آزادگی و آزادی در قاب شعر

آزادگی و آزادی در قاب شعر

قدمعلی سرامی یکی از پژوهشگران پیشکسوت در حوزه ادبیات فارسی به شمار می‌رود. او در سال‌های اخیر همچنین در ردیف یکی از پنج شاهنامه‌پژوه برجسته ایرانی نیز معرفی شده است. از سرامی تا امروز تالیفات زیادی ارائه شده که از میان آن می‌توان به از خاک تا افلاک، پنج مقاله درباره ادبیات کودک، سیمرغ و آفتاب، عرفان در آینه ذهن انسان، آینده پاینده‌باد، بازهم اندر خم یک کوچه‌ایم و ... اشاره کرد. با او به بهانه تازه‌ترین کتابش به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
کد خبر: ۱۵۱۵۴۸۵
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
اگر موافق باشید بحث را به سؤالی درباره هویت اختصاص دهیم، به‌خصوص این‌که اخیرا تازه‌ترین کتاب شما با عنوان «پنجه آفتاب» نیز منتشر شده که بی‌ارتباط با مقوله هویت فرهنگی نیست. 
هرچه را که در این عالم می‌بینیم، محصول با هم بودن اجزایی از یک کل است که به آن هویت گفته می‌شود. من همیشه باور داشته‌ام که در بین انبوهی از شاعران ادب فارسی، چهره‌هایی چون حافظ، مولانا، خیام، نظامی و سعدی از جهات مختلف، نوادگان آفتاب در حیطه ادبیات کهن ما به شمارمی‌روند.بر این اساس، درکتاب حاضر به۴۳۱ سؤال پژوهشگران و دانشمندان مختلف ایرانی درباره هرکدام از این مشاهیر پاسخ داده و همچنین شرح مفصلی ارائه کرده‌ام تا مخاطبان به این مسأله پی ببرندکه رمزماندگاری این شاعران در اصل،درگروخلق آثاری بوده است که همواره دستمایه روشنی و آگاهی‌بخشی بشر در دوران‌های مختلف بوده است. ازهمه مهم‌تر این که این آثار نقش زیادی در تبیین هویت ایرانی نیز داشته‌اند. شهرت عالم‌گیر این شاعران نه‌تنها در محدوده شرق که درتمام جهان سایه افکنده، به‌ویژه این‌که فرهنگ وهویت ایرانی، امروز با یادآوری نام و آثاراین شاعران به شکل برجسته‌ای نزد مجامع بین‌المللی جلوه کرده است. به‌خصوص فردوسی که تاثیرشگرف او بر زبان فارسی رانمی‌توان نادیده گرفت.«شاهنامه» درواقع داستان گذشته ایران است وفردوسی اولین حکایت رابا داستان «کیومرث» شروع کرده ‌است که در تاریخ اولین پادشاه ایران تلقی می‌شود. یا همین‌طور نظامی که هریک از منظومه‌هایش، مخاطب را با خوانش موسیقایی همراه می‌کند. فرهنگ و هویت ما از رهگذر چنین آثاری غنی و پربار است، چراکه فرهنگ ایرانی، از دیرباز تا امروز فرهنگ آزادی و آزادگی بوده است. این مؤلفه‌ای است که در هیچ کشور دیگری به اندازه ما یافت نمی‌شود.
 
پس می‌توان نتیجه گرفت که این کتاب به‌عنوان برداشتن گامی در جهت بازشناسی اندیشه این بزرگان بوده است؟
درست است، ضمن این‌که در تدوین آن، دکتر ــ کارشناسانی که هرکدام در موضوع مورد پژوهش صاحب تحقیق و تألیف هستند، با من به شیوه پرسش و پاسخ به گفت‌وگو نشسته‌اند.
 
