بلر بهعنوان حامی تهاجم بهعراق و افغانستان همچنین مخالف سرسخت با فعالیت جنبشهای مبارز علیه هژمونی آمریکایی ــ اسرائیلی در غربآسیا شناخته میشود و چراغ سبز کاخسفید به ورود سازمان وی به غزه درواقع راهحل میانهای برای جلب رضایت تمام بازیگران تحولات فلسطین ارزیابی میشود.
باوجود تاییدهای اولیه، کشورهای عربی همچنان بهواسطه فقدان وجود برنامه مشخص برای انتقال نهایی قدرت به دولت فلسطین از کلیت طرح مورد تأیید آمریکا رضایت ندارند. درهمین راستا، اعراب نگران تبدیل تسخیر نظامی اسرائیل به یک اشغال خوشخیم تحت رهبری فردی انگلیسی هستند که خاطرات ایام قیمومیت لندن بر فلسطین (۱۹۴۸ ــ۱۹۲۰) را تداعی کند.
باریکه غزه با دو میلیون و ۱۴۲ هزار جمعیت در محدودهای به طول ۴۱ کیلومتر و پهنای حداکثر ۱۲ کیلومتر یکی از متراکمترین مناطق جهان بوده که تا پیش از تهاجم ۲۷ اکتبر ۲۰۲۳ اسرائیل به کرانه شرقی مدیترانه، توسط جنبش مقاومت اسلامی (حماس) اداره میشد.
جزئیات طرح بلر
براساس مفاد مندرج در طرح مدیریت غزه مورد تأیید کاخسفید، تونی بلر به عنوان مدیرموقت نوارغزه بدون ارتباط اولیه با تشکیلات خودگردان منصوب خواهد شد. نخستوزیر سابق انگلستان بهمدت پنج سال قیمومیت سیاسی این منطقه متراکم را برعهده خواهد گرفت که اقتباسی از مدل انتقال حکومت در کوزوو همچنین تیمور شرقی ارزیابی میشود.
همزمان در سطح امنیتی نیز یک نیروی چندملیتی عرب در باریکه غزه مستقر و ضامن امنیت مردم جنگزده خواهد بود. در این طرح برخلاف پروژههای پیشین نتانیاهو و ترامپ از پاکسازی قومی فلسطینیها صرفنظر کرده است. درنهایت مطابق جزئیات طرح بلر، بایستی اتحاد تمام سرزمینهای (کرانه باختری و نوارغزه) تحت حکمرانی دولت رامالله محقق شود.
بهاعتقاد گاردین، ایده اداره موقت باریکه غزه بهوسیله تونی بلر ایجاد تعادلی بین خواستههای ترامپ، نگرانیهای نتانیاهو و فشار اعراب در برابر ادعاهای پاکسازی قومی همچنین واگذاری باریکه به دولت تشکیلات خودگردان است که آزمون جدیدی برای نخستوزیر اسبق انگلیس با کمک دبیرخانهای متشکل از حداکثر ۲۵ نفر و هیأت مدیرهای هفت نفره برای بازگرداندن صلح به نوارغزه درنظر گرفته میشود.
عدم اجماع در اسرائیل
مسأله اسرائیل با باریکه غزه همواره محول اختلاف سیاسیون این رژیم بوده؛ به طوری که الحاق یا واگذاری آن زمینه صعود و سقوط کابینههای بسیاری را تسهیل کرده است. برخلاف کرانه باختری که نوعی قداست ایدئولوژیک و اهمیت راهبردی داراست، باریکه غزه از چند جنبه محل اخلاف سران تلآویو بهویژه بعد عملیات طوفانالاقصی محسوب میشود.
ایهود اولمرت، عضو کابینه آرون شارون و جانشین بعدی او، در مصاحبهای در سال ۲۰۰۳ حولمحور نوار غزه توضیح داد که بسیاری از فلسطینیها دیگر علاقهای به راهکار دو دولت ندارند، بلکه میخواهند ماهیت درگیری را از الگوی الجزایر به الگوی آفریقای جنوبی یعنی از «مبارزه با اشغال» به «مبارزه برای یک نفر، یک رأی» تغییر دهد. این مبارزهای قدرتمندتر علیه ماهیت اسرائیل است و برای ما به معنای پایان دولت یهود خواهد بود.
