«اسرارمکتوم»اثربرجستهای است که به تحلیل و بررسی عمیق زوایای پنهان وناگفتههای دوران دفاعمقدس میپردازد.این کتاب با رویکردی مستند و تحلیلی،مصاحبهها،خاطرات ودیدگاههای مهمترین مسئولانسیاسی ونظامی دورانجنگتحمیلی را جمعآوری کرده وبه خوانندگان ارائه میدهد.هدف اصلی این اثر،تجلیلی تازه و بدون پیشداوری ازدوران جنگ ایران وعراق است.
نقطه قوت این کتاب در پرداختن به موضوعات و مسائل کمتر مطرحشدهای مانند اختلافنظرهای درونحکومتی، چالشهای تدارکاتی و فشارهای بینالمللی نهفته است. مولف با بهرهگیری از اسناد و مدارک معتبر و مصاحبههای دقیق، دیدگاهی جامع از جنگ و پیچیدگیهای سیاسی و نظامی آن ارائه میدهد. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران و پایان یافتن دومین جنگ طولانی قرن بیستم، نقطهعطفی بود که بههمراه خود چالشهای جدیدی را بهوجود آورد. «اسرار مکتوم» بهخوبی توانسته این فصل تازه از تاریخ ایران را به تصویر بکشد. جبهههای جدید در عرصه داخلی و بینالمللی شکل گرفت که به تحریف حقایق و حماسههای دفاعمقدس ملت ایران میپرداخت. کتاب «اسرار مکتوم» در ۲۲ فصل تدوین شده و شامل مجموعه مصاحبههایی با چهرههای تراز اول کشور در دوران جنگ تحمیلی است.
بعضی از آنها در شورای عالی دفاع (وقت) به حضرت امام(ره) مشورت میدادند؛ ازجمله آیتالله هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی)، آیتالله موسوی اردبیلی (رئیس دستگاه قضایی)، دکتر علیاکبر ولایتی (وزیر امور خارجه)، دکتر محسن رضایی (فرمانده کل سپاه وقت)، حجتالاسلام سیدمحمد موسوی خوئینیها (دادستان وقت کل کشور)، سردار حاج محسن رفیقدوست (وزیر سپاه)، حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری (وزیر وقت کشور)، حجتالاسلام شیخ عبدالله نوری (نماینده حضرت امام(ره) در جهاد سازندگی و رئیس کمیسیون برنامه و بودجه)، دکتر محمدجواد لاریجانی (معاون وزیر امورخارجه)، حجتالاسلام سیدحسن خمینی، حجتالاسلام مجید انصاری و آقای حمید انصاری، آیتالله محمد مومن (عضو شورای نگبان)، حجتالاسلام مهدی طائب، سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری، سرلشکر پاسدار سید یحیی رحیم صفوی، سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید، سرتیپ بازنشسته علیاکبر قویدل ازجمله فرماندهان و مسئولان نظامی که در زمان دفاع مقدس، فرماندهی قرارگاه و بالاتر را برعهده داشتهاند؛ ۲۲ فصل کتاب «اسرار مکتوم» را تشکیل میدهند.
آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از این کتاب در گفتوگو با محمدجواد لاریجانی است.
آیا موضوع خاتمه جنگ در دستور کار ایران وجود داشت؟ از چه زمانی و چگونه؟
من بهعنوان معاون بینالملل وزارت امور خارجه بودم، منتهی در قسمت جنگ، عمدتا از زمانی که موضوع قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد، مسئولیت مذاکرات را داشتم که تقریبا حدود سه سال طول کشید.این موضع حضرت امام(ره) عجیب نیست، به خاطر اینکه امام در اصل با مسأله جنگ مخالف بودند. منتهی ما در این جنگ شروعکننده نبودیم، بلکه یک جنگ تحمیلی بود. بحث سر این موضوع بود که حال این جنگی را که بر ما تحمیل شده، چگونه خاتمه دهیم؟
اصلا ایده این قطعنامه چه بود؟
در واقع دو محرک اصلی داشت. اول اینکه آمریکاییها بعد از تصرف فاو به این نتیجه رسیدند که میبایست ایران را متوقف کنند حتی اگر لازم باشد خودشان به شکل مستقیم وارد عمل شوند، چون متوجه شدند که ایران کشوری نیست که آمریکا بتواند آنگونه که دوست دارد با آن کنار بیاید و کار کند. امام نیز متوجه این امر بودند. شوروی سابق نیز به همان نظریه آمریکا رسید و لذا تسلیحات و موشکهای دوربردی را که شوروی به صدام داد با حجم تسلیحات شیمیایی و حتی مقدمات اتمی که غرب در اختیارش گذاشت، هر دو با هم، همزمان، همگرا و هماهنگ بودند.
