اما شاید روز دهم سپتامبر که در تقویم جهانی، بهعنوان«روز جهانی پیشگیری ازخودکشی» ثبت شده، بهانهای برای شکستن سکوت وتابوها وتقویت عزم جمعی برای روشن نگهداشتن چراغ امید دردل کسانی باشد که باناامیدی دستوپنجهنرم میکنند.
نشانههای شوم
یک علت نمیتواند کسی را به مرز تصمیم برای پایاندادن به زندگی خودش برساند چراکه تجربه آسیبشناسان این حوزه نشان میدهد تصمیم به خودکشی، تکعاملی نیست و مجموعهای از عوامل مختلف دستبهدست هم میدهند تا فردی دست به این کار بزند؛ موضوعی که حسن موسویچلک، سرپرست معاونت سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی کشور هم با آن موافق است و در گفتوگو با جامجم، از یک مجموعه نشانه برای هشدار درباره این تصمیم میگوید: «ترکیبی از تغییرات در رفتار، خلقوخو و توأم شدن صحبتهای فرد با نامیدی، میتواند نشانههایی برای تمایل افراد به خودکشی باشد.» نکته کلیدی ماجرا این است که هر تغییری لزوما به معنای خطر فوری نیست، اما مجموعهای از این تغییرات به شکلی ناگهانی و شدید، بهویژه اگر با صحبتهایی درباره ناامیدی یا مرگ همراه باشد، باید جدی گرفته شود: «این عوامل هرچه قوت بیشتری داشته باشند، احتمال اینکه به فوت فرد منجر شود افزایش پیدا میکند.» موسویچلک از توجه به نشانههایی مانند گوشهگیری، انزوا، نوسانات خلقی، مصرف الکل و ... بهعنوان اولین علائم هشدار یاد میکند و معتقد است باید بهعنوان خانواده و اطرافیان چنین فردی، بدون برچسبزدن، با او همدلی کنیم: «البته هر گوشهگیریای، دلیلی برای افسردگی نیست. شاید در درس شکست خورده، شاید به هدف ایدهآل نرسیده، شاید درگیر اعتیاد شده و شاید سابقه اختلالات روانی و بیماریهای مزمن جسمی، بر حال امروزش اثر گذاشته باشد. حتی ممکن است فردی هنوز با از دست دادن عزیزش کنار نیامده و نتوانسته مراحل سوگ و تابآوری را بهدرستی بگذراند و امروز به مرحله افسردگی رسیده است. بااینحال باید مانع پیشروی بدحالی چنین فردی شویم.» کارشناسان معتقدند در چنین شرایطی، بهتر است خانواده با کمک متخصصان، علت این رفتارها را ریشهیابی کنند؛ علتهایی که اگر پیشرفت کند و عمیق شود، میتواند احتمال رفتارهای خطرناک را در فرد بالا ببرد.
مهارت مقابله با بحران
اگر زندگی، چیزی شبیه رودخانهای پرتلاطم باشد، طبیعتا گاهی مواقع آرام است و گاهی پرخروش! همین است که ضرورت فراگیری مهارت حل بحران در زندگی، میتواند شبیه به جلیقه نجات و حتی نقشهراه برای مسیر پیشرو باشد؛ موضوعی که حسن موسویچلک هم آن را تایید میکند و معتقد است که خودکشی تنها یکی از چندین و چند بحران و مسألهای است که در دایره آسیبهای اجتماعی جای دارد؛ بحرانهایی که برای پیشگیری در برابر هرکدام، نیاز به مهارت حل مسأله و قدرت تصمیمگیری داریم: «درواقع، یادگیری مهارتهای حل مساله تنها به پیشگیری از خودکشی محدود نمیشود. زیرا هنگامی که افراد مهارتهای زندگی را بهصورت جامع و کلی فرابگیرند، تأثیر آن در کاهش گرایش به آسیبهای اجتماعی، از جمله خودکشی، آشکار میشود.»
