به گزارش
جام جم آنلاین، مینا قاسمی اظهار کرد: مستند، مانند بسیاری از نیازهای روزمره ما، به دلیل ماهیت آگاهیبخش خود، چیزی است که به آن نیاز داریم؛ چراکه میتواند تجربهها، عبرتها و پیامهایی را منتقل کند که ریشه در زیست انسانی ما دارند. این مسئله در هر ملیتی، بسته به ظرفیتهایی مانند مذهب یا بومیت، معنا و شکل متفاوتی پیدا میکند.
وی افزود: در همین زمینه بحث دیگری که مطرح میشود، شباهت کار رسانه با مستند در انتقال پیام و آگاهیبخشی است؛ اما وجه تمایز مستند با رسانه در این است که رسانه، برخلاف مستند، به لایههای عمیق موضوع ورود نمیکند و صرفاً بخشی از اطلاعات سطحی را درباره یک رخداد ارائه میدهد و در همان نقطه به پایان میرسد. در حالیکه در مستند این روند پایانی ندارد و میتوان در دورههای مختلف زمانی، از زوایای گوناگون به حقیقتهای زندگی انسانی و بشری پرداخت. از این رو به باور من مستند نوعی واقعیتنگاری از زیست آدمیان است.
قاسمی در خصوص تفاوت سبکهای مستندسازی گفت: با توجه به تنوع دستهبندیهای موضوعی در حوزه مستندسازی میزان واقعیتنگری، دستیابی به حقیقت و واقعهنمایی در هر نوع متفاوت است. به عنوان مثال در مستندهای مشاهدهگر که به حقیقت نزدیکتر هستند، روایت از نگاه شخصی کارگردان شکل میگیرد؛ رویکردی که به کلی با مدل بازسازی واقعیت تفاوت دارد.
وی ادامه داد: ساخت مستند کاری نیست که هرکسی بتواند به راحتی انجام دهد. وجه تمایز ژانرهای مختلف مستندسازی را میتوان در نوع نگاه کارگردان به سوژه دانست؛ نگاهی که عامل اصلی تفاوت در هر دستهبندی از مستندها است.
این مستندساز خاطرنشان کرد: بهطور کلی افرادی که به سراغ حوزه جنگ، پساجنگ و بحران میروند، تعداد زیادی ندارند و در روند تولید با مشکلات متعددی مواجه میشوند. مستندهای مرتبط با جنگ و بحران معمولاً در زمان وقوع رخداد تهیه میشوند و فراتر از ثبت صرف وقایع، آنها را به روایت تبدیل میکنند.
قاسمی گفت: برای فیلمسازی که در دل چنین شرایطی مشغول کار است دو چالش اساسی مطرح میشود؛ نخست اینکه آیا باید کار حرفهای خود را بیتوجه به شرایط بحرانی پیش ببرد و دوم، اینکه آیا در مواجهه با بحران مسئولیتی اجتماعی متوجه اوست و باید بهعنوان کنشگر وارد میدان شود که پاسخ به این پرسش کاملاً به نگرش شخصی فیلمساز بستگی دارد و نمیتوان مرزی مشخص برای انتخاب میان این دو رویکرد تعیین کرد.
وی ادامه داد: در نتیجه آنچه اهمیت دارد این است که در چنین موقعیتهایی باید تصمیمی اتخاذ شود که کمترین آسیب را به فیلمساز، حرفهاش و سوژه وارد کند و مسیر تولید مستند را با چالشهای بیشتری روبهرو نسازد.
نگاه شخصی در مستندهای عمومی نباید مسیر روایت را منحرف کند
قاسمی در خصوص تأثیر شرایط اجتماعی بر روند ساخت مستند اظهار کرد: در مستندهای شخصی، فیلمساز صراحتاً اعلام میکند که آنچه به تصویر کشیده شده برداشت فردی او از یک رخداد است؛ اما در مواجهه با حوادث سیاسی، اجتماعی یا رویدادهای عمومی یک کشور نگاه شخصی کارگردان نمیتواند به تنهایی روایت را پیش ببرد یا بر آن تأثیرگذار باشد. به ویژه زمانی که سوژه دارای تضاد فکری با ذهنیت و باورهای سازنده باشد، مستند باید بهگونهای ساخته شود که به حقیقت خدشهای وارد نکند و روایت دچار انحراف نشود.
وی ادامه داد: بنابراین نگاه شخصی میتواند در روند حرفهای و ساختار اثر تأثیرگذار باشد، اما نباید در تعریف حقیقت دخالت کند. این موضوع صرفاً به ایران محدود نمیشود و در سایر نقاط جهان نیز باید رعایت شود. اگر فیلمساز این اصل را نادیده بگیرد، در ادامه باید پاسخگوی اثری باشد که از حقیقت فاصله گرفته است؛ اتفاقی که میتواند به اعتبار حرفهای و نام او لطمه وارد کند.
قاسمی با اشاره به دشواریهای تهیه مستند گفت: بهطور کلی، ساخت مستند فرآیندی سخت و طاقتفرساست و نمیتوان گفت که یک ژانر نسبت به دیگر ژانرها پیچیدگی یا دشواری کمتری دارد. آنچه مستند را از سایر قالبهای تولید آثار تصویری متمایز میکند، غیرقابل پیشبینی بودن وقایع است، عاملی که باعث میشود روند ساخت مستند با چالشهای خاص خود همراه باشد.
این مستندساز بیان کرد: در حوزه مستندهای مرتبط با جنگ، با دو بخش «مستند جنگی» و «پساجنگی» مواجه هستیم. در چنین شرایطی به ویژه با در نظر گرفتن پیشبینیناپذیر بودن رویدادها، کارگردان باید توانایی تصمیمگیری سریع و مدیریت بحران را داشته باشد.
عامل ماندگاری مستند، روایت اصولی داستان است
وی ادامه داد: روایت درست و اصولی داستان در مستند و حتی فیلمسازی عامل ماندگاری اثر است و در صورتی که این اتفاق به درستی رخ ندهد، اثر در آینده نه قابل ارجاع خواهد بود و نه قابل استناد. با توجه به توسعه بسترهای متنوع برای انتشار مستند، شاهد رشد چشمگیر مخاطبان این ژانر هستیم.
قاسمی در خصوص ایجاد پلتفرمهای آنلاین و کمک به حوزه مستندسازی اظهار کرد: این پلتفرمها باعث شده است که اکران و تماشای مستندها از فضای محدود جشنوارهها خارج شده و به صورت همگانی و با دسترسی گستردهتر در اختیار عموم قرار گیرد.
این مستندساز تصریح کرد: فردی که به سراغ ساخت مستند میرود، با توجه به سختی کار و شرایط غیرقابل پیشبینی باید بیش از هر کس دیگری جسارت لازم برای به تصویر کشیدن واقعیت را داشته باشد؛ چرا که این کار نسبت به فیلم داستانی بسیار دشوارتر است.
وی ادامه داد: انتخاب سوژه و روایت آن براساس حقیقت اهمیت فراوانی دارد و هرگونه نقص در فرآیند تولید میتواند منجر به خروجی ضعیف و فاقد اعتبار شود. خلاقیت و برقراری ارتباط مؤثر با مردم و جامعه، زمینهساز نزدیکی به سوژه است و این امکان را فراهم میکند که حقیقت به درستی روایت شود.