تفکر نزد حکما، با ذوق معنوی و عرفانی در ارتباط است

تفکری دیگر

تئوری بقا ، ردّ تئوری بقا 

نظریه بقا ، نظریه ای بود که کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی طراحی و  احزاب برادر حزب کمونیست  شوروی در تمام دنیا در دوران جنگ سرد  از آن تبعیت می  کردند . 
کد خبر: ۱۵۲۱۱۰۹
نویسنده احمد میراحسان

در ایران هم حزب توده مبلغ آن بود  . این سیاست کاملا به منافع شوروی تکیه داشت . مخالفان این تئوری اعتقاد داشتند سوسیال امپریالیسم شوروی ، در سازش با امپریالیسم آمریکا دنیا را بین خود تقسیم کرده اند و مایل نیستند این موازنه قدرت را  بی موقع و پرهزینه برهم زنند . پس بجای سیاست انقلابی مصوبه  کمینترن ۱۹۱۹ دوران لنین به جایی سقوط کردند که برایشان اصل ،  نگرش رویزیونیستی و ضد انقلابی حفظ و بقای خود به قیمت خیانت به انقلاب های کشورهای آماده تحول شد و  تیز ارتباطات  مبتنی یر  تنشن زدایی  با دولت های ارتجاعی و پیرامونی  و  وابسته به آمریکا هدف شان گشت تا با روابط اقتصادی شوروی با آن ها تشویق شوند به راه رشد غیر سرمایه داری رو کنند . در واقع غرض از راه رشد غیر سرمایه داری ،  همان گسترش سرمایه داری دولتی بود و حزب کمونیست شوروی وانمود می کرد این راه هم به بقای شوروی و‌ممانعت از ماجراجویی اتمی آمریکا کمک می کند و در خدمت صلح است و هم یک پیشا سوسیالیسم  محسوب می شود.
☆☆☆☆
رژی دبره ، متعکر فرانسوی که  به جنبش ماریگلایی آمریکای لاتین و در حقیقت  به مبارزه  چریکی چه گوارا ، برای نجات کشورهای جهان سوم از جنگ سلطه امپریالیسم  پیوسته بود ، از جمله کسانی بود که مخالف  تئوری بقا و برژنفیسم بود و در ردّ تئوری بقا ، نظریه ی عملیات چریکی را ترویج می کرد . او تاثیر زیادی  بر روشنفکران و دانشجویان رادیکال داشت.  و تئوری بقا را در نوشته های خود رد می کرد . 
در ایران مروح  ردّ تئوری بقا امیر پرویز پویان نظریه پرداز  چریک های فدایی خلق در بدو تاسیس سازمان و  میارزات شان بود . فدایی ها با این تئوری حضور خود را اعلام کردند و جزوه ای کم خجم نوشته پویان   ، توضیح دهنده   دلایل  نادرستی تئوری بقا و جنبه اپورتونیستی و غیر انقلابی آن بود ‌