در شرایط کنونی که کتابخوانی به دلایل گوناگون در حاشیه و انزوا قرار گرفته و حوزه نشر با مشکلات زیادی دست به گریبان است، مواجهه مخاطبان با این نوع کتاب‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
مخاطبان آثار پژوهشی همیشه خاص بوده‌اند، بااین‌حال، تمام کتاب‌هایی که من تا امروز نوشته‌ام از کتاب «از رنگ گل تا رنج خار»، «خیام زبان ناخودآگاه ما است» و کتاب اخیر، توانسته با طیف گسترده‌ای از علاقه‌مندان به ادبیات فارسی ارتباط برقرار کند، چندان که برخی از این کتاب‌ها در مدت‌زمان کوتاهی که از چاپ‌شان گذشته به مرحله تجدیدچاپ رسیده‌اند. این نشان می‌دهد هنوز هم هستند کسانی که تمایل دارند درباره آثار اندیشمندان بزرگ ایرانی بدانند. از اینها گذشته، در سال‌های اخیر، درس‌گفتارهایی را در روزهای شنبه با موضوع فردوسی و شاهنامه در حوزه هنری برگزار می‌کنم و جالب است که در این کلاس‌‌ها نیز افراد از طیف‌های مختلف اجتماعی گرد هم می‌آیند و میزان علاقه‌مندی خود را به شاهنامه و مقوله هویت ایرانی نشان می‌دهند.
 
به نظر شما چطور می‌توان هویت را حفظ کرد و چه عواملی آن را به مخاطره می‌اندازد؟
جهان همواره در حال فرسایش و زایش است، نمونه این مسأله، آنهایی هستند که دنیا را ترک می‌کنند و در ازا، افراد دیگری پا به این دنیا می‌گذارند.فراموش نکنیم که بخش اعظمی از هویت ماکهنه است ولی به اقتضای شرایط زمانه، بخش‌های جدیدی به آن اضافه می‌شود. بنابراین در پاسخ به سؤال شما می‌توانم بگویم هویت همواره درحال زایش است.درعین‌حال، حفظ هویت نزد هر کشور دارای دو راه‌حل فردی و جمعی است.راه‌حل فردی این است که با مطالعه آثاری در این زمره، دامنه اطلاعات خود را گسترش دهیم. راه‌حل جمعی هم این است که سرشت خود را حفظ کنیم و به‌جای گرایش به شیوه و سلوک بیگانگان، بر داشته‌ها و گنجینه‌های فرهنگی خودمان بیفزاییم و این آثار را به مناسبت‌های مختلف به جهانیان معرفی کنیم.
 
شما سال‌هاست که عضو هیات ‌امنای بنیاد فردوسی هستید. از این منظر کارکرد بنیاد، به‌خصوص ارتباط این نهاد با عامه مردم را چطور می‌بینید؟
بنیاد فردوسی از سال ۸۴ که با مجوز رسمی میراث فرهنگی فعالیت خود را آغاز کرد، در تلاش بود تا علاوه بر این‌که به معرفی فردوسی و شاهنامه بپردازد، در ثبت‌های جهانی یونسکو هم مشارکت داشته باشد. کمااین‌که در این سال‌ها که از عمر تاسیس بنیاد می‌گذرد، بعضی از هنرها و آیین‌ها مانند هنر نقالی، آیین پهلوانی و ... احیا شده است. آنچه من در این سال‌ها شاهدش بوده‌ام این است که بنیاد فردوسی در برانگیختگی محققان مختلف نسبت به کندوکاو در شاهنامه نقش زیادی ایفا کرده و از سوی دیگر، با تالیفاتی بر این پایه و دوره‌های آموزشی، زمینه شناسایی و معرفی این اثر ماندگار را به جامعه فراهم کرده است. منتها مسأله این است که بنیاد در این سال‌ها از بودجه چندانی برخوردار نبوده است، درحالی‌که اگر میزان این بودجه افزایش یابد، می‌توان بیش از پیش شاهد انتشار مجموعه مقالات شاهنامه‌پژوهان بود و حتی از این رهگذر، دانشنامه‌های بیشتری هم شکل بگیرد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