دوم، با توجه به اینکه عراق شروعکننده جنگ بود اما پرچم صلح را در دست داشت و این در حالی بود که در دنیا، ما بهعنوان جنگطلب و خیرهسر معرفی شده بودیم. این دو مسأله خدمت امام مطرح شد و اینکه ما باید به نوعی شرایط را عوض کنیم. آمریکاییها به دنبال این بودند تا قطعنامهای را علیه ایران تصویب کنند و به ما مهلت بدهند جنگ را خاتمه دهیم و اگر برخلاف این عمل کردیم، وارد اقدامات نظامی شوند.
در آن زمان جلسه کنفرانس سران اسلامی در کشور کویت برگزار میشد که دبیر کل سازمان ملل، آقای دکوئیار، به آنجا رفته بود. خدمت آقا عرض شد: حالا که شرایط بهاین گونه است، ما خودمان بهعنوان یک نظردهنده در این کار پیشدستی کنیم و به سازمان ملل اعلام کنیم که در این چارچوب حاضر به بحث هستیم.
این چارچوب عبارت است از مواردی چون تعیین متجاوز، به عهده گرفتن تمامی مسئولیتها از سوی متجاوز، محفوظماندن قرارداد مرزی، تضمینشدن امنیت منطقه در آینده و مسائلی نظیر این.
تقریبا میشود بعد از عملیات الی بیتالمقدس؟
نه و بله، یک فاصله زمانی با عملیات الی بیتالمقدس است. این قضیه مورد نظر امام بود، ما آن را تدوین کردیم و بهعنوان یک سند غیررسمی به دست آقای خاویر پرز دکوئیار رساندیم. با این توضیح که میتوانی آن را مطرح کنی؛ برای او بسیار جالب بود. اعلام کردیم که با این شرایط، میتوانیم آتشبس را بپذیریم. آمریکاییها غافلگیر شدند و اعلام کردند که ایرانیها دروغ میگویند.لذا قرار بر این شد که افراد مختلف مثل آندرواوتی و گنشر از آلمان و ناکازومی از ژاپن با ایران در این باره گفتوگو کنند و ببینند آیا ایران در این امر جدی است یا خیر؛ که دیدند نه، ایران بر سر حرف خود ایستاده و این معروف به پانچاسیلای ایران شد؛ یعنی پنج ماده پیشنهادی ایران.
من اینجا چند نکته از حضرت امام بگویم؛ یکی اینکه وقتی ما مسئولیت جنگ و خسارات آن را نوشتیم، همان پیشنهادهایی که ایران در سال چهارم جنگ ارائه کرد، امام فرمودند: «مسئولیت جنگ اولویت دارد».
نکته دوم اینکه ما عنوان کردیم که آتشبس را به صورت دو فاکتو میپذیریم. امام فرمودند: «چرا دو فاکتو؟» دوفاکتو یعنی اسم آتشبس را نمیآوریم ولی جنگ را متوقف میکنیم. چون اگر بگوییم آتشبس را پذیرفتهایم، ترتیبات حقوقی برایش ایجاد میشود اما زمانی که توپخانهمان شلیک نکرد و بعد از مدتی دوباره کار خود را آغاز کرد، این دیگر نقض آتشبس نیست.
امام فرمودند: «نه، آتشبس رسمی اعلام میکنیم». این مطلب باعث تعجب برخی از نیروها شده بود که امام برای اولینبار صحبت از قبول رسمی آتشبس میکنند اما بر طبق چارچوب پیشنهادی. یکی دیگر از موارد این بود که گفتیم غربیها میگویند شما اول آتشبس را قبول کنید، سپس برای متجاوز کمیتهای تشکیل شود؛ولی امام فرمودند:«این دوباید همزمان باشدوما همزمانی را قبول میکنیم».خوب، تمام اینها نشان میداد که امام راجع به پایان پیروزمندانه این دفاع فکر میکردند. فقط این نبود که امام بگویند جنگ را چگونه ادامه بدهیم. در واقع امام در حال طراحی این بودند که چگونه میبایست جنگ را به پایان رساند.
البته مذاکرات درباره این موضوع به درازاکشید وبه این مقطع رسید که ماحدود بیش ازهزار کیلومتر مربع از مناطق پاییندست عراق و مساحت بیشتری از سمت کردستان را در اختیار داشتیم وموقعیت متمایزی برای ما ایجاد شد. بهنظرم این همان جایی است که اختلاف نظری که شما بیان کردید، ایجاد شد. یعنی اختلاف نظر بین گزارشهای مسئولان نظامی و آقای میرحسین موسوی که دولت بود.