حقیقت آن است که  امام خمینی ره  در  آغاز دهه چهل و شروع مبارزه مردمی علیه سلطه آمریکا و نوکری رژیم شاه ، نه باور و اعتنایی به تئوری  بقا داشت  و نه به ردّ تئوری بقا با نگاه چریکی وچپ ‌ و یا گرته برداری سازمان مجاهدین از آن . او بر بستر  ارتباط امام و امت در تشیع  مبارزه ای  عمومی و مردمی علیه آمریکا و رژیم دست نشانده اش  را آغاز کرد که ماهیتا با  شیوه های ماجراجویانه روشنفکران به ستوه آمده و قهرمانی بی پیوند با حرکت مردم و نیز راه های اتکا به سیاست ابرقدرت  رقیب آمریکا  فرق داشت . از همه این داستان نکته  مقاومت بر پایه  اتکا به مردم و بسبج ملت  مورد نظر این نوشته است.
امام‌ ،  ته به تئوری بافی اساتید  و آکادمیسین ها و جهان محاسبات  "علمی" و  انتزاعی و گسسته از تکالیف قرآنی علاقه داشت که در آن ها منفعت طلبی ، حفظ منافع  قدرت مداران  و خوف از دشمن و عدم اتکال به خدا و محاسباتی  اصل بود که در آنها هیچ جایی برای تکلیف و تدبیر و سنت های الهی و امدادهای خدای حی و قادر و متعال وجود نداشت و عنصر تکلیف و عزم و اراده و خواست مشروع   برای دفاع از حق و کرامت انسانی و شرافت و خرد استقامت را ندیده می گرفت  و نه به خودکشی بی هوده و رفتار قهرمانانه  دانشجویی و عمل گسسته از دستورات خداوندو  بدون مجوز عقل و شرع  توجه می کرد . برای امام  فرامین الهی و  تحرک و اتکا به بیدار کردن و  مشارکت مردمی  دو اصل در مقاومت بود  و خود  همین شیوه  فقه جعفری را به اجرا در آورد . . اومامور به استقامت برابر کفر و علیه بردگی بود و هدفش ایستادگی و پیشوایی ملت در مقاومت بود   ، نه پیروزی و قدرت به هر شکل و قدرت بدون کنشگری مردم و  باد آورده و بدون جهد  و تلاش و گزینش و عزم اکثریت ملت .  ‌ از نظر این فقبه و زعیم عالی قدر  ادای . تکلیف برعهده امام و امت  ، و پیروزی به عهده خدا بود و بس . البته در ادای تکلیف عقل و تشخیص و شناخت و رعکنش بی تردبد مهم  است
☆☆☆☆
امروز بار دیگر تئوری بقا  از سوی اساتید بزرگواری مطرح می شود . اما دتفاوت هایی  ر  در موضوع کنونی  و در نظریه  مربوط به موضوع کنونی  و در  بست مسئله و متن  و در سرشت  چالش متفاوت از مسایل دهه چهل ، وجود دارد . لیکن  یک‌نقطه مشترک هم  موجود است  و آن  استدلال در باره بقا در جنگ ایران و استکبار است .
این بقا هم متکی به  موقعیت ابر قدرت و دشمن و البته  بویژه به طور مشخص  در ارتباط با عامل  امر تکنولوری در  جنگ است .   ببینیم ربط این ها  چگونه است و موضوع تئوری بقا امروز  چه محتوایی دارد .
 
