بختیاریکهکی با اشاره به تأثیر خاطرات دوران کودکی خود در روستا در زمان جنگ تحمیلی توضیح داد: فضای آزاد و بکر روستا برای من که در شهر بزرگ شده بودم، دنیای جدیدی بود. این خاطرات بهمرور تبدیل به سوژهای برای نوشتن شدند و نه فقط در راز قنات بلکه در دیگر آثارم نیز از آنها استفاده کردم. روستاها با فضای دستنخوردهشان میتوانند بهترین سوژهها و شخصیتها را برای داستاننویسی ارائه دهند.
وی با تأکید بر اهمیت جذابیت در داستاننویسی برای نوجوانان گفت: پس از پایان نگارش رمان راز قنات، خوانش آن را به چند نفر سپردم. پس از دریافت بازخورد همکارانم متوجه شدم اثر اولیه کشش لازم را ندارد. بنابراین در بازنویسیها، صحنههای پلیسی و ماجراجویانه را اضافه کردم تا مخاطب را همراه کنم.
بختیاری به مشکلات شروع داستان اشاره کرد و افزود: فصلهای اولیه بهویژه فصل اول بسیار سخت نوشته شد و حتی خودم هم هنگام بازخوانی احساس کردم ممکن است نوجوانان را جذب نکند.
وی با اشاره به بازنویسیهای متعدد اثر گفت: اگر فرآیند چاپ کتاب طولانی نبود، قطعا باز هم آن را بازنویسی میکردم تا شروع جذابتری داشته باشد.هدف من از نوشتن راز قنات، سرگرم کردن و همذاتپنداری با مخاطب نوجوان بود. خوشحالم که این اثر مورد توجه قرار گرفته است. وی از انتشار سه رمان دیگر پس از راز قنات خبر داد و گفت: تجربیات این کتاب، مسیر نویسندگیام را متحول کرد.
ضعف در بازنمایی فرهنگ روستایی در دهه ۶۰
حمید بابایی، منتقد ادبی در نشست نقد و بررسی رمان راز قنات با اشاره به کاستیهای جدی در فضاسازی، منطق روایی و بازنمایی فرهنگ روستایی دهه ۶۰، این اثر را نمونهای از ضعفهای رایج در رماننویسی نوجوان دانست و بر لزوم حرفهایتر شدن ناشران در امر آمادهسازی کتاب و بهخصوص مقوله بااهمیت ویرایش تأکید کرد. وی با اشاره به ماهیت «رمان واقعگرای اجتماعی» اثر تأکید کرد: رمان راز قنات میخواهد مسائل اجتماعی دهه ۶۰ را روایت کند اما در بازنمایی فضای روستایی و المانهای خاص این دهه ناتوان است. روابط شخصیتها شهری است، دیالوگها فاقد رنگوبوی روستایی هستند و حتی مسأله احتکار که محور اصلی داستان است، با منطق روستایی همخوانی ندارد.
منتقد راز قنات با اشاره به ضعف در زمانبندی روایت گفت: زمان رخدادها با زمان روایت همخوانی ندارد. مثلا وقتی دختر در چاه میافتد، انتظار داریم نجات او حداقل ۲۰ دقیقه طول بکشد اما در داستان، همزمان با بیهوشی و هوشیاری او، هیچکس برای کمک نمیآید. این ضعف در فضاسازی، کل منطق داستان را زیر سوال میبرد.
بابایی همچنین به عدمتوجیه روانشناختی عمل شخصیت «کرم» اشاره کرد: چرا یک قاتل فراری باید در روستا بماند؟ چرا مترصد فرصتی برای انتقام گرفتن است ولی تنها سراغ یک دختر میرود؟ بروز و خلق چنین رفتارهایی برای شخصیتهای داستان فاقد پشتوانه روانی و منطقی است. بابایی با انتقاد از «سادهپنداری نوجوان» در ادبیات ایران گفت: نوجوان امروز آثار پیچیدهتر و عمیقتری در جهان میخواند.
رمان راز قنات میتوانست با پرداخت بهتر، همذاتپنداری عمیقتری ایجاد کند. وی افزود: صحنهای که قرار بود نقطه اوج داستان باشد (افتادن در چاه)، به اندازه کافی پرداخت نشد و از ظرفیتهای دراماتیک آن استفاده نشد. منتقد ادبی در پایان به مسأله طرح جلد کتاب اشاره کرد و گفت: طرح جلداگرچه زیباست اما محتوای معماگونه کتاب را به سهولت برملا میسازد.