واگذاری غزه به دولت خودگردان از نگاه شارون و حامیانش میتوانست مانع از آن شود که در صورت شکست راهکار دو دولت، جمعیت عمدتا مسلمان غزه در مرزهای رژیمصهیونیستی ادغام شده و اکثریت جمعیتی یهودیان و ماهیت این رژیم را تهدید کنند. امروزه نیز سرکردگان رژیم صهیونی بین رادیکالها که خواهان بازگشت کامل به باریکه (نظیر اسموتریچ و بنگویر) همچنین مقامات معتدلتر (مانند زمیر و لاپید) نگران امنیت اجتماعی اسرائیل تقسیم شدهاند.
بحران اعتماد اعراب
در طرف دیگر ماجرا نیز با وجود حمایت لفظی و اعلام همدردی جهان عرب با فلسطینیها، سابقهای قابلتوجه از فقدان هماهنگی و عدم انسجام در صفوف کشورهای عربی حولمحور مسأله فلسطین وجود دارد. در جنگ ۱۹۴۸ دولتمردان دمشق بیش از مبارزه با رژیم نوپای صهیونی، نگران قدرتگیری مفتی اعظم قدس، حاج امین الحسینی بودند و پادشاهی اردن نیز دغدغه تصرف کرانه باختری را بیش از تشکیل دولت فلسطین دنبال میکرد.
در راستای همین روند، تا سال ۱۹۶۹ و مرگ جمال عبدالناصر رئیسجمهور مصر، مسأله فلسطین بیشتر دستاویز رقابتهای سیاسی جهان عرب با رژیم همچنین میان خود پایتختهای عربی بود؛ بنابراین جنبشهای فلسطینی از بازگشت ارتشهای عربی نیز به سرزمین خودشان الزاما رضایت ندارند و درصورت تحقق طرح بلر، احتمال ایجاد نزاع و درگیری بین جمعیت فلسطینی و نظامی عربی بیگانه وجود خواهد داشت.
نکته حائز اهمیت دیگر آن است که گردانهای القسام تحت رهبری عزالدین حداد نشانهای از ترک مخاصمه بروز نداده و عملیاتهای نامتقارن شاخه نظامی حماس ممکن است که حتی با پیادهسازی پیشنهادهای نخستوزیر سابق انگلستان همچنان ادامه یابد تا جنگ غزه پیچیدهتر از همیشه شود. در نتیجه، رهبران جهان عرب نیز تمایل چندانی به اعزام قوای نظامی بدون برنامه مشخص به کرانه شرقی مدیترانه ندارند و با فشار بر دولت ترامپ خواهان تحقق دولت فلسطین در میانمدت هستند.
ریشه حماس در بافت فلسطین
باوجود تلاشهای ارتش اسرائیل و استفاده از انواع جنگافزارهای نظامی، رزمندگان مقاومت اسلامی همچنان به ایستادگی علیه تانکها و سربازان مهاجم ادامه میدهند؛ چراکه گفتمان حماس ریشه در جامعه فلسطینی دارد و صرفا با رویارویی نظامی قابل شکست نیست.
درهمین راستا، غازی حمد از رهبران برجسته جنبش مقاومت اسلامی، در گفتوگو با «معا» تاکید کرد: «حماس بخشی از بافت فلسطینی است؛ شما نمیتوانید حماس را کنار بگذارید، اما همانطور که بارها در مورد نوار غزه گفتهام، ما آماده خروج از حکومت نوار غزه هستیم. ما هیچ مشکلی با این موضوع نداریم.» بهعبارت دیگر، مقام برخلاف برساختهای رسانهای حماس از تشکیل یک حکومت تکنوکراتی با هویت فلسطینی استقبال کرده و آماده همکاری تحت شرایط عادلانه است.
وی درباره پیشنهاد اخیر آمریکا که از حماس میخواهد همه اسرا، زنده و مرده، را در ازای هزاران اسیر فلسطینی آزاد کند، آتشبس فوری برقرار و مذاکرات برای پایان دادن به جنگ را آغاز کند، گفت: «ما بر پایبندی به توافق جامع که خواستار بازگرداندن همه اسرا، زنده یا مرده است، اصرار داشتیم؛ ما رک و پوست کنده گفتیم که میتوانیم آنها را ظرف ۲۴ ساعت برگردانیم، اما اسرائیل امتناع کرد.»