مرد جوان فقط ۳۹ سال عمر از خدا گرفته بود اما خورشید پرنور زندگیاش با یک حادثه ناگهانی غروب کرد. حامد دزیانیان برادر احسان در مورد حادثه به جامجم گفت: «ما در شاهرود زندگی میکنیم. برادرم از سالها پیش اسب تمرین میداد و اگر به طور مثال مسابقهای در شاهرود یا گنبد برگزار میشد، او اسبها را تمرین میداد اما چون خودش وزن زیادی داشت، سوارکار فرد دیگری بود. روز پنجشنبه ۱۳شهریور نیز درباشگاه سواری مشغول تمرین دادن اسب بودکه یکدفعه از روی اسب سرخورد و افتاد روی زمین، همزمان اسب دومی هم کنارش بود که ناگهان بهشدت با برادم برخورد کرد. پس از وقوع حادثه، یکی از افرادی که در محل حادثه بود با ما تماس گرفت، موضوع را اطلاع داد و همزمان نیز با اورژانس تماس گرفته بودند. آمبولانس برادرم را به بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود منتقل کرد و من نیز خودم را بهسرعت به بیمارستان رساندم.کادر درمان از سر برادرم سیتیاسکن گرفتند وگفتند دچار ضربه مغزی شده است.برادرم جراحی شد و خونهایی که در جمجمهاش متراکم شده بود را تخلیه کردند اما پزشکان کار زیادی نتوانستند روی او انجام دهند. پس از مدتی رئیس بیمارستان به ما اعلام کرد برادرم مرگ مغزی شده است. او گفت هم میتوانید اعضای بدنش را به بیماران نیازمند اهدا کنید و هم این اختیار را دارید که تا هر زمان لازم است او را به همین شکل نگه دارید. ما هم پس از کمی فکر به این نتیجه رسیدیم که وقتی علم میگوید هیچ اقدام درمانی دیگری برای نجات برادرم نمیتوان انجام داد، برای همین صلاح این است که اعضای بدنش را اهدا کنیم. البته خودش هم از سالها پیش کارت اهدای عضو را دریافت کرده بود و ما نیز از این موضوع اطلاع داشتیم. برادرم هم مایل بود که پس از مرگش اعضای بدنش اهدا شود و ما نیز بر اساس تعهد اخلاقی به تصمیم برادرم و همین که اعضای بدن برادرم به جای قرار گرفتن زیر خاک میتواند جان بیماران دیگری را نجات دهد، با یک تصمیم خانوادگی رضایت خودمان را اعلام کردیم.»
با اعلام رضایت خانواده، پیکر احسان از شاهرود به بیمارستان سینای تهران منتقل شد و پس از آمادهسازی شرایط، ۱۱ عضو بدن او اهدا شد.