نبرد ۱۲ روزه آزمون تازه فیلمسازان

نبرد ۱۲ روزه آزمون تازه فیلمسازان

در دورانی که سینمای ایران همچنان زیر سایه میراث ماندگار دفاع‌مقدس هشت‌ساله وآثاری چون «دیده‌بان»و«آژانس شیشه‌ای» نفس می‌کشد، رویارویی‌های نظامی جدید مانند جنگ ۱۲‌روزه اخیر، چالشی اساسی را پیش روی فیلمسازان قرار داده که چطور می‌توان روح یک نبرد مدرن، سریع و فناورانه را با استفاده از ابزار تصویر و بر پرده سینما بدون این‌که در دام آثار کلیشه‌ای و بی‌هدف بیفتیم، تصویر کنیم؟...
کد خبر: ۱۵۱۹۹۴۶
نویسنده نسرین بختیاری - گروه فرهنگ
 
در این زمینه کارشناسان فرهنگی معتقدند پاسخ این پرسش وابسته به زاویه دید و برداشتی است که کارگردان از یک واقعه دارد. میدان نبرد امروز ما بیش از هر زمانی از خاکریزهای فیزیکی به سنگرهای عقاید منتقل شده و ماهیت جنگ بیشتر از سخت‌افزاری بودن و با توپ و تانک جنگیدن، به شکل نبرد عقاید درآمده است. هدف اصلی چنین جنگی در درجه اول تسخیر ذهن‌ها و قلب‌ها و بعد تسخیر سرزمین است. استراتژی دشمن همیشه این است که وقتی قلب‌ها با یک اتفاق هم‌داستان شوند، تسخیر خاک آسان می‌شود که خوشبختانه در جنگ اخیر ۱۲ روزه و در جنگ تحمیلی همه چیز خلاف انتظار دشمن پیش رفت. در چنین زمانه‌ای که به گونه‌ای امپراتوری فضای مجازی تعیین‌کننده خط‌مشی جنگ‌‌هاوحمله‌ها شده است؛ فیلم ساختن از جنگ ۱۲ روزه؛ نیاز به هوشمندی و اعتقاد قلبی دارد و به جز این کارگردانی که قرار است روایت این رویارویی به او سپرده شود، باید در تمام جهات کاربلد و ماهر باشد تا ماحصل اثر سینمایی غلوآمیز نباشد ومخاطب را نیز درگیر کند.ماجرای چگونه فیلم ساختن حول جنگ ۱۲‌روزه اخیرو همچنین قرارگرفتن در هفته دفاع‌مقدس برای ما بهانه‌ای شد تا با علیرضا سربخش، کارشناس فرهنگی و جانباز گفت‌وگو کنیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.

باتوجه به تجربه‌ای که پس از هشت سال دفاع‌مقدس داشتیم و هزاران فیلم با مضمون و محتوای اثرگذار پس از این واقعه ساخته شد، فکر می‌کنید فیلم‌هایی که در حوزه جنگ ۱۲‌روزه اخیر ساخته می‌شود، باید چه خصوصیات و ویژگی‌هایی داشته باشد تا بتواند با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند؟
فیلم‌هایی که پس از این رویارویی اخیر ساخته می‌شود، پیش از هر چیز باید جنبه «دشمن‌شناسی» را در مخاطب تقویت کنند؛ یعنی مخاطب را قادر سازند تا با درک بعضی سیاست‌ها و مسائل اقتصادی و اجتماعی، متوجه شود که دشمن چگونه از طریق جنگ نرم تلاش می‌کند او را به میدان کارزار بکشاند و در مقابل حاکمیت داخلی قرار دهد. این آثار باید شناختی عمیق از مسائل روز به مخاطب ارائه دهند. درست است که ما به طور عمده در دفاع‌مقدس هشت‌‌ساله با جنبه سخت‌افزاری و نظامی دشمن مواجه بودیم اما باید بدانیم جنگ امروز، یک جنگ نرم است و درگیری نظامی، آخرین مرحله آن محسوب می‌شود. ظرفیت اصلی ما همان مسائل فرهنگی، فکری و اندیشه‌ای است که از دوران دفاع‌مقدس و انقلاب به یادگار مانده است و ما باید با اتکا به همین ظرفیت، با شیوه‌های نوین دشمن مقابله کنیم.

شما به استفاده از ظرفیت فرهنگی دفاع‌مقدس اشاره کردید. در عمل، سینما چگونه می‌تواند این مفاهیم و شیوه‌های نوین جنگ را به تصویر بکشد؟ آیا باید روی جنبه‌های اکشن و نظامی تمرکز کند یا رویکرد دیگری لازم است؟
دقیقا نکته همین‌جاست. با نگاهی به آثار موفق گذشته، درمی‌یابیم فیلم‌هایی که بر شخصیت‌پردازی قهرمانان خود تمرکز کرده‌، توانسته‌ توجه اکثریت مخاطبان را جلب کند. آثاری همچون دیده‌بان و آژانس شیشه‌ای به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا که به ابعاد شخصیتی، فرهنگی و فکری قهرمانان نفوذ می‌کرد، بسیار موفق‌تر از فیلم‌هایی بود که صرفا حادثه‌محور است و تلاش می‌کند با انفجارهای بزرگ مخاطب را جذب کند. محوریت فیلمنامه باید بر شخصیت‌پردازی استوار باشد. مسأله دیگر این است که فیلم باید قهرمان‌محور باشد. آثاری که چندین قهرمان دارد یا اصلا قهرمان ندارد، نتوانسته‌ مخاطب زیادی را به سینما بکشاند. البته ساخت چنین اثری، نیازمند کارگردانی است که خود اهل فکر و اندیشه باشد. متأسفانه سینمای تجاری ما در سال‌های اخیر در این زمینه دچار عقب‌ماندگی شده و بیشترین آثار در زمینه دفاع‌مقدس را نهادهای انقلابی یا دولتی ساخته‌اند. 