در دل بحران، ما اغلب تواناییها و نقاط ضعفی از خودمان را کشف میکنیم که در شرایط عادی از آنها غافلیم و همین است که یادگیری حل بحران به ما کمک میکند تا این نقاط را بشناسیم و برای بهبود و تقویت آنها بکوشیم. آنوقت است که آنقدر توانمند و ماهر خواهیم شد که به بحرانهای عمیقی مانند افکار خودکشی نزدیک نشویم.
خانواده؛ اولین خط دفاع
سخنگفتن از آسیبی چون خودکشی، اغلب توجهها را به سوی متخصصان سلامت روان، مراکز درمانی و خطوط اورژانس معطوف میکند، درحالیکه نباید از نقش بنیادین و مسئولیت خطیر خانواده غفلت کرد؛ خانوادهای که بهعنوان اولین و مهمترین کانون، بذر سلامت روان در آن کاشته میشود.
فراهمکردن فضایی سرشار از صمیمیت و پذیرش، از مهمترین حقوقی است که فرزندان بر گردن پدر و مادر دارند؛ فضایی که میتواند آنها را در دل هر بحرانی ایمن نگهدارد. اما فارغ از این مسئولیت بزرگ، وقت رسیدن به لبه این پرتگاه، مهمترین گام برای فرد در آستانه خطر، گوش شنوایی است که فضایی امن برای صحبتکردن فراهم کند. البته که رئیس انجمن مددکاری ایران، از اولویت قراردادن کمکگرفتن از مشاوران و متخصصان در شرایط حاد و بحرانی میگوید: «هرکدام از اعضای خانواده اگر احساس کردند شرایط ازکنترل خارج شده یا نشانههای هشداردهنده خودکشی را دیدند، باید حتما از راههای تخصصی پیشبروند. درچنین شرایطی،بیدرنگ با شماره۱۴۸۰تماس بگیرند؛مشاوران و مددکاران اجتماعی آماده شنیدن صحبتهای فرد نیازمند کمک و ارائه راهنماییهای تخصصی در این زمینه هستند. شاید این شجاعانهترین اقدامی است که میتوانیم برای فرد در آستانه خطر انجام دهیم. اما در موارد حاد و مواقعی که فرد افکار جدی خودکشی دارد یا در معرض خطر فوری است، اورژانس اجتماعی ۱۲۳ هم میتواند به سرعت در این زمینه مداخله کند. تجربه حضور خانوادهها در مواقع خطر نشان داده خانواده نهتنها یک شاهد، بلکه یک عامل فعال در پیشگیری از خودکشی است.
نقش فضای مجازی در پیشگیری
فضای مجازی، تبدیل به بخش جداییناپذیری از زندگی ما شدهاست و همانطور که میتواند عامل تشدیدکنندهای در تصمیمی مانند پایاندادن به زندگی باشد، نقش بسیار مهمی در پیشگیری از خودکشی هم دارد. تنها کافی است هم رسانهها بهدرستی نقش خود را ایفا کنند و هم ما بهعنوان مصرفکننده، استفاده هوشمندانهای از آن داشتهباشیم.
سرپرست معاونت سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی، بر ضرورت دقت بالای رسانهها برای پرداختن به اخباری در این حوزه تاکید دارد و میگوید: «معمولا تمام رسانههای دنیا، سیاستهای مشخصی برای پرداختن به اخبار اینچنینی دارند که نکند با یک خبر و یک عکس، اثر سوء بر تصمیم افراد گذاشته شود؛ سیاستهایی که با هدف جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی همسوست و از پرداختن به جزئیات خودداری میکنند.»
به نظر میرسد از یک طرف ما بهعنوان مصرفکننده باید مراقب باشیم خودمان و اطرافیانمان، با ایجاد تصورات غیرواقعی از زندگی دیگران در فضای مجازی، احساس ناکامی و ناامیدی نداشته باشند و از طرف دیگر، رسانهها هم باید در پوشش اخبار مربوط به خودکشی، به جزئیات روشها، مکانها و دلایل احتمالی نپردازند تا از اثر تقلیدی جلوگیریشود.