سفر دکتر علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی به بیروت و مواضع دبیرکل جدید مقاومت لبنان نهتنها روح تازهای به حزبالله دمید بلکه ابتکار عمل را بهدست محور مقاومت سپرد و برنامههای غربی_عبری را با چالش جدی مواجه کرد. این سفر که در بحبوحه تنشهای اخیر و توطئه داخلی و خارجی علیه مقاومت انجام شد، نمادی از دیپلماسی فعال ایران در حمایت از متحدان منطقهای خود بود.
نقطه عطفی در احیای روح مقاومت
سفر دکتر لاریجانی به لبنان که تنها چند روز پس از اعلام طرحهای آمریکایی برای خلع سلاح حزبالله انجام شد، بیش از یک بازدید دیپلماتیک بود. آن را میتوان یک عملیات استراتژیک برای بازسازی اعتماد به نفس محور مقاومت دانست. لاریجانی در دیدار باشیخ نعیم قاسم،بر حمایت بیدریغ ایران از حزبالله تأکید کرد و گفت: «مقاومت لبنان بخشی جداییناپذیر از امنیت منطقهای است و هرگونه تلاش برای تضعیف آن، بهمعنای تضعیف ثبات کل خاورمیانه خواهد بود.» این سخنان بازتاب گستردهای یافت بهنحوی که در جامعه شیعیان لبنان که پس از تحولات منطقه از جمله ترور سران این جنبش و تخلیه جنوب لبنان پس از آتشبس و همچنین براساس طرحهای ارائه شده از سوی عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای تحت فشار قرار گرفته بودند، روح تازهای دمیده شد. براساس گزارشهای رسانههای نزدیک به مقاومت مانند روزنامه اللواء، مأموریت لاریجانی انتقال پیامی روشن بود: «هرگونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت مردود است و تهران آماده استفاده از ابزارهای مختلف برای جلوگیری از آن است.» این پیام نهتنها به مقامات لبنانی بلکه به بازیگران خارجی مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی منتقل شد. ناظران معتقدند این سفر، حزبالله را از زیر فشار خارج کرد و به آن اجازه داد با پشتوانه دیپلماتیک ایران، موضعی تهاجمی اتخاذ کند. درواقع لاریجانی با تأکید بر اینکه جای دوست و دشمن را عوضی نگیرید، به لبنانیها یادآوری کرد که تهدید واقعی از سوی رژیم اشغالگر است، نه از سلاح مقاومت که حافظ مرزهای جنوبی بوده.
این دیپلماسی فعال، بلافاصله میوه داد. شیخ نعیم قاسم در سخنرانی آتشین خود پس از دیدار با لاریجانی، با قاطعیت هرگونه طرح خلع سلاح را رد کرد و گفت: «اگر فشارها بر حزبالله زیاد شود، همانند امام حسین کربلایی به پا خواهیم کرد.» این اظهارات که با استقبال گسترده بدنه حزبالله روبهرو شد، نشاندهنده بازگشت قدرت کنشگری سیاسی این تشکیلات بود. قاسم هشدار داد که مقابله با حزبالله میتواند به جنگ داخلی منجر شود و تأکید کرد که تا زمانی که اشغالگری ادامه دارد. مقاومت هرگز سلاح خود را تحویل نخواهد داد این موضعگیری، ورق معادلات را برگرداند و ابتکار عمل را از دست دولت غربگرای لبنان خارج کرد.
سفرهای بیحاصل آمریکاییها به بیروت
در مقابل این تحرکات مقاومت، اردوگاه غربی_عبری دست بهکار شد تا با سفرهای دیپلماتیک، فشارها را افزایش دهد. تنها چند روز پس از خروج لاریجانی از بیروت، توماس باراک، سفیر آمریکا در ترکیه و مورگان اورتگاس، نماینده ویژه آمریکا در امور لبنان وارد بیروت شدند. این سفر که با عنوان «حمایت از ثبات لبنان» توجیه شد، درواقع تلاشی برای پیشبرد طرح خلع سلاح بود. باراک در دیدار با رئیسجمهور و نخستوزیر لبنان بر لزوم تخلیه مناطق جنوبی توسط حزبالله و ادغام سلاحهای آن در ارتش ملی تأکید کرد. اما این تلاشها همانند تیری در تاریکی بود. روزنامه الاخبار در مطلبی با عنوان «سفر باراک بیفایده بود»، به اهداف این هیأت آمریکایی پرداخت و نوشت: «باراک آورده جدیدی نداشت و نشستش در عینالتینه تحول تازهای رقم نزد. بهویژه با علم به اینکه موضع نبیه بری از ابتدا بر ضرورت عقبنشینی اسرائیل از اراضی اشغالی لبنان قبل از هر بحثی درباره خلع سلاح بوده است.» الاخبار تأکید کرد که لحن قاطع دبیرکل حزبالله، واشنگتن و متحدان داخلیاش را مبهوت کرده است.