استدلال این است که چون امروز  امر تکنولوژی جنگ و تکنولوژی در جنگ  کاملا متمایز با جنگ ‌۸ ساله است ، و برتری آمریکا کل بقای ما را ته ید ، می کند پس برای حفظ بقا به هرقیمت باید صلج را اصل گرفت و از جنگ‌  به هر قیمت اجتناب کرد .  در این  نظر دو عامل اصلی وجود دارد تکنولوژی و  بقا . و بقادبه تکنولوژی بستگی یافته  و سرنوشت آن راداز دوسو تعیین می کند . از سوی داشتن تکنولوژیربرتر که به معنای برنده بازی از پیش خواهد برد و امر خود تحقق می بخشد و طزف فاقد تکنولوژی امروزی که  های تک و ویزه است و برای بقا  جز توافق و اجتاب  از جنگ عیچ راهیرپیش پانمی گذارد .
برای تحلیل دقیق حتمادبایددروی موضوع تکنولوژی و فهم آن مکث کنیم و بحث راوپس از آن اوامه دهیم.
☆☆☆☆☆
 
استقامت  همچون امر تکنولوژیک؟
 
تکنولوژی مدتهای طولانی در دوران مدرنیته ، ابزار مدرنیت  تلفی می شد . فیلسوفان و متفکران  اجتماعی وقتی از انقلاب تکنولوژیک سخن می گفتند به رخداد بزرگی در تاریخ بشری اشاره می کردند که انسان ابزار ساز ، با عقلانیت مدرن ، انقلاب عظیمی بر پاداشت که  برخاسته از علم و اختراعات و سیلابی تمام نشدنی از ابزارهای مکانیکی و الکترونیک بود که کلا سیمای تمدن مدرن را متمایز کرده  و با خود قدرت و اقتدار  و سلطه و سروری ببار آورده بود .
این مارتین هایدگر  بود که با فهم نقش تکنولوژی همچون امر دوران ساز از نظر فلسفی به تفاوت نقش ابزار و یک شالوده و نگرش تمدنی نو  اشاره کرد و تکنولوژی را تا سرحد امر فلسفی  و سرشت و ماهیت  عصر جدید ارتقا داد و اثبات کرد  ، تکنولوژی بر همه امور هستی بشری ، اثر می نهد و نگاه انسان به طبیعت و  تمدن  خود و نوع ارتباط انسان  با  زمین وقتی با تکنولوژی در تصرف انسان در می آید و آدمی هر بهره کشی از آن را رواومی دارد و وجود ، امر تاریخی   ، فن  و  نظام قدرت ، علم ، اجتماع و نوع داده ی  تمدنی و  نفی تکنولوژی همچون  ابزار ووو..... همه و همه رر بخث او از تکنولوژی ظاهر گشت .
 از این منظر انسان ظاهرادوضع فرمانروا و فاعل  مختار بربر تکنولوژی دارد و در اصلد در  مقام  مفعولدبرابر تکنولوژی  ظاعر می شود .  و جز تفکر و شعر هیچ محل فراری از عصر تکنولوژی ندارد..
 و تکنولوژی ،  فرمانروا  است و تکنولوژی برتر ، و دارنده آن همان فاتح در هر منازعه ای خواهد بود . 
☆☆☆☆،
تئوری بقا و صلح به هر قیمت  ، بر این تفکر متکی است .
آیا اسلام  این نگاه را می پذیرد؟ البته بی شک‌ قوت  استطاعت ابزاری دستور قرآن حکیم است . اما آیا رفاع از شرافت و تن ندادن به ذلت و وهن به حیات فردی و اجتماعی به همترازی تکنولوژیک بستگی دارد . و یا  قبل از دستکر دینی ، فطرت انسانی در برابر تجاوز از خود دفاع می کند. مگر ویتنام  هوشی مینه و غنای نکرومه  و  و کنگوی لومومبا  و شیلی آلنده  مثل  لیبی عمر مختار و فلسطین عزالدین قسام وایران امام خمینی   و....  دارای قدرت برابری تکنولوژیک  با استعمار انگلیس و فرانسه و ایتالیا  و بویژه  آمریکا بودند که تن به بردگی ندادند؟ مگر فرمان قرآن نیست که از قلّت و ناتوانی خود نهراسید و وقتی  دفاع واجب است ، به تکلیف عمل کنید ؟ مگر در دفاع ۸ ساله اگر همین استدلال تکنولوژیک و بقا ، اساس تصمیم گیری می شد، جز تسلیم  راهی می ماند؟ 
حقیقت آن است که قاعده جنگ و صلح در قرآن دقیق بیان شده و اگر تکلیف  بر اساس شزایط دفاع باشد با دست خالی هم باید دفاع کرد .و اقتدار و بقا در  ایستادگی است و اگر تر ک مخاصمه با شرایطی کهوخداوفرمان داده  واجب باشد  باید اصل را ترک‌ مخاصمه قرار داد. فشار به رهبری چه از سوی قشر ممتاز و قدرتمند برای منافع دنیوی و‌چه از سویرمتفکران ترسزده و غیر انقلابی و چه مردم نافرمان و خودراُی و گریزان از جهاد کناه نسجل است و اگر رهبری جامعهوبه سبب مجموعه عدم همراهی  واقعی و در صحنه  عنل  و نه القائات  و جوّ سلزی رسانه ایرغرب پرستان ، وادار به  عملی خلاف نظر خود شود این امر ماسخش در آخرت بر دوش  پیمان شکنان و دنیاوپرستان است و در هر حال تکلیف امت پیروی از فرمان و فتوای حکومتی ولی فقیه است جه در زمان مولا علی علیه السلام و چه ولی فقیه و سرپرست  مومن و خرومند و متقی و شحاع  و رها از اهوای دوران انتظار . 
چنین است که امروز هم‌ مردم اهل ایمان همچنان در هر حال باید گوش  به فرمان ولی فقیه  عاقل و عادل  وشجاع خود باشند و در نهایت بکصدا و‌متحد از  رهبری  زعیم  بزرگوار  ملت ایران‌میروی کنند .
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