این بستر بهطور طبیعی نسبت به بسیاری از محیطهای دیگر، فضای مناسبتری برای شکلگیری روابط عاطفی و ازدواج محسوب میشود. از سوی دیگر، دانشجویان در دوران تحصیل، تجربههای زیسته مشترکی دارند. این همزیستی بهمعنای آن است که هر دو طرف در مسیر رشد، پیشرفت و بلوغ فکری و احساسی، شرایط مشابهی راتجربه میکنند.این اشتراک تجربی، نقش مهمی در ایجاد تفاهم و درک متقابل دارد و یکی از مزایای مهم ازدواجهای دانشجویی به شمار میرود. همچنین این زوجها معمولا کمتر تحت فشار انتظارات خانوادهها قرار دارند و همین موضوع، دستیابی به تفاهم را تسهیل میکند. با توجه به این ویژگیها میتوان گفت پیوندهایی که در گروه ازدواجهای دانشجویی قرار میگیرند و میتوان از آنها بهعنوان ازدواج صنفی یاد کرد، پایدارترند به این معنا که در هر گروه اجتماعی یا حرفهای مانند دانشجویان، ورزشکاران یا هنرمندان، میتوان اقداماتی صورت داد تا اعضای آن صنف در صورت تمایل در مسیر ازدواج و تشکیل خانواده به یکدیگر نزدیک شوند. برای تحقق این هدف، باید از مکانیسمهای تشویقی بهره گرفت تا افراد به ازدواجهای دانشجویی وصنفی ترغیب شوند.با اینحال،ازدواج دانشجویی نیز با موانعی روبهروست؛ مهمترین مانع، مسأله درآمد و اشتغال است؛اماحتی اگر فردی شغلی داشته باشد،ممکن است درآمد کافی نداشته باشدوهمین موضوع، نخستین عامل دلسردی از ازدواج باشد. درمجموع ازدواج دانشجویی وصنفی با وجود مزایای قابل توجه، نیازمند حمایتهای ساختاری و فرهنگی است تا بتواند بهعنوان الگویی موفق در جامعه گسترش یابد.