مبارزه استعمار با حجامت
مطالعهی کتاب «تاریخ طب در ایران» نوشتهی «دکتر سیریل الگود» پزشک سفارت انگلیس در دربار قاجار، حقایق تلخی را بر ما روشن میکند.
با خواندن این کتاب متوجه میشویم که استعمار اولین بار به وسیلهی طب خود، وارد ایران شد و حذف طب سنتی، حرکت خزنده بود که طی دهها سال تلاش و برنامه ریزی بی وقفه حاصل شد، جهت این حرکت نیز از بالا به پائین بود، یعنی آنها ابتدا شاهان و شاهزادگان را متقاعد کردند، بعد راه آموزش طب سنتی را مسدود و در نهایت مردم را مجبور به روی آوردن به طب شیمیایی کردند.
سیریل الگود در کتاب خود مینویسد: ویژگی مهم دوران قاجار، انتقال طب ابن سینا به طب هاروی و پاستور بود. هیاتهای نمایندگی که در این زمان به ایران میآمدند، اغلب پزشک بودند و به این ترتیب طب غربی به ملایمت و آهستگی در سنگرهای
در سال ۱۹۱۱ وضع قانون طبابت بر اساس دیپلم و مدرک صورت گرفت که میگفت: هیچکس در هیچ نقطه از ایران حق اشتغال به هیچ یک از فنون طبابت را ندارد، مگر اینکه از وزارت معارف اجازه نامه گرفته یا تصدیق نامه از ممالک خارجه داشته باشد؛ بنابراین سنت حجامت نیز که یک ساختار پزشکی سنتی بود از رونق افتاد، هر چند کم و بیش به صورت غیر رسمی در بین علاقمندان و معدودی از پزشکان و اطبای معدود رواج داشت.
تیر خلاص وزارت بهداشت به حجامت
با مصوبهٔ معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورخ ۲۳ شهریور ۱۳۷۷، انجام حجامت بدست پزشکان در مطبها ممنوع شد، در این سالها نظام پزشکی، پزشکان محدودی را که حجامت میکردند را به دادگاه معرفی میکرد، در مقابل آنها نیز با توسل به استفتائی از مقام معظم رهبری خود را از چنگ قانون! نجات میدادند، تا این که این بخشنامه به دلیل مغایرت با شرع بر اساس نظر فقهی شورای نگهبان با حکم دیوان عدالت اداری در ۱۷ تیر ۱۳۸۰ لغو شد...
فراز مجدد حجامت در ایران
امروزه به لطف الهی و به مدد همت، بصیرت و مجاهدت عدهای از طبیبان و پزشکان متعهد موانع سنت حسنه حجامت در کشور مرتفع شده و کمتر منطقهای را میتوان یافت که در آن حجامت رواج نداشته باشد.