چهره روشن ایران، نگاه از بیرون
مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در گفت‌وگو با «جام‌جم»

چهره روشن ایران، نگاه از بیرون

گردشگـری و ۱۰۰ چالش
در گفت‌وگو با مدیر‌کل توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی مطرح شد

گردشگـری و ۱۰۰ چالش

با وجود همه شعارها درباره «ایران چهارفصل»، هنوز آمار سفرهای داخلی با شرایط ایده‌آل فاصله دارد و بعضا خانواده‌های ایرانی ترجیح می‌دهند به‌جای سفر به مناطق جنوبی ایران، به ترکیه یا ارمنستان بروند‌، چراکه‌ زیرساخت‌های گردشگری در کشورمان مناسب نیست‌. آموزش گردشگری مسئولانه جدی گرفته نمی‌شود و بخش بزرگی از ظرفیت‌های ایران همچنان ناشناخته مانده است. اگر این بی‌توجهی ادامه یابد، میراث طبیعی و فرهنگی ما برای گردشگران داخلی نیز فقط در بروشورهای تبلیغاتی باقی خواهد ماند.
کد خبر: ۱۵۱۹۹۴۸
نویسنده زهرا اردشیری - گروه جامعه
 
گردشگری داخلی در ایران، سال‌هاست درمرز میان فرصت و تهدید حرکت می‌کند‌؛ فرصتی برخاسته از تنوع اقلیمی و فرهنگی کشور و تهدیدی ناشی از انبوه مشکلات ساختاری.  رشد ۱۵ درصدی سفرهای داخلی در نیمه نخست امسال امیدبخش است اما پشت این آمار، انبوهی از مشکلات زیرساختی، آموزشی و فرهنگی پنهان است. مصطفی فاطمی، مدیرکل توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دراین‌باره به جام‌جم می‌گوید: «تا زمانی که آموزش گردشگری مسئولانه به‌صورت فراگیر دنبال نشود و ایران‌شناسی در جامعه تقویت نگردد، نه‌تنها گردشگری داخلی رقابت‌پذیر نمی‌شود بلکه بخش بزرگی از ظرفیت‌های بکر کشور هم همچنان ناشناخته باقی خواهدماند.»آن‌طور که اوتوضیح می‌دهد،اصفهان، هرمزگان، خراسان جنوبی و سمنان جزو مقاصدی هستند که تابستان امسال شاهد رشد قابل‌توجهی در جذب گردشگر داخلی بودند. 
   
۱۰۰ چالش در یک صنعت

نام صنعت گردشگری در کشورمان سال‌هاست که با مشکلات گره خورده‌، شاید به همین دلیل است که فاطمی می‌گوید بیش از ۱۰۰چالش جدی پیش‌ روی گردشگری ایران قرار دارد‌؛ از کمبود ناوگان ریلی و زمینی گرفته تا کیفیت نامطلوب سرویس‌های بهداشتی، ضعف اقامتگاه‌ها و کمبود سرمایه‌گذاری تخصصی. او توضیح می‌دهد: «در بخش حمل‌ونقل، چه هوایی و چه ریلی و زمینی، کمبود تجهیزات به‌ویژه لکوموتیو و واگن‌های مدرن، فشار سنگینی به مسافران وارد کرده است. این کمبودها نه‌تنها سفر را برای گردشگران داخلی دشوار می‌کند بلکه توان رقابت ما با مقاصد همسایه را هم کاهش می‌دهد.»این مقام مسئول در حوزه گردشگری می‌گوید درکنارمسائل زیرساختی،نزدیک به ۱۵چالش سیاسی واجتماعی و بیش از۲۰چالش درحوزه تنوع محصولات گردشگری نیز شناسایی شده. ساختار اداری وضعف روابط بین‌الملل نیزمشکلات دیگری است که به گفته او«صنعت گردشگری را به‌جای موتور محرک اقتصاد، به عرصه‌ای پر از سنگلاخ تبدیل کرده‌ است.»‌ اشاره به «بیش از صد چالش» نشان می‌دهد که موضوع تنها به جاده و هتل محدود نیست. وقتی سیاست‌گذاری‌های کلان به‌روز نشود و سرمایه‌گذاری تخصصی جای خود را به اقدامات مقطعی بدهد، حتی رشد آماری سفرها هم نمی‌تواند تضمین‌کننده آینده‌ای پایدار برای این صنعت باشد. 
   
ایران‌شناسی ضعیف و گردشگر تک‌بعدی

یکی از مهم‌ترین محورهای مورد نقد مدیرکل توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، ضعف ایران‌شناسی در جامعه است. او دراین باره می‌گوید: «بیشتر مردم ما ایران‌شناسان خوبی نیستند. اگر هم گردشگری داخلی شکل می‌گیرد، بیشتر محدود به چند مقصد تکراری است.»  به‌باور او، دلیل این ضعف دو عامل اساسی است: «نبود تبلیغات مناسب برای معرفی جاذبه‌ها و کمبود زیرساخت‌های اقامتی و پذیرایی در بسیاری ازنقاط. همین امر باعث شده گردشگر داخلی تنها به‌سراغ مقصدهایی برود که در تبلیغات یا رسانه‌ها برجسته شده‌اند.» نتیجه چنین وضعیتی، شکل‌گیری گردشگر تک‌بعدی است‌؛ مسافری که تنها شمال را می‌شناسد و از هزاران جاذبه دیگر بی‌خبر است. این تمرکز نه‌تنها به ازدحام و آسیب‌های زیست‌محیطی در یک منطقه منجر می‌شود بلکه توسعه متوازن کشور را هم مختل می‌کند. 
   
