بلوغ جشنواره موسیقی جوان

بلوغ جشنواره موسیقی جوان

هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان فعالیت خود را آغاز می‌کند. در این دوره، ۱۶۳۳ اثر به دبیرخانه ارسال شده است که شامل ۳۵۱ اثر در بخش موسیقی کلاسیک، ۸۳۳ اثر در بخش موسیقی دستگاهی، حفظ ردیف و آهنگسازی، ویولن و  پیانوی ایرانی و ۴۴۹اثر در بخش موسیقی نواحی است. برگزاری این رویداد ما را بر آن داشت تا با حمیدرضا اردلان، دبیر این دوره از جشنواره درباره کم و کیف این رویداد به گفت‌وگو بنشینیم.
کد خبر: ۱۵۱۶۵۱۳
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
اگر ممکن است بحث را بااین سؤال شروع کنیم که اساسا مهم‌ترین وجه‌ افتراق این دوره از جشنواره در قیاس با دوره‌های قبل یا دست‌کم سال گذشته از نظر شما چیست؟
من برای سؤال شما دو جنبه قائل هستم؛ اول این که بخش‌هایی از جشنواره به‌معنی ساختار، اهداف و استراتژی‌های این رویداد است. جشنواره ملی آزمونی مخصوص نوازندگان جوان است؛ ویژگی این آزمون این است که به‌شکل سراسری جوانانی که در عرصه موسیقی فعالند، در این وادی تلمذ کرده و قصد دارند این مسیر را به‌شکل حرفه‌ای طی کنند، مورد ارزیابی واقع شوند. ارزیابی‌شدن و مسابقه به خودی خود می‌تواند یک چیز میانه باشد اما وقتی که قرار است این جوانان و نوجوانان درحضور استادان تراز اول موسیقی کشور خود را محک بزنند، چند صفت در این محک‌خوردن گنجانده می‌شود. یکی این است که می‌توانند جغرافیا و موقعیت خود را در موسیقی بیابند و به این نکته برسند که آیا درطول سال‌ها تمرین در نوازندگی یک ساز، جریان‌های ملی و استاندارد موسیقی بر تمرینات او صحه می‌گذارند و یا در فعالیت او ایرادی می‌بینند. اگر داوران بر فعالیت نوازندگان صحه بگذارند و آن را تأیید کنند که او با خیال راحت می‌تواند این مسیر را ادامه بدهد، ولی اگر به او نقدی وارد شود، سعی می‌کند روی این نقدها کار کرده و ایرادات کار خود را برطرف کند. پس این بخش از جشنواره، عرصه ارائه برای موقعیت‌سنجی سطوح این موسیقیدانان را فراهم کرده است. یکی دیگر از تغییراتی که درباره جشنواره امسال باید به آن اشاره کنم این است که استادانی در نظر گرفته شده‌اند تا برگزیدگان جشنواره‌ها درطول سال به این استادان مراجعه کرده و اشکالات کار خود را برطرف کنند. از این‌رو می‌توان گفت جشنوار به بلوغی رسیده که سنجش سالی یک بار برای آن کفایت نمی‌کند و ما تمهیداتی اندیشیده‌ایم تا دبیرخانه دائمی، سطح استاندارد و آکادمیک را در اختیار شرکت‌کنندگان بگذارد. تغییر دوم، تشکیل گروه‌های موسیقی است تا مثلا در طول سال، سه کنسرت اجرا کرده و درصورت موفقیت این اجراها، فعالیت‌شان به درآمدزایی هم برسد. تغییر دیگر، در زمینه دانش نظری و عملی است؛ دراین زمینه کلاس‌ها و ورک‌شاپ‌هایی را درنظر گرفته‌ایم تا شرکت‌کنندگان خود را محک بزنند. 
 
