منابع طبیعی کشور شرایط نامناسبی دارد، این حقیقت رانمیتوان انکار کرد. نگاهی به شرایط مراتع،حوضههای آبخیز، جنگلها و سرعت گرفتن بیابانزایی در کشور، نشان میدهد برای مدیریت این مشکلات به کاری فوقالعاده نیاز است. حسن وحید، معاون آبخیزداری، مراتع و امور بیابان سازمان منابع طبیعی درباره رسیدن به هدف آمده این سازمان در برنامه توسعه به جامجم میگوید: «حدود ۷۰ درصد برنامه محقق شده اما همین رقم هم بدون پشتوانه مالی کافی، شکننده است.» آن طورکه او توضیح میدهد، بسیاری از طرحها آماده اجرا هستند اما نبود بودجه، آنها را درحد نقشه وگزارش نگه میدارد.وحید تأکید میکند: «بزرگترین ضعف این پروژهها، تأمین اعتبار است. طرحها و مبانی فنی آماده است اما وقتی بودجهای برای اجرای آنها تخصیص داده نشود، همهچیز در حد طرح باقی میماند.»
اعتباری که همیشه دیر میرسد
مشکل اصلی نه در نبود ایده که در ناکافی بودن یا دیررسیدن اعتبارهاست. چرخهای تکراری شکل گرفته است. برنامهها نوشته میشود، آمارها روی کاغذ میآید اما بودجه یا دیر ابلاغ میشود یا در میانه راه کاهش مییابد. نتیجه این میشود که پروژهها با امید آغاز میشود اما هرگز به خط پایان نمیرسد.چنین وضعی بهتدریج اعتماد مردم رافرسوده وامید آنهاراکم کرده است. معاون سازمان منابع در اینباره میگوید:«حتی اگرفرض کنیم که اعتبارات بهموقع تخصیص داده شود، تغییرات اقلیمی و شرایط جوی غیرقابل پیشبینی همچنان پروژهها را متزلزل میکنند.خشکسالیهای مکرر، پدیده ریزگرد ووقوع سیلابهای شدید، باعث شده اجرای پروژهها پرهزینهتر وزمانبرتر شود. درحقیقت، طبیعت ایران چالشزا شده وهر برنامهریزی را با ریسک بالا مواجه میکند.» اوهشدار میدهد:«اگر منابع طبیعی تقویت نشود، سیلابها خسارت بیشتری وارد میکند، فرسایش خاک شتاب میگیرد و سفرههای آب زیرزمینی هر روز فقیرتر میشود.» این سخنان نشان میدهد که نادیدهگرفتن اقلیم نهتنها مانع اجرای طرحهاست بلکه بحرانها را بازتولید میکند. به بیان دیگر، بیتوجهی امروز، هزینههای فردا را چندین برابر خواهد کرد.
مردم و خیرین؛ ظرفیت پنهان
یکی از نکاتی که کمتر در تحلیلها به آن پرداخته شده، نقش مردم و خیرین است. بیش از یک میلیون خانوار در کشور بهطور مستقیم با مراتع و جنگلها سر و کار دارند. این جمعیت میتواند بازوی توانمند دولت باشد. تجربه نشان داده است هرجا که جامعه محلی در پروژهها مشارکت کرده، نتایج ماندگارتر بوده است. صنایع و خیرین اجتماعی نیز در سالهای اخیر بخشی از بار مالی را به دوش گرفتهاند. این مقام مسئول میگوید: «در پروژههای بیولوژیک مثل توسعه گیاهان دارویی، مشارکت مردم و خیرین چشمگیر است. صنایع بزرگ و خیرین اجتماعی سالانه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار هکتار پروژه را پشتیبانی کردهاند.» این آمار بیانگر آن است که مشارکت اجتماعی، میتواند بخشی از کمبود بودجه دولتی را جبران کند. با این حال، پروژههای سنگین همچنان نیازمند اعتبارات دولتی است و بار اصلی بر دوش دولت باقی میماند.
