در دیزیورلد، دو گونه گل مروارید سیاه و سفید، با ویژگیهای متفاوت در جذب و بازتاب نور خورشید، تعادل دمایی سیاره را حفظ میکنند. این مفهوم در قلب فرضیه بحثبرانگیز گایا قرار دارد که زمین را بهعنوان یک موجود زنده خودتنظیم میبیند که شرایط مساعد برای حیات را حفظ میکند.
زمین بهعنوان یک موجود زنده
فرضیه گایا که از نام یک الهه یونانی گرفته شده، میگوید زمین و تمام سیستمهای زیستی آن یک موجودیت خودتنظیم هستند که از طریق حلقههای بازخورد، شرایط مساعد برای حیات را حفظ میکنند. لاولاک در مقاله ۱۹۸۸ خود توضیح داد که زمین، با وجود تغییرات شدید مانند برخورد شهابسنگها، فعالیتهای آتشفشانی و تغییرات اقلیمی، توانسته دما، جو و شوری اقیانوسها را در محدودهای مناسب برای حیات نگهدارد. بهعنوانمثال، از زمان پیدایش حیات (حدود ۳.۷میلیارد سال پیش)، خروجی انرژی خورشید ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش یافته، اما دمای سطح زمین همچنان قابل سکونت باقی مانده است.
جوی ناپایدار اما تنظیمشده
لاولاک اشاره کرد که جو زمین از نظر شیمیایی درحالت عدم تعادل است، شبیه مخلوط گازهایی که واردموتوراحتراق داخلی میشوند. برخلاف مریخ و زهره که جو آنها مانند گازهای خروجی از احتراق است، جو زمین به شکلی غیرتصادفی پایدار مانده است. او این را نشانهای از هومئوستازیس (خودتنظیمی) میداند؛ ویژگیای که در موجودات زنده نیز دیده میشود.
پیشینه تاریخی و انتقادها
پیش از قرن نوزدهم، دانشمندانی مانند جیمز هاتن، (پدر علم زمینشناسی) زمین را بهعنوان یک «ابر موجود زنده» میدیدند که از طریق فرآیندهایی مانند گردش عناصر غذایی و چرخه آب، مشابه فیزیولوژی موجودات زنده عمل میکند. اما وقتی لاولاک فرضیه گایا را مطرح کرد، با انتقادات زیادی مواجه شد. برای مثال، فورد دولیتل استدلال (زیستشناس) کرد که زمین نمیتواند از طریق انتخاب طبیعی، پیشبینی و برنامهریزی لازم برای چنین خودتنظیمی را داشته باشد. لاولاک در پاسخ گفت که فرضیه گایا نیازی به پیشبینی یا برنامهریزی ندارد. این فرآیند از اقدامات فردی یک موجود زنده آغاز میشود که اگر برای محیط محلی مفید باشد، میتواند گسترش یابد و به خیر جهانی منجر شود. برعکس، گونههایی که به محیط آسیب میرسانند، محکوم به نابودی هستند، اما حیات به طور کلی ادامه مییابد.
پیامدهای فعالیتهای انسانی
فعالیتهای انسانی، مانند سوزاندن سوختهای فسیلی، سطح اکسیدهای نیتروژن و آمونیاک را در جو افزایش داده است. این ترکیبات با شستوشو به آبهای اطراف، آلودگی، شکوفایی جلبکی سمی و مناطق کماکسیژن در اقیانوسها را ایجاد میکنند. لاولاک مطرح کرد که این اقدامات ممکن است تغییراتی را تحریک کند که به نابودی بشر منجر شود، اما شرایط را برای گونههای بعدی بهبود بخشد.
هوش سیارهای و آینده
دانشمندان پیشنهادمیکنند اگرهوش سیارهای برای پایداری تمدنها ضروری باشد،حیات هوشمند درکیهان نیزاحتمالا از مراحل مشابهی عبور کرده است. این میتواند به شناسایی حیات فرازمینی از طریق نشانههای فناوری مانند آلایندهها یا سیگنالهای رادیویی کمک کند. فرضیه گایا و مدل دیزیورلد نشان میدهند که حیات - ازجمله انسان - بخشی از یک سیستم خودتنظیم بزرگتر است. بااینحال، اقدامات بشر ممکن است ما را به سوی نابودی سوق دهد یا به تکامل سیارهای کمک کند. آینده به انتخابهای ما بستگی دارد.شایدانسانهابخشی ازیک طرح بزرگتر باشند،اما این طرح نیازمند تصمیمگیریهای هوشمندانهتر است.