چگونه فرزندان‌مان را برای حضور در سرکلاس درس و مدرسه آماده کنیم؟

سلام به مدرسه

دیواری بین من و آنها

دیواری بین من و آنها

در مدرسه تنها چیزی که دوست داشتم صحبت‌های دبیران غیر از درس بود‌.زمانی که از درس ریاضی کلافه می‌شدیم، او از زندگی و تجربیات خود می‌گفت‌. چقدر پخته صحبت می‌کرد. چقدر از زندگی زخم خورده بود تا به این رشد برسد‌!
کد خبر: ۱۵۱۹۸۹۹
نویسنده نرگس احمدپور - شهرری
 
همیشه می‌گفت‌: به یکدیگر فرکانس مثبت بدهید، از فرکانس منفی فاصله بگیرید و شکرگزار ایزد باشید...
همیشه روی تابلوی کلاس می‌نوشت‌:
به نام بی‌نام او ...
ذوقی که در کلاس او برای شنیدن صحبت‌هایش داشتم آن‌قدر زیاد بود که خودش در چشمانم ذوق را می‌دید و وقتی می‌خواست نامی را مثال بزند از اسم من استفاده می‌کرد‌‌.
تنها معلمی بود که با حرف‌هایش موافق بودم و تنها کسی بود که پای حرف‌های ما نوجوانان می‌نشست و درک می‌کرد. با خنده وارد کلاس می‌شد و با خنده از کلاس خارج‌.
صحبت‌های دبیران مانند آبشاری پاک بود، بی‌قضاوت‌، بی‌قصد، بی‌هدف، برایت از جانی می‌گفتند که بارها رفت و حالا جان‌شان با تجربه آمده بود‌. چقدر لذت‌بخش بود شنیدن حس‌های آنان‌...
اینک من همچون ماهی، دلتنگ دریای زیبای صحبت‌های‌شان هستم‌. همان‌قدر پاک، پرآرامش‌ و بالغ به اطراف‌!
من نگاه آنان را نسبت به زندگی دوست داشتم
هردبیر از هر درسی دیدگاه متفاوتی داشت و من هر روز بیشتر از دیروز می‌فهمیدم که بقا با تفاوت زیباست، زیستگاه ما اگر تفاوت را در خود نبیند خود را به شکل گودال درمی‌آورد و همه را درون خود گم می‌کند.
در مدرسه تنها چیزی که دوست داشتم صحبت‌های معلمان غیر از درس بود، چراکه حس خود را مطرح می‌کردند و من بیشتر پی‌ می‌بردم که با هم‌نسل‌هایم متفاوتم، چراکه آنان صحبت دبیران را به چشم نصیحت می‌دیدند اما من به چشم قایقی پاک که قصد دارد ما را از جزیره نادانی به ساحل زیستگاه برساند‌. من به دیواری که میان من و آنها بود آگاه شدم و این تنها چیزی بود که در مدرسه دوست داشتم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