فراری از طبابت

فراری از طبابت

در سال‌های اخیر، پدیده‌ای به نام «ترک پزشکی» یا اشتغال پزشکان در مشاغل غیرمرتبط با رشته تحصیلی‌شان، به یک موضوع بحث‌برانگیز تبدیل شده است. این مسأله نه‌تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان مشاهده می‌شود. پزشکان پس از سال‌ها تحصیل و آموزش تخصصی، گاهی به دلایل مختلفی مانند خستگی شغلی، نارضایتی حرفه‌ای، فشارهای مالی یا علاقه به حوزه‌های دیگر، پزشکی را رها کرده و به مشاغل دیگری روی می‌آورند.
کد خبر: ۱۵۱۸۰۵۳
 
تازه‌ترین اظهارنظر پیرامون این ماجرا مربوط به گفته دیروز رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران است که اعلام کرده «۳۰ هزار پزشک در حرفه‌های غیرپزشکی شاغل هستند.» 
     
کاهش دسترسی به خدمات 
اشتغال پزشکان در حوزه‌های غیرپزشکی، هرچند ممکن است برای فرد پزشک مزایایی مانند تعادل بهتر کار و زندگی یا درآمد بالاتر داشته باشد اما معایب قابل‌توجهی برای جامعه، سیستم بهداشت و حتی اقتصاد به همراه دارد. ترک پزشکی توسط پزشکان منجر به کمبود پزشک در سیستم بهداشت می‌شود، که این امر دسترسی بیماران به مراقبت‌های پزشکی را کاهش می‌دهد و تداوم درمان را مختل می‌کند. این مسأله به‌ویژه در مناطق روستایی بحران‌ساز است و می‌تواند منجر به افزایش زمان انتظار برای ویزیت و درمان شود. 
   
هدر رفتن سرمایه‌گذاری آموزشی 
آموزش یک پزشک هزینه‌های هنگفتی برای دولت و جامعه دارد (شامل سال‌ها تحصیل، تجهیزات و منابع). وقتی پزشکان پزشکی را ترک می‌کنند، این سرمایه‌گذاری هدر می‌رود و سیستم بهداشت مجبور به آموزش نیروهای جدید می‌شود، که این فرآیند زمان‌بر و پرهزینه است. همچنین ترک پزشکان باعث افزایش نرخ جابه‌جایی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی می‌شود که هزینه‌های استخدام، آموزش و جایگزینی را بالا می‌برد. برآوردها نشان می‌دهد که این مسأله سالانه میلیون‌ها دلار به سیستم بهداشت هزینه تحمیل می‌کند. 
   
افت کیفیت مراقبت
پزشکان ناراضی یا خسته ممکن است کیفیت پایین‌تری ارائه دهند اما ترک شغل آنها نیزمنجر به کاهش نیروی کار متخصص می‌شود که این امر رضایت بیماران را کاهش داده و ریسک خطاهای پزشکی را افزایش می‌دهد. علاوه‌بر این، این پدیده می‌تواند به بحران‌های بزرگ‌تر مانند کمبود پزشک در تخصص‌های خاص منجر شود. در سطح کلان، ترک پزشکی می‌تواند به افزایش هزینه‌های بیمه، ریسک‌های قانونی (مانند شکایت‌های پزشکی) و حتی مشکلات اجتماعی، مانند مهاجرت پزشکان به کشورهای دیگر منجر شود.
   
