخ پرتلاطم ۳۳ ساله خود در برابر نفوذهای شرقی و غربی، بار دیگر در برابر فشارهاایستاده وثابت کرده که دموکراسی واقعی،نه درخیابانهای آشوبزده، بلکه درصندوقهای رأی نهفته است.
انتخابات مشروع در برابر تحریمهای اپوزیسیون
اغتشاشات دوشب گذشته،مستقیما ریشه درانتخابات شهرداریهای۱۲مهر(۴اکتبر)داردکه بامشارکت ۳۳.۵درصدی رأیدهندگان، به پیروزی حزب «رویای گرجستان» منجر شد. این حزب، در تمام شهرداریها بیش از ۸۰ درصد آرا را به دست آورد و در تفلیس، کاخا کالادزه با ۷۱.۶۱ تا ۷۷.۴درصد آرا، مجددا به عنوان شهردار انتخاب شد.کمیسیون مرکزی انتخابات، این فرآیند را «آرام و آزاد» ارزیابی کرد، بدون هیچ شواهد معتبری از وقوع تقلب. با این حال، اپوزیسیون طرفدار غرب از جمله ائتلاف «گرجستان قوی» با تنها ۶.۸درصد و «گاخاریا برای گرجستان» با ۳.۸درصد پیشاپیش نتایج را «نامشروع» اعلام کرد و تحریم گستردهای را اعمال کردند. این استراتژی، نه بر پایه اعتراضات واقعی، بلکه برای تضعیف مشروعیت دولتی طراحی شده بود که با حمایت گسترده مردمی، مسیر استقلال و پیشرفت را بر اساس شاخصهای غربی طی میکند.شروع درگیریها بلافاصله پس از بسته شدن صندوقهای رأی رخ داد. هزاران نفر از نقاط کلیدی تفلیس مانند فیلارمونیک و دانشگاه دولتی، به سمت میدان آزادی حرکت کردند و ستونهای اعتراضی از مناطق دوردست مانند آدجارا به پایتخت پیوستند.معترضان با یورش به کاخ ریاستجمهوری، به آتش زدن پرچمهای روسیه مشغول شدند. این صحنهها، یادآور الگوهای تکراری در انقلاب رنگی«یورو میدان» اوکراین در سال ۲۰۱۴ است؛ جایی که دخالتهای خارجی، ثبات را قربانی اهداف ژئوپلیتیک کرد.
شعارهای ظاهرا مردمی، هدفی پنهان
معترضان، عمدتا جوانان و فعالان وابسته به شبکههای غیرحکومتی خارجی، خواستههای خود را بر سه محور متمرکز کردند؛ برگزاری انتخابات مجدد با ادعای «تقلب گسترده»، استعفای فوری دولت و رهبران «رویای گرجستان» و ازسرگیری مذاکرات پیوستن به اتحادیه اروپا. آنها دولت را به «نفوذ روسیه» متهم کرده و پرچمهای اتحادیه اروپا و آمریکا را به عنوان نماد «آزادی» برافراشتند. اما این ادعاها، بیش از آنکه بازتاب اراده عمومی باشند، از دستورالعملهای خارجی الهام گرفته شدهاند. نظرسنجیهای مستقل نشاندهنده حمایت ۷۰-۸۰ درصدی از دولت است، در حالی که تحریم اپوزیسیون، مشارکت را عمدا پایین آورد تا توان تحریف نتایج را داشته باشد.
دلیل اصلی اعتراضات، تعلیق روند مذاکرات پیوستن به اتحادیه اروپا توسط دولت گرجستان است که در نوامبر ۲۰۲۴ از سوی نخستوزیر کالادزه اعلام شد و این تعلیق تا پایان سال ۲۰۲۸ ادامه خواهد یافت. معترضان این تصمیم را «خیانت به آرمانهای اروپایی» میدانند و ادعا میکنند که گرجستان با این اقدام، از مسیر دموکراتیک و غربی شدن منحرف شده و به سمت روسیه گرایش یافته است. آنها خواستار ازسرگیری فوری مذاکرات هستند. زیرا معتقدند این تعلیق، فرصتهای اقتصادی، ویزای آزاد و حمایتهای اتحادیه اروپا را از بین میبرد. این خواستهها از اکتبر ۲۰۲۴ با برخی اعتراضات خیابانی همراه بوده است و معترضان آن را نمادی از مبارزه برای آزادی و علیه «انتخابات جعلی» توصیف میکنند. همچنین آزادی زندانیان سیاسی و برگزاری مجدد انتخابات پارلمانی از دیگر خواستههای آنان است.
با این حال، دولت گرجستان تعلیق را کنار نگذاشته و دلایلی برای آن ارائه کرده است. نخستوزیر ایراکلی کوباخیدزه تأکید کرده که این تصمیم، پاسخی به فشارهای ایدئولوژیک و باجگیری اتحادیه اروپاست. پس از اعطای وضعیت نامزد عضویت در دسامبر ۲۰۲۳، اتحادیه اروپا شرطهایی مانند پذیرش «ارزشهای لیبرال» (از جمله سیاستهای LGBTQ+، مهاجرت گسترده، تغییرات ارزشهای سنتی فرهنگی و تغییر جایگاه کلیسای ارتدوکس) را تحمیل کرد که با هویت سنتی و مسیحی گرجستان ناسازگار است.