مقصدهای محبوب و مهجور

محبوب‌ترین مقصدهای گردشگری داخلی همچنان استان‌های شمالی هستند. فاطمی می‌گوید: «مازندران و گیلان بیشترین حجم سفرهای داخلی را به خود اختصاص داده‌اند. نزدیکی به تهران و البرز و آب‌وهوای مطبوع تابستانی باعث شده این استان‌ها مقصد نخست گردشگران باشند. اردبیل نیز جایگاه قابل‌توجهی دارد و در حوزه زیارتی هم مشهد همیشه پررونق است.»  اما در مقابل، استان‌هایی چون خراسان شمالی یا برخی مناطق غربی کشور هنوز کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. فاطمی معتقد است با توسعه زیرساخت‌ها و معرفی تدریجی جاذبه‌ها، این مناطق هم می‌توانند در سال‌های آینده رشد چشمگیری داشته باشند.  تجربه نشان داده تمرکز بیش از حد روی چند مقصد شناخته‌شده، در بلندمدت به فرسایش آن مناطق می‌انجامد. اگر سیاست‌ها به‌سمت توزیع متوازن گردشگر حرکت نکند، ظرفیت‌های مهجور همچنان در سایه خواهد ماند. 
   
مقایسه با سفر خارجی‌؛ واقعیت یا تصور؟

یکی از پرسش‌های پرتکرار در افکار عمومی، ترجیح برخی خانواده‌ها به سفر خارجی است: این‌که چرا سفر به ترکیه یا ارمنستان گاهی ارزان‌تر از سفر داخلی تمام می‌شود. فاطمی این نگاه را ساده‌سازی می‌داند: «ما نباید هتل پنج‌ستاره در کیش در ایام نوروز را با هتل دو ستاره در ترکیه در فصل خلوتی مقایسه کنیم. طبیعی است که این قیاس نادرست به ارزان‌تر بودن سفر خارجی منجر شود.»  آن‌طور که او توضیح می‌دهد اواخر اسفند، فصل شلوغی گردشگری داخلی است‌؛ در همان زمان ارمنستان درگیر سرما و خلوتی است. بنابراین نرخ هتل در آنجا پایین می‌آید. این اختلاف فصل‌ها باعث می‌شود برخی سفر خارجی را ارزان‌تر تلقی کنند. درحالی‌که اگر شرایط یکسان مقایسه شود، تفاوت چندانی وجود ندارد. 
   
آموزش گردشگری مسئولانه‌؛ حلقه مفقوده

یکی از دغدغه‌های جدی در نگاه فاطمی، نبود آموزش فراگیر در حوزه گردشگری مسئولانه است. او با صراحت می‌گوید: «مردم ما هنوز یاد نگرفته‌اند که رفتار مسئولانه با طبیعت و میراث فرهنگی چگونه باید باشد. نمونه بارز آن در هرمز دیده شد‌؛ خاک رنگی جزیره بارها توسط گردشگران به‌عنوان سوغات برده شده یا جنگل‌ها و سواحل شمال زیر بار زباله دفن می‌شود.» فاطمی معتقد است برای آموزش عمومی نمی‌توان به برنامه‌های مقطعی بسنده کرد: «آموزش باید تناوب و تکثر داشته باشد. بهترین ابزار، رسانه‌های جمعی است که می‌تواند اخلاق گردشگری را به مردم آموزش دهد.» او می‌افزاید: «در سطح محلی آموزش‌هایی داده شده و حتی فعالان گردشگری هم آموزش دیده‌اند اما نبود یک برنامه فراگیر ملی باعث شده رفتار مسئولانه در جامعه نهادینه نشود.» این یعنی مشکل اصلی نه در نبود آگاهی مقطعی، بلکه در ناتوانی ساختار آموزشی برای پیگیری مستمر است. وقتی آموزش تنها به کارگاه‌های محدود ختم شود، تغییر رفتار اجتماعی پایدار شکل نمی‌گیرد. 
   
بوم‌گردی‌؛ تحولی در دل روستاها

یکی از دستاوردهای مثبت سال‌های اخیر در حوزه گردشگری داخلی، توسعه اقامتگاه‌های بوم‌گردی بوده است. فاطمی درباره این تجربه می‌گوید: «بوم‌گردی‌ها یک تحول در گردشگری ایران ایجاد کرد، باعث شد رقابت خوبی شکل بگیرد‌ و چرخ اقتصاد محلی در روستاها نیز به گردش درآید.» او توضیح می‌دهد: «با ایجاد بوم‌گردی‌ها، گردشگر علاوه بر ماندگاری بیشتر در روستا، به خرید محصولات محلی و صنایع‌دستی روی آورده است. این امر حتی مهاجرت معکوس به برخی روستاها را تقویت کرده است.» تجربه بوم‌گردی نشان داد که سرمایه‌گذاری کوچک و محلی، گاهی اثرگذارتر از پروژه‌های بزرگ است. وقتی مردم بومی مستقیما از حضور گردشگر منتفع شوند، نه‌تنها اقتصادشان تقویت می‌شود بلکه انگیزه بیشتری برای حفاظت از محیط طبیعی و فرهنگی پیدا می‌کنند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