تجربه و پژوهشهای میدانی نشان میدهد نوجوانان و جوانان بیشتر در معرض این آسیبها هستند. در کشور ما عوامل متعددی باعث تشدید این پدیده شده که مهمترین آنها خانوادههای آشفته و گسسته هستند. این خانوادهها معمولا محصول مشکلات و معضلات اقتصادی جامعهاند و کاهش امنیت خانواده باعث افزایش آسیبپذیری فرزندان میشود.
مطالعات نشان میدهد کودکانی که در خانوادههای پایدار و دارای پایههای مستحکم رشد میکنند، کمتر به سمت آسیبهای اجتماعی گرایش پیدا میکنند. بنابراین، مهمترین عامل تأثیرگذار بر کاهش سن ابتلا به انواع آسیبها، کیفیت خانواده و امنیت روانی آن است. عامل دوم رسانههای نوپدید هستند. شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال، به دلیل جذابیت و دسترسی آسان، نقش مؤثری در گسترش برخی آسیبها میان نوجوانان دارند.
عامل سوم، دسترسی به مواد مخدر، الکل و محرکهای اجتماعی است که نوجوانان را در معرض خطر قرار میدهد. نبود نظارت کافی والدین و عدم درک نیازهای واقعی نوجوانان، باعث گسست بین نسلها و افزایش آسیبها میشود. این روند در نوجوانان به مصرف سیگار، قلیان و حتی اعتیاد به مواد مخدر منجر میشود. همچنین الگوهایی مانند بازیهای خطرناک و خشونتآمیز نیز در شکلگیری آسیبها مؤثر است.
در حوزه زنان، وضعیت متفاوت و پیچیدهتر است. اگرچه بیش از ۶۰ درصد دانشجویان کشور را دختران تشکیل میدهند، اما تنها حدود ۱۳ تا ۱۴ درصد آنان پس از تحصیل شغل مناسبی پیدا میکنند. در مواردی، وجود برخی قوانین تبعیضآمیز، وابستگی مالی و فشارهای اجتماعی بر زنان باعث ناامیدی، افسردگی و گاه گرایش به خودکشی و آسیبهای اجتماعی دیگر میشود.
برای کاهش آسیبهای اجتماعی بهویژه در میان زنان و نوجوانان راهکارهای مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: اصلاح قوانین تبعیضآمیز و ایجاد تساوی حقوقی بین زنان و مردان، توانمندسازی خانوادهها، بهویژه زنان، از طریق آموزش مهارتهای دهگانه زندگی و ارتقای مهارتهای فرزندپروری، توانمندسازی مردان برای پذیرش حقوق زنان و برابری اجتماعی، تقویت نقش آموزش در فرهنگسازی و کاهش خشونتهای خانگی و استفاده از رسانهها برای افزایش آگاهی عمومی و تغییر نگرشهای نادرست نسبت به زنان و نوجوانان. با تمرکز بر این راهکارها، میتوان علاوه بر کاهش آسیبهای اجتماعی، بستر رشد و توسعه سالم جامعه را فراهم کرد و نوجوانان و زنان را از فشارهای روانی و اجتماعی محفوظ داشت.