به نظر می‌رسد ساخت چنین آثاری با موانعی روبه‌رو است و کارگردانان کمتر  سراغ آن می‌روند. به نظر شما مهم‌ترین مانع در این مسیر چیست؟
معتقدم مهم‌ترین مانع مسأله«نفوذ» است که امروز بسیار برجسته‌تر ازدوران جنگ شده است.جریان نفوذی در سینما این‌گونه القا می‌کند که چنین فیلم‌هایی مخاطب ندارد و پرفروش نخواهد بود. این تفکرآن‌قدر بزرگ‌نمایی می‌شودکه بعضی کارگردانان جرأت خود را از دست داده‌اند. منظور از نفوذ، تأثیرگذاری بر محتوای فیلم‌هاست تا آثاری خنثی یا همسو با اهداف دشمن ساخته شود. نفوذامروزبادهه۶۰ متفاوت است؛امروزعوامل نفوذی درمیان مسئولان شک و تردید ایجاد می‌کنندوغرب‌زدگی راترویج می‌دهند.

شما به دشمن‌شناسی اشاره کردید. این دشمن جدید که در جنگ ۱۲ روزه با آن روبه‌رو بودیم، چه ویژگی‌هایی دارد که سینما باید به آن بپردازد؟ 
باید توجه داشت که درجنگ تحمیلی۱۲ روزه ما تنها با اسرائیل یا آمریکا مواجه نبودیم؛ بلکه کل ناتو در برابر ما ایستاد. هواپیماهای فرانسوی مأموریت داشتند موشک‌های ما را درآسمان هدف قراردهند؛ هواپیماهای انگلیسی مسئول مقابله با پهپادهای ما بودند. دشمنان، منطقه را برای دفاع از اسرائیل تقسیم کرده بودند وهر بخش را به یک کشور سپرده بودند. در زمان عملیات «وعده صادق»، حضور ما در آسمان منطقه مقتدر و کوبنده بودومعتقدم سینما باید این گستردگی جبهه دشمن رابه تصویر بکشد.

با توصیفی که از گستردگی دشمنان در جنگ تحمیلی هشت‌ساله و همچنین کمبود امکانات داشتید، این پرسش مطرح می‌شود که دلیل دوام آوردن ما در هر دو جنگ تحمیلی چه بود؟
تمام آنچه گفته شد، جنبه‌های ابزاری جنگ است؛ مسأله اصلی و قدرت حقیقی ما «ایمان، فکر و اندیشه» است. شما می‌توانید پشت پیشرفته‌ترین سامانه موشکی بنشینید اما اگر در لحظه شلیک دست ودل‌تان بلرزد،موشک به هدف نخواهد خورد. در مقابل، نیروهای ما در این جنگ شهادت‌طلبانه عمل می‌کردند. بعضی از اعضای یگان هوافضا، با این‌که می‌دیدند ممکن است زیر آتش دشمن شهید شوند، جلو می‌رفتند، شهادتین خود را می‌گفتند و موشک‌ها را شلیک می‌کردند. اگر فیلمسازی بتواند این تفکر را به تصویر بکشد، عظمت کار فرزندان این ملت آشکار می‌شود. بنابراین، وقتی هدف مقدس است و تکیه بر خداست، خداوند تمام ابزار مادی را در خدمت انسان قرار می‌دهد. ما که دل‌مان به خدا گرم است، مطمئن هستیم که پیروزی از آنِ ما خواهد بود.

فیلم‌هایی درباره جنگ ۱۲ روزه
بیش از ۹۵ طرح درباره جنگ تحمیلی ۱۲روزه اسرائیل علیه ایران به بنیاد فارابی رسیده است که از میان آنها ۱۰ فیلمنامه به داوری نهایی که رویداد پیچینگ آن مردادماه جاری برگزار شد. اولین فیلمی که در این حوزه ساخته شده «ماجرای نیم‌شب» به کارگردانی محمدحسین مهدویان است. این فیلم براساس رویدادهای واقعی در جنگ ۱۲روزه ساخته شده و تمرکز آن بیشتر روی روایت‌های حماسی و مردمی است. فیلمبرداری این فیلم از۲۰مرداد۱۴۰۴ در یوسف‌آباد تهران کلیدخورد و۱۵ شهریور به پایان رسید. حبیب والی‌نژاد نیز تهیه‌کننده ماجرای نیم‌شب است. علیرضا نجف‌زاده دیگر فیلمسازی است که فیلمنامه‌ای آماده درباره جنگ دارد و با بنیاد فارابی مذاکره کرده، اما جزئیات پروژه مانند رسیدن به جشنواره فجر یا غیره تأیید نشده است. «۱۲ روز ناممکن» به کارگردانی علی رویین‌تن فیلمنامه دیگر در حال نگارش است و بر ماجراهای جنگ تمرکزدارد اما جزئیات بیشتری از این پروژه در رسانه‌ها منتشر نشده است. فیلم دیگری که امسال برای جشنواره فیلم کوتاه تهران ساخته شده، «رویش» به کارگردانی سجاد انتظاری است که این فیلم شامل چهار فیلم کوتاه از زوایای مختلف بوده که به جنگ ۱۲ روزه می‌پردازد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