نبود همکاری بیننهادی
اجرای پروژههای منابع طبیعی فقط با اقدامات فنی پیش نمیرود. اگر هماهنگی در سطح کلان و اراده جدی برای مقابله با زمینخواری و تصرف غیرقانونی نباشد، بهترین طرحها هم نیمهکاره میماند. تجربه نشان داده شکاف میان دستگاهها، یکی از موانع جدی است.
وحید توضیح میدهد: «معاونتهای وزارت جهاد کشاورزی همکاری میکنند اما در سطح حاکمیتی موضوع متفاوت است. بحث مالکیت زمینها و اعمال حاکمیت در عرصههای ملی، نیازمند ارادهای کلانتر است.» این سخنان به همان شکاف دیرینه میان برنامهریزیهای کلان و واقعیتهای محلی اشاره دارد؛ شکافی که بارها مسیر توسعه را متوقف کرده است.
اولویت آینده
کارشناسان بر این باورند که آینده مدیریت بحران در ایران از دل منابع طبیعی میگذرد. تقویت پوشش گیاهی میتواند خسارتهای ناشی از سیلاب و خشکسالی را بهطور چشمگیر کاهش دهد. پوشش گیاهی متراکمتر علاوهبر نگهداشت آب، تولید علوفه را هم بالا میبرد و با رونق دامداری به معیشت روستاییان کمک میکند. این مقام مسئول میگوید: «کاهش ۶۰ درصدی خسارت سیلاب، تقویت سالانه ۵۰۰ تا ۷۰۰ مترمکعبی سفرههای آب و افزایش ۱۲۰ کیلوگرمی تولید علوفه، نشان میدهد منابع طبیعی ستون اصلی مدیریت بحران است.» به بیان روشنتر، سرمایهگذاری در منابع طبیعی هزینه اضافی نیست؛ سپری است برای کاهش هزینههای سنگین آینده.
دستاوردها و نگرانیها
منابع طبیعی کشور شرایط شکنندهای دارد و بسیاری از کارشناسان نگران هستند که سازمان منابع طبیعی نتواند چالشهای این حوزه را برطرف کند. معاون سازمان منابع طبیعی در پاسخ به این پرسش که آیا این سازمان دستاوردی در این خصوص داشته به ما میگوید: «در سالهای اخیرحدود ۷.۶میلیون هکتار کنترل بیابانزایی انجام شده، ۱.۴میلیون هکتارجنگلکاری انجام گرفته و ۲۰ میلیون هکتار آبخیزداری صورت پذیرفته است اما اگر سازمان منابع طبیعی تضعیف شود، حتی همین دستاوردها هم بهسرعت از بین میرود.»
این هشدار جدی است. موفقیتهای امروز اگر بدون پشتیبانی رها شود، فردا بهسرعت فراموش خواهد شد.
خطر بزرگ؛ انحلال سازمان
درکنار کمبود اعتبار و فشار اقلیمی،خطری جدیتر بر سر منابع طبیعی سایه انداخته است، احتمال انحلال سازمان، طبق مصوبه شورای اداری و استخدامی، قراراست بخش سیاستگذاری به سازمان محیط زیست وبخش اجرایی به وزارت جهاد کشاورزی منتقل شود.معاون آبخیزداری هشدارمیدهد:«این تصمیم به معنای انحلال سازمانی است که بیش از۱۰۰سال قدمت دارد و متولی حفاظت از۸۳ درصد عرصه کشور است.» او یادآور میشود:«نظامنامهای برای مشارکت مردم تدوین شده بود اما اگرسازمان منحل شود،این طرح هم نیمهکاره میماند. حذف ساختار فعلی یعنی قطع ارتباط یک میلیون خانواربهرهبردار باپروژههای ملی.»
سازمان منابع طبیعی با حکم قانون شکل گرفته و دربرههای حتی جایگاه وزارتخانه داشته است.اجرای مقررات مهمی چون ماده ۵۶ قانون حفاظت و بهرهبرداری ازجنگلها تنها به این سازمان سپرده شده است. حذف آن، خلأ قانونی بزرگی ایجاد میکند.
این مقام مسئول توضیح میدهد: «در صورت انحلال، راه برای سوءاستفاده باز میشود و دولت دیگر ابزار قانونی لازم برای برخورد با متخلفان را ندارد.»