به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اواخر مرداد سال ۱۴۰۲ با شکایت خانواده مرد ۸۲سالهای آغاز شد. آنها که به مرگ مشکوک پدر خود مشکوک بودند، از همسر صیغهای او به نام کلثوم ۵۶ساله شکایت کردند و مدعی شدند پدرشان حالش خوب بوده و بیماری نداشته است: پدرمان حدود یک ماه قبل با کلثوم ازدواج کرد. یک روز صبح کلثوم با ما تماس گرفت و از مرگ پدرمان خبر داد و بعد مهریه ۵۰۰میلیون تومانیاش را درخواست کرد. با این شکایت، کلثوم به پلیس آگاهی احضار و تحقیقات از او آغاز شد. او منکر دست داشتن در مرگ شوهرش شد و گفت: من شوهرم را دوست داشتم و چون مهریهام را خواستهام، این شکایت علیه من مطرح شده. این ادعا درحالی مطرح شد که بازپرس متوجه تناقضگوییهای او شد و دستور بازداشتش را صادر کرد. از سوی دیگر تحقیقات را روی گذشته این زن متمرکز کرد و متوجه شد او بعد از فوت شوهر اولش چند بار ازدواج موقت داشته و زندگی مشترکش بعد از چند ماه با مرگ شوهرانش پایان یافته. با افشای این موضوع، تحقیقات از کلثوم شروع شد و این بار به قتل شوهر ۸۲سالهاش اعتراف کرد و گفت: چند بار به شوهرم قرص قند و فشار دادم تا بیحال شود. آخرین بار قرص را در دوغ حل کردم و به او دادم. وقتی بیحال شد، با حوله خفهاش کردم. بعد تا صبح منتظر ماندم و سپس مرگش را به همسایهها خبر دادم.پس از این اعترافات، تحقیقات مأموران پلیس آگاهی مازندران روی احتمال وجود قتلهای دیگر او آغاز شد که کلثوم در مرحله اول راز قتل شش شوهر دیگرش را فاش کرد.
بررسیها نشان داد او از دهه ۸۰ قتلها را آغاز کرده و شوهرانش را از شهرهای مختلف استان انتخاب میکرد تا راز جنایتهایش سر به مهر باقی بماند. کلثوم ابتدا به قربانیان قرصهایی میداد تا بدحال شوند و خانواده پیرمردها به مرگ او مشکوک نشوند. بعد در زمان مناسب با بالشت و حوله آنها را خفه میکرد. بعد هم مهریه خود را از فرزندان مقتول میگرفت و ناپدید میشد. با ادامه تحقیقات مشخص شد او چهار پیرمرد دیگر را هم به این شیوه به قتل رسانده و تعداد قربانیان او به عدد ۱۱رسید. کلثوم مدعی شد در زمان قتلها به او حالت جنون دست میداده و تحت تأثیر آن مرتکب قتل میشده.
با گذشت ۱۰ماه از افشای قتلهای سریالی، کلثوم در زندان مدعی شد پسرش را هم به قتل رسانده. آنطور که روایت شده، کلثوم پسرش را به علت اینکه متوجه قتلهای سریالیاش شده بود، کشت. این درحالی است که در تحقیقات مشخص شد او مرتکب این قتل نشده و قصدش طولانی شدن روند پیگیری پرونده بوده است.سرانجام با گذشت دو سال از افشای این جنایتها، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. اواسط مرداد امسال نخستین جلسه دادگاه برگزار شد. در این جلسه متهم ابتدا از قبول اتهامش طفره رفت اما در ادامه مدعی شد: اگر میدانستم کار به اینجا میکشد، این کار را ادامه نمیدادم. در ادامه وکلای متهم هم از او دفاع کردند؛ دفاعی که بیشتر روی بررسی سلامت روان موکلشان تأکید داشت. صبح دیروز دومین جلسه رسیدگی به پرونده با حضور شش نفر از اولیای دم برگزار شد. آخرین دفاع متهم دریافت شد و قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند. یکی از اولیای دم درباره این جلسه به جامجم گفت: جلسه دوم کوتاه و مختصر بود و متهم در برابر سوالات فقط میگفت : نمیدانم. حتی قاضی پرسید در یک جمله واقعیت را توضیح بده که دوباره توضیحی نداشت. همچنین در دادگاه مدعی شد توبه کرده اما اینکه در فضای مجازی ادعا شده بیرون بیایم دیگر شوهرم را نمیکشم دروغ مجازی است و در دادگاه مطرح نشده است.
جلسه دیروز دادگاه در حالی برگزار شد که به گفته اولیای دم، قبل از آن در جلسهای غیرعلنی انگیزه کلثوم از قتل شوهرانش مورد بررسی قرار گرفت.
وی درباره درخواست اولیای دم گفت: آنطور که شنیدم یکی از اولیای دم دیه خواسته و بقیه قصاص درخواست کردهاند. این ولی دم درباره قتل پدرش گفت: پدر من با اینکه سن بالایی داشت اما مثل یک مرد ۲۵ساله سرزنده بود و تغییر حالت جسمانی و مرگ او باعث شک ما شد و پیگیر پرونده شدیم. در این جلسه، دو وکیل تعیینی متهم، لایحه دفاعیه خود را تقدیم دادگاه کردند و با گرفتن آخرین دفاع، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.