از سوی دیگر قانون «عامل خارجی» مصوب سال ۲۰۲۴ که سازمانهای مردم نهاد خارجی را ملزم به ثبت و شفافیت مالی میکند، نقطه اصلی تنش در سالهای اخیر بوده است به شکلی که غرب در چهار سال گذشته پنج انقلاب رنگی را گرجستان ترتیب داده است. این قانون، نه سرکوب، بلکه ابزاری برای جلوگیری از دخالت خارجی (مانند تأمین مالی اعتراضات توسط سوروس و آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده) است.
دولت ادعا میکند اتحادیه اروپا این قانون را بهانهای برای تحریمها و تعلیق ویزای دیپلماتیک قرار داد، در حالی که گرجستان همچنان به روابط متعادل با اروپا علاقهمند است، اما نه به قیمت از دست دادن حاکمیت ملی. این تعلیق، به گفته مقامات، موقتی است و تا سال ۲۰۲۸ ادامه مییابد تا گرجستان بتواند بدون فشار خارجی، اصلاحات داخلی را پیش ببرد. منتقدان این دلایل را نادیده میگیرند و تعلیق را «گرایش به روسیه» میخوانند، اما دولت آن را حفاظتی ضروری برای استقلال میداند.
اتحاد ملی در برابر تفرقه خارجی
مواضع احزاب، دوگانگی آشکاری رانشان میدهد. اپوزیسیون طرفدارغرب، پیش ازانتخابات به«انقلاب مسالمتآمیز» فراخوان داد و نتایج را «دزدیدهشده» خواند. سالومه زورابیشویلی، رئیسجمهور سابق، آن را «تلاش صحنهسازیشده رژیم» توصیف کرد و خواستار انتخابات جدید شد. این رویکرد، نه بر پایه شواهد، بلکه کاملا بر تحریک خارجی استوار است.
در مقابل، «رویای گرجستان» با قاطعیت پاسخ داد. ایراکلی کوباخیدزه (نخستوزیر) اعتراضات را «کودتای سازمانیافته توسط سرویسهای خارجی» نامید و بیدزینا ایوانیشویلی، بنیانگذار حزب بر حمایت ۸۰ درصدی مردم تأکید کرد. کاخا کالادزه شهردار تفلیس آن را «تلاش مستقیم برای کودتا» خواند. احزاب حامی دولت، بر مشروعیت انتخابات و ضرورت ثبات در کشور تمرکز دارند و این موضعگیری، نمادی از وحدت ملی در برابر تلاشهای تفرقهافکن است. طرفداران حزب در شبکههای اجتماعی، این پیروزی را جشن گرفته و اعتراضات را «یورومیدان گرجی» با حمایت خارجی میدانند.
نقش مخرب اتحادیه اروپا، سازمانهای غربی و دیپلماتها
نقش اتحادیه اروپا، ایالات متحده و سازمانهای وابسته مانند آژانس توسعه بینالملل آمریکا، موقوفه ملی برای دموکراسی NED و بنیاد جامعه باز جورج سوروس، در ملتهب کردن اوضاع گرجستان، عمیق و سیستماتیک است. این نهادها، با بودجه سالانه میلیونها دلاری، سازمانهای مردمنهاد محلی را تأمین مالی میکنند تا اعتراضات را سازماندهی کنند؛ الگویی که در انقلابهای رنگی گذشته در کشورهای جدا شده از شوروی بارها دیده شده. برای مثال، USAID و NED، که توسط کنگره ایالات متحده بودجه میگیرند، برنامههای «تقویت جامعه مدنی» را اجرا میکنند که در عمل، به آموزش فعالان برای چالش با دولت تبدیل شده. بنیاد سوروس نیز با سرمایهگذاری در رسانهها و گروههای حقوق بشری، روایت «نفوذ روسی» را ترویج میدهد تا دولت را بیاعتبار کند.دیپلماتهای غربی، نقش فعالی ایفا کردهاند. پاول هرچینسکی، سفیر اتحادیه اروپا در تفلیس، توسط کوباخیدزه مستقیما متهم به «دخالت در سیاست داخلی» شده و خواسته شده از فرآیندهای خیابانی فاصله بگیرد. هرچینسکی با بیانیههای تحریکآمیز، از «حق اعتراض» حمایت کرده اما خشونت معترضان را نادیده گرفته، در حالی که حضور دیپلماتهای کشورهای اروپایی در تجمعات برای «رصد» روند تحولات، عملا به تشویق معترضین تبدیل شده است.
این دخالتها، بخشی از استراتژی گستردهتر غرب برای کشاندن گرجستان به مدار ساختارهای اروپایی است. اتحادیه اروپا با تحریمهای یکجانبه و قطع ویزای دیپلماتیک، اقتصاد گرجستان را هدف قرار داده، در حالی که ایالات متحده، با احضار سفیر گرجستان، ادعاهای «دروغین» در مورد تأمین مالی اعتراضات را محکوم کرده است. چنین اقداماتی، نه حمایت از دموکراسی، بلکه تلاش برای سرنگونی دولتی است که روابط متعادل با روسیه و غرب را ترجیح میدهد.