دلایل ترک پزشکی
مواجهه ابتدایی با این آمار طرح این سؤال است که چرا پزشکان طبابت نمی‌کنند؟ آن هم با علم به این موضوع مهم که تحصیل در رشته پزشکی علی‌رغم سختی‌ها و مشقات بسیار برای ورود به دانشگاه زمان بسیاری طول می‌کشد و هزینه بسیاری هم دارد. به نظر می‌رسد اولین ومهم‌ترین دلیل همان پول است. این‌که تعرفه‌های پزشکی واقعی نیست ودرآمد پزشکان عمومی برخلاف باور عموم، آن‌قدر نیست که حتی کفاف زندگی آنها را بدهد. آمارجالب دیگری هم برای توجیه این تصمیم وجود دارد. آماری که نشان از کار مفید پزشکان عمومی در مقابل بسیاری از صنوف از جمله کارمندان دارد، به این معنا که پزشکان در حالی نزدیک به ۱۲ساعت کار مفید در روز انجام می‌دهندکه بسیاری از کارمندان به زحمت ۱.۵ساعت کار مفید دارند! در ذیل فهرست چرایی این اتفاق می‌توان مولفه‌های دیگری را هم ردیف کرد، از عدم تمایل ابتدایی آنها برای تحصیل گرفته تا اجبار خانواده‌ها برای رویای دکتر شدن فرزندشان. 
   
هجرت به مشاغل دیگر 
اما مهم‌تر از چرایی این تصمیم،برای مردم این سؤال مهم است که اگر آنهاباوجود داشتن پرونده نظام‌پزشکی طبابت نمی‌کنند، پس چه می‌کنند؟ این از آن دسته پرسش‌هاست که پاسخ‌های عجیبی دارد. پاسخ‌هایی که هیچ سنجه و آمار رسمی مستندی ندارد و تنها باید از زبان مسئولان و گاه درمیانه سخنرانی‌های‌شان حقایقی را بیرون کشید.مثلا رئیس انجمن انبوه‌سازان تهران گلایه می‌کند که «تا زمانی که پزشکان درکارساخت وساز دخالت می‌کنند، نمی‌توان به صنعتی شدن در این زمینه امید داشت.» ساختمان‌سازی پرتکرارترین کلیدواژه برای بازار ثانویه کار پزشکان عمومی در ایران است. مقصد اولیه پزشکانی که قصد طبابت ندارند. از تعدادشان خبری نیست که اساسا راهی هم برای آگاهی از تعدادشان وجود ندارد اما دو سال پیش رئیس اتحادیه املاک تهران اعلام کرد ۴۰۰ پزشک درتهران بنگاه املاک دارند! اما بنگاه‌داری در کنار پزشکی هم می‌تواند باشد! که پزشکان در این سال‌ها در کنار طبابت پیشه‌های عجیب دیگری هم داشته‌اند،ازگاوداری گرفته تا خوانندگی. 

هزینه‌های یک تغییر شغل 
این موضوع فارغ از نمود کمبود در وضعیت رشته‌های تخصصی به هدررفت هزینه‌های بسیاری هم می‌انجامد. به این معنا که تربیت پزشک برای دولت‌ها هزینه کمی نیست و ترک طبابت یا کوچ به حوزه دیگر، همه آن هزینه‌ها را بی‌فایده می‌کند. برای فهم بهتر این موضوع می‌توان با ماشین‌حساب هم به اعداد و ارقامی رسید. به عنوان مثال سال گذشته معاون آموزشی وزارت بهداشت اعلام کرده سرانه هردانشجوی پزشکی برای شروع تحصیل یک میلیاردتومان است اماپایان تحصیل پزشکان عدد تمام‌شده متفاوتی دارد. این رامی‌توان ازگفته‌های میرحامد خانی،مدیرکل حقوقی وزارت‌بهداشت درمردادسال‌گذشته متوجه شد. جایی که اوگفته«دولت برای تربیت هردانشجوی پزشکی بیش ازدومیلیارد تومان ازبیت‌المال وجیب مردم هزینه می‌کند.» حالا با یک ضرب و تقسیم معمولی متوجه می‌شویم ترک طبابت پزشکان رقمی نزدیک به ۸۰ هزار میلیارد تومان(۸۰همت) زیان به همراه دارد.این آمار رادرحالی بخوانید که بودجه کل وزارت بهداشت ودرمان نزدیک به ۴۰۰ همت است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