منابع اعلام کردند که باراک نتوانست تغییری در مواضع لبنانیها ایجاد کند چراکه سفر دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران پیشاپیش زمینه را برای مقاومت فراهم کرده بود.
علاوه بر این، اعلام ورود هیأت سعودی به ریاست یزید بن فرحان به بیروت، نشاندهنده ورود مرحلهای از تنش شدید است. ناظران بر این باورند که این سفرها، بخشی از یک کمپین هماهنگ برای فشار بر حزبالله است اما پس از تحرکات دیپلماتیک ایران، این تلاشها به بنبست خوردهاند. سفر بیحاصل باراک به لبنان، حزبالله را در موقعیتی قرار داد که اردوگاه واشنگتن و متحدانش را بههم ریخته است. گویی محور مقاومت با انتخاب دیپلماسی فعال، برنامههای آمریکا برای خلع سلاح را مختل کرده و لبنان را وارد مرحلهای کرده که در آن صدای مقاومت بلندتر از همیشه شنیده میشود.
مختل کردن برنامههای آمریکا و اسرائیل
تحولات اخیر نشان میدهد محور مقاومت، بهویژه حزبالله از حالت تدافعی خارج شده و به یک استراتژی تهاجمی دیپلماتیک روی آورده است. پس از آتشبس ۲۰۲۴ که یکی از شروط آن تخلیه مناطق جنوبی توسط حزبالله بود، فشارهای آمریکا برای تعیین بازه زمانی خلع سلاح افزایش یافت اما ابتکار عمل مقاومت این معادله را تغییر داد. مقاومت فعالانه نهتنها جامعه شیعیان را از سکوت خارج کرد بلکه بدنه حزبالله را مجددا به سطح اول کنشگری سیاسی بازگرداند.
باید به این نکته توجه داشت که اظهارات شیخ نعیم قاسم ورق را برگرداند. وی با توصیف تصمیم خلع سلاح به عنوان «بسیار اشتباه» هشدار داد که در صورت مقابله با مقاومت، هیچ حیاتی در لبنان باقی نخواهد ماند. این سخنان که با تعویق تظاهرات خیابانی همراه بود، نشاندهنده هوشمندی استراتژیک حزبالله است: حفظ فرصت گفتوگو در حالی که تهدید به ایستادگی عاشورایی در برابر توطئهها حفظ شده است.
این راهبرد، برنامههای آمریکا و اسرائیل را مختل کرده است. واشنگتن که امیدوار بود با فشار بر دولت لبنان، حزبالله را هضم کند اکنون با یک جبهه متحد روبهروست. سفرهای باراک و اورتگاس که با تأکید بر خلع سلاح همراه بود بینتیجه ماند و حتی به گفته منابع خبری، مبهوت شدن واشنگتن از لحن قاطع شیخ نعیم قاسم را بهدنبال داشت. رژیم صهیونیستی نیز که از آتشبس برای تضعیف حزبالله استفاده میکرد، حالا با یک مقاومت احیاشده مواجه است. لاریجانی با تأکید بر اینکه سرنوشت ایران و حزبالله به هم گره خورده، این پیام را فرستاد که هر حمله به حزبالله پاسخی منطقهای خواهد داشت.
در نهایت، این تحولات ثابت میکند که محور مقاومت نهتنها زنده است بلکه با دیپلماسی فعال، ابتکار عمل را بهدست گرفته. لبنان امروز، به لطف این تحرکات، از یک کشور تحت فشار به صحنهای تبدیل شده که در آن، صدای مقاومت غالب است. این سیر تحول، نویدبخش آیندهای است که در آن برنامههای آمریکا و اسرائیل برای منطقه یکی پس از دیگری مختل میشود.