در سال‌های اخیر به باور اهالی موسیقی، مقوله آموزش دراین حیطه تاحدود زیادی به‌واسطه ورود افراد غیرمتخصص و باب‌شدن کلاس‌های آنلاین در زمان کرونا مغشوش شده است؛ به‌نظرتان می‌توان از جشنواره‌ها انتظار داشت که راهنمای درستی در این زمینه باشند و مسیر بهتری را برای آموزش پایه‌ریزی کنند؟
شاید بهتر باشد درجواب شما بگویم، جشنواره‌ای مثل موسیقی جوان می‌تواند براساس رویکردهای خود به توصیه در این زمینه بپردازد و این پیام را برساند که باید از چه راه و جهتی در حفظ میراث گذشته و ایجاد گوش و معرفت شنیداری قدم برداشته شود. این که موسیقی نواحی و مقامی، ردیف دستگاهی و موسیقی کلاسیک را متن قرار داده‌ایم، به این معنی است که دیگر انواع موسیقی در حاشیه قرار دارد. در این زمینه هم می‌توان رپرتوارهایی را برای این سه حیطه درنظر گرفت.
 
حالا که صحبت از رپرتوار شد، یادم آمد که در ماه‌های اخیر که با همایون رحیمیان، رهبر ارکستر ملی گفت‌وگو داشتم، ایشان به این مساله اشاره کرد که ارکستر باکمبود رپرتوارمواجه است؛ به نظر شما، حالا بعد از برگزاری دوره‌های متوالی جشنواره، می‌توان انتظار داشت که آثاربرگزیدگان جشنواره در ارکستر ملی اجرا شود یا هنوز برای این‌کار زود است؟
متاسفانه زود است‌؛ تعداد کسانی که در رشته آهنگسازی شرکت می‌کنند محدود است و آثار هنوز از این قدرت برخوردار نیستند. هرچند در بین ۱۲-۱۰ نفری که در این رشته حضور دارند، همیشه تعدادی می‌درخشند اما باید بین جشنواره‌ها، دانشگاه‌ها و ارکسترها میزگردهایی ایجاد شود تا جریان آهنگسازی در راستای فعالیت ارکسترها شکل بگیرد. 
 
بااین اوصاف فکرمی‌کنید جشنواره دراین سال‌ها بیشتر درکدام یک ازسه بخش موسیقی نواحی، ردیف‌ دستگاهی و کلاسیک عملکرد  موفق‌تری داشته است؟
خوشبختانه در تمام شاخه‌ها رشد داشته‌ایم‌؛ مثلا در موسیقی ردیف‌دستگاهی هنرمندانی چون نوید دهقان، پویا سرایی، حسام اینانلو، نازنین پدرثانی و وحید تاج جزو  برگزیدگان جشنواره موسیقی جوان بوده‌اند. در موسیقی نواحی یکی از هنرمندان جوانی که درخشید، نوه نورمحمد درپور بود؛ یا درموسیقی کلاسیک به همین ترتیب. هرکدام از این هنرمندان، امروز برای خود اسم و رسمی دارند. ضمن این که خودخواهی است اگر فکر کنیم جشنواره باعث شده آنها به این جایگاه برسند. ما فقط بستر و شرایط حضور آنها بر صحنه را فراهم کرده‌ایم و در این زمینه طبعا خانواده، دانشگاه‌ها، معلمان و آموزشگاه‌های آزاد سهم بیشتری داشته‌اند.
 
چشم‌انداز موسیقی ردیف دستگاهی و اصولا موسیقی ملی ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟
باید بپذیریم که عرصه کمی مصرف موسیقی را نه در ایران که در کل جهان، همواره موسیقی‌های پاپیولار در ادوار مختلف احاطه کرده است. منتهی به لحاظ کیفی و ماهوی، موسیقی ردیف‌دستگاهی و مقامی به حیات قدرتمند خود ادامه می‌دهند. وجود نوجوانانی که سازهای موسیقی مقامی و موسیقی اصیل ایرانی را به‌خوبی می‌نوازند، نشانگر آن است که موسیقی ملی فراتر از تصور ما دنبال می‌شود. البته فضاهای مجازی هم طبعا تاثیر سوء غالب دراین زمینه داشته‌اند، ولی به‌قول هولدرلین، شاعر آلمانی «هرجا که خطر هست، منجی هم همان‌جاست.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